دست در دست
نویسه گردانی:
DST DR DST
برخی از سرایندگان نیز چنین گویند:
دوش پیری ز خرابات برون آمد مست "دست در دست" جوانان و صراحی در دست (خواجوی کرمانی)
ریزان گل و لاله، شست در شست مالنده چنار، "دست در دست" (امیرخسرو دهلوی)
درپی من پا بنه از کس مترس دست در دستم بده از کس مترس (اقبال لاهوری)
"دست در دست" زن مزن خواجه "دست در دست" شیرمردان زن (شاه نعمت الله ولی)
این زمن بستان و با من بیع کن "دست در دست" منش نه بی سخن (عطار نیشابوری)
دست در دست نهانی مانده است او درون تن را برون بنشانده است (مولوی)
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
اقدام واژه ای عربی است و جایگزین پارسی «در دست اقدام»، این می باشد: پویژار pavižâr (پارتی: patvižâr)**** علی محمد عالیقدر 09163657861
باد در دست داشتن . [ دَرْ دَ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از تهیدست و مفلس و بی چیز بودن . رجوع به باد و باد بمشت داشتن شود. || کنایه از عنان اس...