اجازه ویرایش برای همه اعضا

مسخ شدن

نویسه گردانی: MSḴ ŠDN
مَسخ شدن. تبدیل صورت یافتن. ممسوخ گشتن. از صورتی به صورتی دیگر درآمدن. (منبع: لغتنامۀ دهخدا - رجوع شود به «مسخ»)

امثال:

"سیزده جنس نهاده است نبی
که همه مسخ شدند و همه هست." (خاقانی)

"گر بَرِ شعری یمن به من مثال تو رسد
مسخ شود سهیل وار ار نکند مسخری." (خاقانی)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.