محمد مصدق
نویسه گردانی:
MḤMD MṢDQ
مسعود کیمیایی (۷ مرداد ۱۳۲۰، تهران) کارگردان و فیلمنامهنویس سرشناس ایرانی است. کیمیایی از چهرههای بحثانگیز و جنجالی سینمایی ایران است. او با ساخت فیلم قیصر در سال ۱۳۴۸، برای نخستین بار دو قطب هنری و تجاری سینما را به هم پیوند داد و از آغازگران موج نو در سینمای ایران بود. اغلب آثار کیمیایی در ژانر اجتماعی-سیاسی است. او علاوه بر فعالیتهای سینمایی، نوشتن رمان و شعر را نیز تجربه کردهاست. او همچنین برای نخستین بار در سال 82 در فیلم مستند "هشتصد قدم در لاله زار" ساخته امید شریف موسوی، مقابل دوربین قرار گرفت و راوی اصلی این فیلم درباره خیابان مشهور طهران قدیم یعنی "لاله زار" شد که همواره در اغلب فیلمهای ساخته خودش و حتی رمانش نیز دلبستگی بسیار خود را به آن ابراز کرده است . کیمیایی بعد از انقلاب کارگاه آزاد فیلم را بنیان نهاد. وی در سال ۱۳۸۹ برای فیلم جرم اولین جایزه سینمایی خود را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
محتویات [نمایش]
زندگینامه [ویرایش]
مسعود کیمیایی در روز ۷ مرداد ۱۳۲۰ در کوچه سید ابراهیم خیابان ری تهران زاده شد. پس از آن به ترتیب در کوچه دردار، آصفالدوله، سقاباشی، عینالدوله و سرانجام در خیابان بهار ساکن شد. او دو خواهر و یک برادر دارد. دیپلم متوسطه را از دبیرستان بدر گرفت. بعد از پایان دبیرستان کمکم وارد عوالم روشنفکری شد و همراه چند تن از دوستان علاقهمند، گروه انتشارات طرفه را بنیاد نهاد. از همان دوره به موسیقی هم علاقهمند شد و چند ساز مانند پیانو و گیتار را در حد غیر حرفهای مینوازد. اما بیشترین کشش و علاقه او به سینما بود. او تاکنون دوبار ازدواج کرده؛ نخست با گیتی پاشایی (آهنگساز و خواننده۱۳۷۴-۱۳۴۸)، که حاصل آن پولاد کیمیایی (بازیگر) بود و پس از آن با گوگوش، خواننده سرشناس (۱۳۸۲-۱۳۷۴).
کیمیایی تحصیلات آکادمیک کارگردانی ندارد. تمام آموختههای تکنیکی و فنی او از سینما به حضور در گروه دستیاران فیلم قهرمانان به کارگردانی ژان نگولسکو و دستیاری ساموئل خاچیکیان در فیلم خداحافظ تهران محدود میشود.
کارنامه سینمایی [ویرایش]
مسعود کیمیایی فعالیت سینمایی خود را در سال ۱۳۴۵ با دستیاری مرحوم ساموئل خاچیکیان در فیلم خداحافظ تهران آغاز میکند. اولین فیلمش بیگانه بیا را در سال ١٣۴٧ و با تم جوان هوسباز و دختر فریب خورده در خانوادهای مرفه میسازد، که از ساختار مستحکمی برخوردار نیست و اقبال چندانی نیز در گیشه پیدا نمیکند. یک سال بعد قیصر وضع را تغییر میدهد. قیصر که بر اساس فیلم وسترن نوادا اسمیت (کارگردان: هنری هاتاوی) ساخته میشود، گرچه در نمایش اول خود در میان عامه مردم مورد پسند واقع نمیشود، اما در اکران دوم رکورد فروش را میشکند. قیصر به یک سمبل تبدیل میشود و داستانش هم به یک ژانر(انتقام شخصی). اتفاقی که تا آن زمان در سینمای ایران کمتر رخ داده بود، اما کیمیایی با استفاده از همان فرمولهای آشنای فیلمفارسی فیلمی غیر عادی میسازد که هم مخاطب را جذب میکند وهم به منتقدان نوید یک سینمای نوین را میدهد. بدینسان، قهرمان فیلم با بازی بهروز وثوقی به مردم معرفی میشود که ریشه در تاریخ و جغرافیای ایران دارد و مُبَلّغ نوعی انتقام فردی است که به مذاق ایرانیان ناموس پرست آن سالها (هر چند از قهرمانی فرنگی گرتهبرداری شده بود) خوشایند مینماید.
