مجاز مرسل
نویسه گردانی:
MJAZ MRSL
مجاز مرسل(خلاصه گویی) یکی از آرایههای ادبی کهن است و به "ارادهٔ جزء به کل یا کل به جزء"اشاره دارد. یعنی اگر اشارهای به جزء میکنیم منظورمان کل است و برعکس.
مثلاً اگر میگوئیم "احمد شاه تاج و تختش را از دست داد»، مراد آن است که سلطنتش را از دست داد. (جزء به کل). یا به عکس: اگر کسی از ما پرسید: "سفر میروی؟"و ما در جوابش بگوئیم "باید با خانه هماهنگ کنم"منظور ما از خانه همان افراد خانهاست. (ارادهٔ کل به جزء)
ادیبان از اصطلاح "سینکداکی" (خلاصه گویی) برای دلالت بر معنای مجازیای استفاده میکنند که در آن جزء یا فرد، نمایانگر کل یا نوع و یا برعکس است.
سینکداکی، علاوه بر خلاصه گویی و بخش گویی، ذکر جزء و دریافت کل و "همدریافت"- "مجاز مرسل"هم ترجمه شدهاست.
وقتی میگوئیم "پدر، نان بیار خانهاست»، منظورمان از نان، روزی است و نان، در واقع بخشی از آن به حساب میآید. یا وقتی میگوییم که "هزاران دیده، نگران اوست»، منظورمان هزاران انسان است و چشم که بخشی از یک انسان است را برای اشاره به انسان بکار بردهایم.
"فکر نان کن، که خربزه آب است"منظور از "نان"در واقع کسب و کار و روزی و هر چیزی است که اصل است، و "خربزه"به جای هر چیزی که فرعی و یا تفننی است قرار میگیرد.
چارلی کافمن و سینکداکی
فیلم سینمایی سینکداکی، "نیویورک"ساخته چارلی کافمن که عاطفه و منطق تماشاگر را یکجا نشانه میرود، به نوعی آرایه ادبی سینکداکی (خلاصه گویی) را بر سر زبانها انداختهاست. فیلم با اشاره به جزء، جزیی که از طریق آن بتوان به یک معنای کلی رسید - تماشاگر را در برزخ و حیرت به تأمل وامیدارد.
در نزدیکی نیویورک شهری وجود دارد بنام "اسکنکتدی»Schenectady که چارلی کافمن در آنجا بدنیا آمده و اسم فیلم هم به نوعی ارجاع به اسم همان شهر است. هدف اصلی چارلی کافمن برای انتخاب این نام برای فیلمش، جدا از ایهام و بازی با آرایه ادبی سینکداکی، نوعی بازی واژگانی با واژه شهر اسکنکتدی Schenectady در نیویورک هم هست.
فیلم مزبور در مورد یک کارگردان تاتر است که میخواهد بزرگترین پروژه زندگیش را در یک انبار نیویورک در ابعاد کوچک بازسازی کرده، جزء به جزء زندگیش را به نمایش بگذارد.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.