مشاهده واژه گفتگو درباره واژه ویرایش واژه سابقه تغییرات گزارش تخلف انفصال موقت نویسه گردانی: ʼNFṢAL MWQT (اِ فِ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - جدا شدن . 2 - بی کار شدن . انفصال از خدمت "به معنای آن است که کارمند ... از خدمت در سازمان محروم میگردد" واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود