تاریخ
نویسه گردانی:
TARYḴ
گزار
History/Geschichte
گزاردن = بازگویی و وارسی رویداد ها ، گزارش-
کار و کنش ها و انجام دادن کار ( از ویچارتی سانسکریت)
گزار = فرونویسی و بازگویی رویدادها و کارهای انجام شده در گذشته = تاریخ
واژه های همانند
۷۶ مورد، زمان جستجو: ۱.۷۸ ثانیه
تاریخ الفی، نام کتابی است که به دستور اکبرشاه در هندوستان نوشته شده است و به زبان فارسی است. این کتاب دربرگیرنده ی احوال پادشاهان اسلام از آغاز تا زما...
تاریخ مصر. [ خ ِ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حسن تقی زاده در کتاب گاه شماری آرد: از ابتداء تاریخ مصر یعنی سلسله ٔ اول فراعنه سال شمسی 3...
تاریخ نویس . [ ن ِ ] (نف مرکب ) نویسنده ٔ تاریخ . مورخ : تاریخ نویس عشقبازی گوید ز نوشته های تازی .نظامی .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
تاریخ بیهقی (یا تاریخ مسعودی ) ، کتابی تاریخی به فارسی در باره دوره پادشاهی مسعود غزنوی و مختصری در تاریخ خوارزم ، تألیف ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی * ...
تاریخ نویسی . [ ن ِ ] (حامص مرکب ) نوشتن تاریخ . مورخی .
تاریخ هجری . [ خ ِ هَِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در زمره ٔ تاریخهای جدید محسوب است . ابتداء آن از روز جمعه ٔ 16 ژوئیه ٔ 622 م . است و مورد پیروی...
تاریخ گشتن . [ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) تاریخ شدن . بزرگ و مشهور شدن : شهریارا روزگار تو بتو تاریخ گشت همچو تو از دولت تو بهره ور شد روزگار. فرخی ....
تاریخ یهود. [ خ ِ ی َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دوره های «یوم السبت » (استراحت و تعطیل روز هفتم ) و «یوبیل » (جشنی که در مذهب یهود در هر پنجا...
ماده تاریخ . [ مادْ دَ / مادْ دِ ] (اِ مرکب ) کلمه یا کلماتی که به حساب جمل مساوی تاریخ مطلوب برآید و آن کلمه یا کلمات بامعنی باشد. (یاد...