مشاعره کردن
نویسه گردانی:
MŠAʽRH KRDN
همسرودن، همسُرایی کردن
hamsorayi
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۳ ثانیه
مشاعره کردن . [ م ُ ع َ / ع ِ رَ / رِ ک َدَ ] (مص مرکب ) نبرد کردن در شعر. (ناظم الاطباء). مسابقه در شعر خواندن از بر. و رجوع به مشاعرة شود.