اجازه ویرایش برای همه اعضا

ترکش

نویسه گردانی: TRKŠ
خرده‌ها و تکه‌های فلزی که پس از انفجار یا برخورد تیر و خمپاره به جایی‌ به اطراف پراکنده میشود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ترکش . [ ت َ ك َ ] (اِ مرکب ) تیردان . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 218). مخفف تیرکش است که تیردان باشد. (برهان ). در اصل تیرکش بود بمعنی جای ...
ترکش . [ ت َ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان منگور واقع در بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد و 54 هزارگزی جنوب باختری مهاباد و چهل و پنج هزار و پانصدگ...
کلان ترکش . [ ک َ ت َ ک ِ ] (اِخ ) خواجه ... از وزراء میرزا شاه محمود بود. صاحب دستور الوزراء آرد: خواجه کلان ترکش و خواجه علی بن امیر خواجه ب...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.