مقرون به صرفه. با صرفه، با فائده، با سود، سودآور. کم خرج، کم هزینه، ارزان.
توضیحات:بطور کلی، اگر در مورد کاری سود و زیان حاصل از انجام آن در نظر گرفته شود، آن کار، یا انجام آن، «مقرون» (= نزدیک) «به صرفه» گفته می شود اگر سود حاصل از زیان حاصل بیشتر باشد، و یا امکان حصول سود از امکان حصول زیان بیشتر باشد. در غیر این صورت، آن کار، یا انجام آن، «مقرون به زیان» یا «مقرون به ضرر» گفته می شود.
رجوع شود به «
مقرون» و «
صرفة» (= صرفه).
امثال:"اکونیوز: معاون وزیر نفت گفت: شایعه ها درباره کاهش فروش نفت ایران جو سازی علیه جمهوری اسلامی است، فروش نفت ایران مانند گذشته است چون کشورهای خریدار می دانند خرید نفت ایران مقرون به صرفه است." (منبع:
اکونیوز، ۷ اردیبهشت ۱۳۸۹)
"وی تاکید کرد: زمانی که کشت چای مقرون به صرفه شود، کیفیت چای نیز بالا میرود و طبیعتاً در جریان ساخت فرآوری نیز دقت شده و چای بهتری نیز تولید میشود." (منبع:
شبکۀ خبری صنایع غذایی ایران، ۲۰ خرداد ۱۳۸۹)