سال ١٣۴٨ به دلیل نمایش دو فیلم گاو (داریوش مهرجویی) و قیصر از نگاه مورّخین، نقطه عطفی در تاریخ سینمای ایران محسوب میشود. هر دو فیلم به سهم خود شالودهٔ موج نوی سینمای ایران را -البته در رویکردهایی متفاوت- تشکیل میدهند. کیمیایی در فیلمهای بعدیش مانند رضا موتوری و داشآکل با تکرارِ مایههای عصیان فردی در برابر ارزشهای اجتماعی رویهی گذشته را ادامه میدهد. رویکردی که علیرغم تبلیغ خصلتهای انسانی و جوانمردی از دیدگاه بسیاری به مسیر دیگری افتاده و مُبَلّغ قانونستیزی و ضد ارزشها میشود. در فیلم بعدیاش بلوچ به استفاده از سکس و پردهدری، محکوم میشود و سال بعد با بهرهبرداری از جایگاه ادبی کتاب آوسنه بابا سبحان از محمود دولتآبادی، دست به ساختن خاک میزند.
گوزنها که به زعم بسیاری سیاسیترین فیلم کیمیایی است در سال ۱۳۵۴ ساخته میشود و دو تیپ مختلف از قهرمان را در کنار هم قرار میدهد که در نهایت مکمل شخصیت هم میشوند. به باور بسیاری، این فیلم بههمراه قیصر مهمترین آثار کیمیایی پیش از انقلاب را شامل میشوند. غزل فیلم بعدی او که اقتباسی از کتابی از نویسندهی معتبر خورخه لوئیس بورخس است، شاید متفاوتترین و عجیبترین فیلم کارنامه او باشد. پس از آن سفر سنگ را میسازد که بهنوعی جنبهای پیشگویانه دربارهٔ انقلاب ایران به خود میگیرد. در سال ۱۳۶۱ فیلم خط قرمز را با بازی سعید راد کارگردانی میکند. این فیلم توقیف میشود و به جز یک بار نمایشش در جشنوارهٔ فجر دیگر هرگز نمایش داده نمیشود.
بیشتر اهالی سینما منسجمترین ساختهی بعد از انقلاب کیمیایی را دندان مار (۱۳۶۸) میدانند که برای دریافت جایزه خرس طلایی برلیناله نامزد میشود و نهایتاً جایزه ویژه همان جشنواره را دریافت میدارد. پس از آن استفادهی کیمیایی از چهرههای جوان، او را بهعنوان تصویرگر زندگی جوانان دههی هفتاد معرفی میکند. با فیلم سلطان پسرش پولاد کیمیایی را به عنوان بازیگر به سینما معرفی میکند. کیمیایی فیلمنامهی تمامی آثارش را خودش نوشته و همچنین تدوین و طراحی صحنه و لباس تعدادی از فیلمهایش، مانند گروهبان، ردپای گرگ، مرسدس و فریاد، را نیز خود به عهده داشتهاست.
فیلم جرم در سال ۱۳۸۹ برای کیمیایی اولین جایزه سینمایی از جشنواره فیلم فجر را به ارمغان آورد. او در مراسم افتتاحیه واختتامیه با سخنانی کنایهآمیز از اینکه پس از ۳۰ سال به یاد او افتادهاند گلایه کرد و در مراسم اختتامیه درحالی که با پسرش برای دریافت جایزهی بهترین فیلم به روی صحنه رفته بود تأکید کرد که فیلم سازی مستقل است وبه جایی وابسته نیست.
