فرجه کردن
نویسه گردانی:
FRJH KRDN
تفرّج کردن، رهایی جستن از غم و اندوه به دیدن چیزهای شگفت و مناظر زیبا (فرزانفر)
چون به غریبی بروی فرجه کنی پخته شوی باز بیایی به وطن باخبری پرهنری
(5/2458/9) غزلیات شمس
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.