چرا نام کوروش در ادبیات فارسی نیست
نویسه گردانی:
CRʼ NAM KWRWŠ DR ʼDBYAT FARSY NYST
چرا نام کوروش پادشاه هخامنشی در ادبیات فارسی نیست؟ نام و سرگذشت شاهان هخامنشی، ماد، و ایلامی در منابعی است که به خط میخی، اوستایی، ایلامی و سغدی است. از آن جایی که ادبیات فارسی از سده ی سوم خورشیدی گسترش یافت، و این زمانی بود که مردم به فارسی دری می گفتند
و می نوشتند و کسی خط میخی، اوستایی، ایلامی و یا سغدی را نمی شناخت. از این رو سرایندگان هیچ آگاهی از گذشته ی ایران و شاهان آن نداشتند. اگر فردوسی، رودکی، خیام و... می توانستند خط اوستایی، میخی، پهلوی، ایلامی و سغدی را بخوانند، بی شک از منابع اوستایی، سغدی،
پهلوی و سنگنوشته ها بهره ها می بردند و در سروده های خود می آوردند. کسی شک ندارد که اگر سعدی و حافظ این زبان ها می دانستند، چه بسا قصایدی که در وصف شاهان به نام ایرانی مانند دیاکو، کوروش، داریوش و غیره می سرودند. همچنان که آشنایی نویسندگان و سرایندگان با زبان
پهلوی باعث شد که نام شاهان ساسانی مانند انوشیروان یا بزرگمهر در ادبیات فارسی بیاید. سنگنوشته¬ های بیستون، نقش رستم، پاسارگاد، تخت جمشید، و ... در سده ی 18 میلادی خوانده شدند.؛ و از مردم ایران، تنها آنهایی که با کتاب مقدس آشنایی داشتند، نام کوروش و خشایارشاه
را در منابع دینی یهودیان می خواندند؛ پس از این که اروپائیان توانستند خط میخی، اوستایی، ایلامی و سغدی را بخوانند، آن زمان بود که تاریخ ایران باستان از زیر آوار تاریخ بیرون آمد؛ و مردم دانستند که در اوستا به کوروش، کوئیریس (گردنبند، زیور)، در زبان سنسکریت کوروه
kuruh بوده است؛ و با نگارش کتاب «تاریخ ایران باستان»، و آشکار شدن نام شاهان ماد و هخامنشی، شاعران و نویسندگان معاصر توانستند در نوشته ها و سروده های خود از این شاهان نام ببرند. اگر ایرانیان در سده های گذشته خط میخی، اوستایی، ایلامی و سغدی می دانستند، بر فرزندان
خود نام کوروش، دیاکو، داریوش، سورنا، آریوبرزن، خشایار و... به فراوانی می نهادند؛ همچنان که انوشیروان، فریدون، کیومرث، هوشنگ، بیژن، منیژه، خسرو و... نهادند.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.