پدر در آوردن
نویسه گردانی:
PDR DR ʼAWRDN
پیروی صفت مرکب پدرسوخته که (در مصر باستان اگر کسی از کسی پولی وام میگرفت و بدهکار میشد ضمانت بدهی جسد مومیایی پدرش بود و اگر نمیپرداخت طلبکار حق داشت مومیایی پدر را بسوزاند. به این دلیل کسی که از نظر مالی بدهکار و ورشکست بود پدرسوخته نامیده می شد ر.ج به پدر سوخته) پدر کسی را در آوردن هم به معنی در آوردن پدر مومیایی فرد بدهکار از تابوت میباشد.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه