اجازه ویرایش برای همه اعضا

چغندر قند

نویسه گردانی: CḠNDR QND
37. در یادداشتهای پیش گفته شد که نام گونه‌ای از Beta در هند به اسفناج داده شد و هنوز هم در چین اسفناج را به همین نام می‌نامند. همچنین نامی چینی‌ـ‌ایرانی برای نوعی Beta هست : ، kün-t'a، *gwun-d'ar، که از گیاهان گزیده سرزمین موـ‌لو (Mo-lu)، *Mar-luk، در عربستان بود. در Čen su wen آمده که این گیاه امروزه بنادرست ken ta ts'ai یا ta ken ts'ai نامیده می‌شود که همان tien ts'ai ("سبزی شیرین") است. استوارت نام آخری را همراه با kün-t'a آورده و آن را همان Beta vulgaris، چغندر قند سفید، دانسته که به گفته وی در چین می‌روید. اما لغزشش آنجاست که می‌گوید در گیاهنامه‌ها نامی از آن برده نشده. نامش هم در Čen lei pen ts'ao آمده و هم در Pen ts'ao kan mu و در دومی kün-t'a هم آمده که در اولی نیست. لی شی‌ـ‌چن درباره این نام می‌گوید توضیح داده نشده، و این نظر معمولاً نشانه بیگانه بودن واژه است، اما نام مأخذ خود را نمی‌ گوید. تردیدی نیست که این kün-t'a تنها نگارش دیگری است از که پیشتر یاد شد. پیشینه فرونگاشت به دوره تانگ می‌رسد و در Yu yan tsa tsu آمده و در آنـــجا برگ yu tien ts'ao ("گیاه با خالهای روغنی") با برگ kün-t'a مقایسه شده است. در این کتاب وصف kün-t'a نیامده، اما از همین اشاره گذرا می شود نتیجه گرفت که این گیاه در نیمه دوم سده نهم سراپا شناخته بوده است.
در فارسی امروزی Beta vulgaris راچُغُندَر، čugundur یا چِگُندِر، čegonder می‌گویند و ابومنصور از آن نام برده است. تازی اش سِلق (silk) است. ظاهراً آوانگاشت چینی مربوط به دوره تانگ بر مبنای صورت فارسی میانه‌ای ازجنس
*gundar یا *gundur ساخته شده است. Beta vulgaris از گیاهان مدیترانه‌ای و باختر آسیایی است که تا پیرامون دریای خزر و ایران کشت می‌شود. به گفته دوکاندول، دیرندگی کشت آن به بیش از سه یا چهار سده پیش میلاد نمی‌رسد. از دید من تصویر مصری که اف ووینگ در تأیید فرضیه کشت چغندر در مصر باستان آورده قانع‌کننده نیست.
بنابراین، هرچند هیچ مدرکی نمایانگر ورود Beta vulgaris به چین در اختیار نداریم، چه بسا که این گیاه در دوره تانگ، شاید به دست اعراب که بسیاری واژه‌ها و محصولات ایرانی را به چین آوردند، وارد آن سرزمین شده باشد. به همین دلیل در اسناد چینی گاه واژه‌های ایرانی را به تاـ‌شی (Ta-ši) (اعراب) نسبت داده اند؛ برای مثال شماره های تاس که در واقع فارسی است، اما آن را به اعراب بسته اند.
نام چینی راستین این گیاه tien ts'ai است که نویسه نخست آن از لحاظ صدا و معنا با tien ("شیرین") توضیح داده می‌شود. لی شی‌ـ‌چن tien ts'ai را همان kün-t'a می‌داند. کهن ‌ترین توصیف tien ts'ai را سو کون (Su kun) از دوره تانگ به دست داده است؛ او برگهــــــایش را به šen ma Actea spicata، از گیاهان تیره آلاله مانند کرده و افزوده مردم جنوب جوانه‌های آن را با بخار پخته می‌خورند و خوراکی است بسیارخوشمزه و خوشبو . هرچند بروشنی گفته نشده که tien ts'ai گیاهی است وارداتی.
38. در صفحات پیش از متن ارزشمند T'an hui yao یاد کردیم که در آن نام محصولات گیاهی سرزمینهای بیگانه که به درخواست روشن فغفور تایی تسون (T'ai Tsun) از دودمان تانگ در سال 647 م به دربار وی فرستاده شد آمده است. در این متن، پس ازنام بردن از اسفناج نپال، آمده است: "در میان آنها ts'o ts'ai ("سبزی شراب") نیز بود با برگهای پهن و دراز. طعمی چون شراب خوب دارد و k'u ts'ai (سبزی تلخ، کاهو، Lactuca) که بظاهر چون

