اجازه ویرایش برای همه اعضا

طره

نویسه گردانی: ṬRH
آویزه,کناره
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۸۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
طره . [ طَ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برزرود بخش نطنز شهرستان کاشان در 35هزارگزی شمال باختر نطنز و 14هزارگزی باختر پل هنجن . کوهستانی و ...
طره بازی . [ طُرْ رَ / رِ ] (حامص مرکب ) بازی که اطفال بازند و آن چنان است که کرباسی را مثل تازیانه تاب داده بر یکدیگر زنند و در محاوره ...
طره بخاخ . [ طَ رَ ب َخ ْ خا ] (اِخ ) قصبه ای از دهستان بهمن شیر بخش مرکزی شهرستان آبادان در 15هزارگزی جنوب خاوری آبادان و 5هزارگزی خاوری ش...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
در منطقه لرستان به سربند زنان در لباس محلی گفته می شود.
طرحtarh معنی ۱. (نقاشی) تصویر بدون رنگ. ۲. (ادبی) خلاصۀ حوادث یک داستان. ۳. (اسم مصدر) مطرح کردن؛ پیشنهاد کردن؛ ارائه کردن. ۴. (اسم مصدر) پی‌ریزی کردن...
طرة. [ طَرْ رَ ] (ع اِ) تهیگاه . || (مص ) آبستن کردن گشن ماده را به یک آمیزش . (منتهی الارب ).
طرة. [ طُرْ رَ ] (ع اِ) کرانه ٔ جامه که پرزه ندارد. (منتهی الارب ). || کرانه ٔ وادی . کرانه ٔ جوی . کرانه و طرف هر چیزی . (منتهی الارب ) (آنن...
« قبلی صفحه ۱ از ۹ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.