قضب
نویسه گردانی:
QḌB
قضب. (ا. ع.). در ساحل جنوب عربستان برسیم را که واژه ای در اصل قبطی است قضب گویند. یونجه متداول در فارسی وام واژه ای است ترکی برای اسپست و اسپست باغی فارسی که عرب فصفصه گوید و در روم به مدیکی نیز شناخته بود.
«یونجه" که در فارسی به آن «اسپست باغی»، «سپست»، «سبیس» یا «درفا»، در افغانستان «اسپیشتا» و در ترکی بدان «یونجه»، به رومی «میدیکی»، به مصری «قضب» و به عربی «رطبه» یا همان «فصفصه» گویند، گیاهی است علفی ، پایا و از تیره پروانهواران و همدسته شبدرها که ارتفاع آن تا یک متر میرسد.
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
اتقوا من غضب الحلیم . [ اِت ْ ت َ قو م ِ غ َ ض َ بِل ْ ح َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ٔ امری ) از خشم بردباران پرهیز کنید : بر آن منگر که دریا رام باشدب...