ویژگیهای سینمای کیمیایی [ویرایش]
تِم اغلب فیلمهای کیمیایی را باورها و ارزشهایی میسازد که یا از بین رفته و یا کمرنگ شدهاند. کیمیایی از جوانمردی، غیرت و رفاقت تا سر حد مرگ قصه میگوید و قهرمانانش را با این صفات در بستر جامعهی امروزی با مشکلات سیاسی-اجتماعی درگیر میکند تا از ارزشهای خود دفاع کنند. ارزشهایی که مردم عامهپسند ممکن است دوستشان داشته باشند ولی با زندگی مدرن در تناقض میباشند. نقد اینگونه داد ستاندن که حتی گاهی به قیمت گذشت از هنجارها میباشد، موضوع مهمترین چالش منتقدان کیمیایی را تشکیل میدهد. آنها بر این باوراند که این روایتگری چیزی جز پافشاری لجوجانهی کیمیایی بر پنداری غلط نمیباشد.
اسطوره سازی و بیان تناقض ها [ویرایش]
بخش مهمی از جذابیت فیلمهای کیمیایی مربوط به خلق شخصیتی اسطورهوار دارد. قهرمانی که در قلب اجتماع مبارزه میکند و از بین میرود، تا جهانِ خواستهی خود را بسازد و در این رهگذار است که تبدیل به یک اسطوره میشود.
دیالوگ نویسی [ویرایش]
بارزترین توانایی کیمیایی در فیلمنامههایش دیالوگها و مونولوگهای خاص اوست. کیمیایی زبان عامیانه (کوچه و بازار) را به خوبی میشناسد و در ایجاد ضرباهنگ مناسب برای ادای آنها مهارت زیادی دارد. بههمراه علی حاتمی، کیمیایی را نیز باید خالق بخش عمدهای از مشهورترین دیالوگهای تاریخ سینمای ایران دانست. از آن جملهاند گفتارهای ناصر ملک مطیعی در فیلم قیصر و قریبیان و وثوقی در فیلم گوزنها.
همکاری با کیمیایی [ویرایش]
یکی از تواناییهای بالای کیمیایی بازی گرفتن از بازیگران خود است. به همین دلیل بسیاری از بازیگران بهترین بازیشان را در فیلمهای او ایفا کردهاند. امین تارخ بازیگر برجسته ایران دراین باره اینچنین گفتهاست: «بازیگران برنده اصلی فیلمهای کیمیایی اند». تعداد زیادی از بازیگران برجستهی سینمای ایران را کیمیایی مطرح کردهاست: فرامرز قریبیان، فریبرز عرب نیا، بهرام رادان، بهمن مفید، سعید کنگرانی، هدیه تهرانی، فریماه فرجامی، محمدرضا فروتن، فرامرز صدیقی، احمد نجفی، میترا حجار و... . کارگردانان مطرحی همانند امیر نادری، تهمینه میلانی، سامان مقدم و... نیز کار خود را ابتدا با سینمای کیمیایی شروع کردهاند. همچنین چهرههای مطرحی چون عباس کیارستمی، جعفر پناهی و اصغر فرهادی و ... نیز سابقه همکاری با کیمیایی را دارند.
حاشیه و جنجالها [ویرایش]
کیمیایی پیش از انقلاب به عنوان یک فیلمساز مردمی (و گاهی سیاسی) شناخته شد. او پس از انقلاب هم سعی در نشان دادن مشکلات سیاسی-اجتماعی ایران داشت که هیچگاه به توفیق پیش از انقلاب خود دست نیافت. ولی در تمام این سالها، از جنجال موج نو در سینما با فیلم قیصر، سر وصدای فیلم گوزنها و آتش گرفتن سینما رکس آبادان گرفته تا توقیف فیلم خط قرمز، جنجال ازدواج با گوگوش و... همواره موضوع بحث بودهاست، به ویژه پس از انقلاب که انتقاد از فیلمهایش فزونی یافتهاست. البته کیمیایی معتقد است منتقدان به جای فیلمهایش خود او را نقد میکنند و مشکل اصلی آنها با زندگی شخصی اوست. روزنامه کیهان در سال ۱۳۵۴ گفتوگویی با مسعود کیمیایی منتشر میکند. کیمیایی دراین مصاحبه که در سایت پارس توریسم پس از سال ها منتشر شده میگوید:
«شغل من فیلمسازی نیست. بلکه من گاهی مشغول فیلم ساختن میشوم. زیرا سینما کوچک تر و بی حیاتر از آنست که همهی زندگی من باشد. اصولا هنر کوچکتر از آنست که همهی زندگی آدم باشد. این حرف را به حساب روشفکربازی نگذارید، چون من روشنفکر نیستم. فقط یک انسانم. این را به قشنگترین چیزهای زندگیم و به خون بچهام قسم میخورم که من روشنفکر نیستم!»
