اجازه ویرایش برای همه اعضا

زیره

نویسه گردانی: ZYRH
34. برخلاف نظر نادرست واترز و استوارت ، مراد چینی‌ها از نام بیگانه ši-lo ، *ži-la ، نه رازیانه (Foeniculum vulgare) بلکه زیره سبز (Cuminum cyminum) و زیره سیاه (Carum carui) بوده است. سر نمون این واژه در فارسی میانه، زیره žīra یا zīra ، جیره jīra سنسکریت، خود اساساً گفته بالا را تأیید می‌کند؛ نمونه‌ای که (*ži-la) ši-lo آوانگاشت با قاعده ی آن است. در هند، نام jīra هم بر زیره سبز دلالت دارد هم بر زیره سیاه. گرچه زیره کمابیش در کلیه ایالات هند، جز بنگال و آسام، کشت می‌شود، به گفته وات دلایلی به نسبت قاطع هست که نشان می‌دهد در هیچ کجای هند بومی نیست؛ اما در سرزمین های پر شمار چنان با محیط خو گرفته که حتی ناظران خبره آن را ‌"خودرو" دانسته‌اند. تردیدی نیست که این گیاه از ایران به هند رفته است. چنان که از کتیبه کوروش بزرگ در تخت جمشید برمی‌آید ایرانیان باستان زیره را می‌شناختند، و این گیاه در زمانی دور از ایران وارد مصر و نیز هند شده است.
ابن سینا چهار رقم زیره (در عربی kammūn ) را برشمرده است — زیره کرمان که سیاه است؛ زیره پارسی که زرد است و باخاصیت‌تر از ارقام دیگر؛ زیره سوریه، و زیره نبطیه. همه این ارقام خودرو و بستانی یافت می‌شوند. ابومنصور زیره کرمان را از همه بهتر می‌داند. به گفته شلیمر، زیره کرمان نام دیگر زیره سیاه است، حال آنکه cummin را در فارسی زیره سبز یا سفید می‌نامند. البتـــــــــــه
(Carum carui) caraway را معمولاً در زبان فارسی شاه‌زیره، زیره شاهانه یا زیره رومی می‌نامند.
گرچه شواهد مبتنی بر لغت‌شناسی تاریخی حکم به رفتن زیره از ایران به چین می‌دهند، با اسنادی که در اختیار داریم چنین چیزی به وضوح تأیید نمی‌شود. چن تسان- کی (Č‛en Ts‛ań-k‛i) در نیمه نخست سده هشتم نوشته است که ši-lo در فــــــــــو- شی (Fu-ši) (بهوجا، سوماترا) می‌روید. لی سون (Li Sün) ، در کتاب خود، Hai yao pen ts‛ao ، به پیروی از کتاب Kwań čou ki نوشته که این گیاه در سرزمین پو- سه (Po-se) می‌روید؛ و سو سون (Su Suń) از دوره سونگ گفته که در روزگار او این گیاه در لین- نان (Liń-nan) (کوان-تون Kwań-tuń) و سرزمین های چسبیده آن یافت می‌شده است. با توجه به اینکه می‌گویند Kwan čou ki در فرمانروائی دودمان تسین (420-265) نوشته شده، و آنچه زین پس بروشنی نشان خواهیم داد، مراد لی سون نه پو-سه ایران بلکه پوسه مالایاست. همو بجای صورت ایرانیِ ši-lo = زیره، صورت سنسکریت آن، jīraka ، را به کار می‌برد که چه بسا از راه پو- سه مالایا به چین رسیده باشد.
لی شن- چن زیر نام ši-lo واژه بیگانه دیگری با صورت (*dži-mu-lak) ts‛e-mou-lo را آورده که از کتاب K‛ai pao pen ts‛ao گرفته و آن را مثل ši-lo واژه‌ای بیگانه شمرده است. این آوانگاشت هنوز شناسایی نشده، زیرا فرونگاری آن نادرست بوده است. در Ceń lei pen ts‛ao فرونگاشت درست آن به صورت (*dži-mu-lak) (rak), ts‛e-lo آمده که همبرابر است با jīraka سنسکریت. کتاب Hai yao pen ts‛ao نوشته لی سون در سده هشتم این صورت را آورده است. بدین ترتیب در یک سو صورت سنسکریتی داریم، jīraka ، که در دوره تانگ از پو- سه مالایا به کوان تون رفته و در دیگر سو گونه ایرانی ši-lo = زیره را داریم که باز به دلایل آواشناختی باید از دوره تانگ باشد و چه بسا از راه خشکی به چین رسیده باشد. نکته اخیر اینک از گمان فراتر نمی رود و شاید اسناد به دست آمده از ترکستان به روشن شدن آن کمک کند. از کتاب در دست انتشار مرکز نشر دانشگاهی، به شناخت دو سویه ایران و چین باستان، ، بـــــرگردان فارسی مهرداد وحدتی دانشمند از ساینو-ایرانیکا اثر جــــــاوید برتولد لوفر، آمریکائی آلمانی تبار.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
زیرة. [ رَ ] (ع اِ) (از «زور») پاره ای از کتان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پاره و حصه و بهره . (ناظم الاطباء). ||...
زیرة. [ ی َ رَ ] (ع اِ) ج ِ زیر. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). رجوع به زیر شود.
ذیرة. [ رَ ] (ع اِ) سرگین مخلوط بخاک که گاه فطام بر پستان ناقه مالند تا بچه شیر مکروه دارد.
ذئرة. [ ذَ ءِ رَ ] (ع ص ) تأنیث ذَئِر. || امراءة ذئِرة؛ زنی ناسازوار با شوی . ذئر. ذائر. || ناپسند. || سختی . || سختی حرب . || شؤنک ذ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.