ابتدا
نویسه گردانی:
ʼBTDʼ
بارسا bārsā، نخست naxost، فلخ falax (دری) افتمیک áftamik (سغدی) فراتوم farātum (پهلوی: fratum) سرواد sarvād (سنسکریت: sarvādi) ****فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ابتداء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ، اِ) ابتدا. آغاز. آغاز کار. اول . برداشت . درآمد. بدو. بدء. بدایت . فاتحه . شروع . سر. مبداء. منشاء. مقابل انتها: آن فاض...
ابتداءً. [ اِ ت ِ ئَن ْ ] (ع ق ) به آغاز. اولاً. نخست .
حسن ابتداء. [ ح ُ ن ِ اِ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تهانوی آرد: اهل بیان گفته اند که متکلم خواه شاعر باشد و خواه کاتب ، سزاوار است که د...
ابتداءِ به ساکن. بدونِ مقدّمه، خود بخود.