kü است، اما برگهای آن درازتر و پهن‌تر است. گرچه به نسبت تلخ است، خوردن دراز مدتش سود آرد. hu k'in بظاهر چون k'in ("کرفس"، Apium graveolens) است و خوشبو."
از این توصیف می‌توان بر می آید گویا سبزی ts'o ts'ai گونه‌ای از Lactuca Cichorium، یا Sonchus بوده است. این جنسها ارتباطی نزدیک با یکدیگر دارند و همگی از تیره Cichoraceae اند و چینی‌ها با گذاشتن نامهائی چند بر آنها موجب درآشفتگی شان با هم شده‌اند. دو کاندول گمان می‌کرد که کاهو (Lactuca sativa) در دورانهای قدیم در چین شناخته نبوده، زیرا به گفته لوریرو (Loureiro)، اروپاییان آن را به ماکائو برده بودند. نگر برتشنایدر درباره این گفته این است که شاید دوکاندول درست رفته هر چند در گیاهنامه‌ها سخنی از ورود آن به چین در میان نیست؛ به نظر نمی‌رسد نویسندگان پیش از دوره تانگ (906-618) از šen ts'ai (نام متداول کاهو در پکن) یا pai-kü نام برده باشند." دوکاندول در این مورد نیز به این مطلب استناد کرده و آن را در کتاب خود خاستگاه گیاهان بستانی (ص 96) آورده است. به هر روی ، مسئله به این سادگیها نیست. چه بسا برتشنایدر در آن زمان گیاهنامه‌های چینی را به نسبت سطحی خوانده باشد، زیرا در آنها برخی گونه‌های Lactuca بروشنی دارای خاستگاه بیگانه دانسته شده است. وی بیست و پنج سال سپس این باری دیگر در همین موضوع نوشت، و کمترین سخنی از ورود این گیاه به چین نگفت و برعکس از نوشته او برمی‌آید که Lactuca، Cichorium و Sonchus از دوران باستان بومی چین بوده‌اند، زیرا در Pen kin و Pie lu از سبزی تلخ (k'u ts'ai) نام برده شده است.
گمان می رود نامهای pai kü و ku kü نام Cichorium endivia تره فرنگی، آندیو باشند؛ و wo-kü نام Lactuca sativa [کاهو]، لی شی‌ـ‌چن در توضیح نام آخری به نقل از Mo k'o hui si نوشته پن چن (P'en Čen)، در نیمه نخست سده یازدهم، می‌گوید wo ts'ai ("سبزی wo") از سرزمین کوا (Kwa) آمده و نامش را از همین جا گرفته است. در Ts'in I lu نوشته تائو کو (T'ao ku) از دوره سونگ، آمده است: فرستادگانی از سرزمین کوا (Kwa) به چین آمدند و به درخواست مردم تخم نوعی سبزی را پخش کردند؛ پاداش این کار آنان چنان سخاوتمندانه بود که این سبزی ts'ien kin ts'ai ("سبزی هزار اشرفی") نامیده شد؛ اکنون این سبزی را wo-kü می‌نامند." این افسانه ها گنگ و کودکانه و بدور از درستی تاریخی‌اند. هیچ سرزمینی به نام کوا نیست و این نام را تنها از نویسه در آورده اند و در هیچ متن تاریخی چنین روایتی نیامده است. نام wo-kü در دوره تانگ یکسره شناخته بود و در Pen ts'ao ši i نوشته چن تسان‌ـ‌کی آمده است؛ وی دو گونه سفید و بنفش راشناسائی کرده، اما در مورد ورود آن به چین خاموشی گزیده است. هرچند با آوردن مثالی چند می‌توان نشان داد این نویسنده در شناخت گیاهان و محصولات بیگانه بسیار دقیق بوده و همواره وقتی گیاه یا محصولی بیگانه بوده گوشزد کرده است. هیچ مدرکی برای اثبات این مدعا که Lactuca از خارج وارد چین شده نیست. تنها می‌توان گفت همان‌طور که از متن بالا در T'an hui yao برمی‌آید، احتمالاً انواع مرغوب‌تر آن
از باختر وارد چین شده است.
در ایران Lactuca sativa کاهو (kāho فارسی ) خودرو و بستانی یافت می‌شود. Cichoreum در فارسی کاسنی، kasnī و در عربی و ترکی عثمانی هندبا hindubā نام دارد.
39. hu k'in که در متن بالا از T'an hui yao یاد شده شاید نام کرفس بستانی ، Apium graveolens باختر، کرفس، (kerefs یا karafs فارسی) (یا احتمالاً جعفری، Apium petroselinum) باشد. به نظر می‌رسد این گیاه با hu k'in که پیشتر (ص 196) آوردیم متفاوت باشد.
hu k'in نیز در شمار بهترین سبزیهای سرزمین Mo-lu، *Mwat-luk، Mar-luk، در عربستان شمرده شده است.
برای پایان دادن به بحث مجموعه سبزیهایی که در متن T'an hui yao برشمرده شده می‌توان مطلب زیر را در اینجا افزود.
در سال 647 میلادی، شاه قندهار (در شمال باختری هند) سبزی‌ای به دربار چین فرستاد به نام fu-t'u ("سبزی سرزمین بودا") که هر ساقه آن پنج برگ داشت با گلهای سرخ، مغز زرد و پرچم‌های ارغوانی. از کتاب در دست انتشار مرکز نشر دانشگاهی، به شناخت دو سویه ایران و چین باستان، ، بـــــرگردان فارسی مهرداد وحدتی دانشمند از ساینو-ایرانیکا اثر جــــــاوید برتولد لوفر، آمریکائی آلمانی تبار.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
چغندر قند. [ چ ُ غ ُ دَ رِ ق َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوعی از چغندرکه به کار ساختن شکر و قند آید. قسمی چغندر که در کارخانه های بزرگ یا کا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.