فیلمسازی که روشنفکر نیست
ترانه سرایی [ویرایش]
گفته میشود کیمیایی با نام مستعار نصرت فرزانه برای اولین آلبوم گوگوش بعد از خروج از ایران، یعنی آلبوم «زرتشت»، ترانهسرایی کرد. خروج گوگوش از کشور و به دنبال آن تور کنسرتهای گوگوش، جنجالهای زیادی را به دنبال داشت. ولی آنچه که همگان بر آن اتفاق نظر دارند نقش کیمیایی در خارج شدن گوگوش از کشور و شکستن سکوت ۲۰ سالهی اوست.
فیلمشناسی [ویرایش]
- بیگانه بیا (۱۳۴۷)
- قیصر (۱۳۴۸)
- رضا موتوری (۱۳۴۹)
- داشآکل (۱۳۵۰)
- بلوچ (۱۳۵۱)
- خاک (۱۳۵۲)
- گوزنها (۱۳۵۴)
- پسر شرقی (کوتاه، ۱۳۵۴)
- غزل (۱۳۵۵)
- اسب (کوتاه، ۱۳۵۵)
- سفر سنگ (۱۳۵۶)
- خط قرمز (۱۳۶۱)
- تیغ و ابریشم (۱۳۶۴)
- سرب (۱۳۶۷)
- دندان مار (۱۳۶۸)
- گروهبان (۱۳۶۹)
- ردپای گرگ (۷۱-۱۳۷۰)
- تجارت (۱۳۷۳)
- ضیافت (۱۳۷۴)
- سلطان (۱۳۷۵)
- مرسدس (۱۳۷۶)
- فریاد (۱۳۷۷)
- اعتراض (۱۳۷۸)
- سربازهای جمعه (۱۳۸۲)
- حکم (۱۳۸۳)
- رئیس (۱۳۸۵)
- محاکمه در خیابان (۱۳۸۷)
- جرم (۱۳۸۹)
آثار مکتوب [ویرایش]
- جسدهای شیشهای، رمان، ۱۳۸۰، انتشارات آتیه
- زخم عقل، دفتر شعر، دی ماه ۱۳۸۲، نشر ورجاوند
- حسد (بر زندگی عین القضات)
جوایز [ویرایش]
نامزد جایزهی خرس طلایی جشنوارهٔ فیلم برلین برای فیلم دندان مار (۱۹۹۱)
برندهی جایزهی تقدیر ویژه جشنوارهٔ فیلم برلین برای فیلم دندان مار (۱۹۹۱)
نامزد جایزهی شیر طلایی جشنوارهٔ فیلم ونیز برای فیلم گروهبان (۱۹۹۲)
برندهی جایزهی سیمرغ بلورین بهترین فیلم در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم جرم (۱۳۸۹)
نامزد تندیس حافظ برای فیلم محاکمه در خیابان (۱۳۹۰)
پیوند به بیرون [ویرایش]
وقتی گلویی برای عشق تر نمیشود ( نقد فیلم "محاکمه در خیابان" ساخته مسعود کیمیایی )/ علیرضا ذیحق
مسعود کیمیایی در بانک اطلاعات اینترنتی فیلمها (IMDb)
مسعود کیمیایی در بانک اطلاعات اینترنتی سینمایی سوره
وبلاگ مسعود کیمیایی
سایت پارس توریسم
منابع [ویرایش]
- زاون قوکاسیان، مجموعه مقالات در نقد و معرفی مسعود کیمیایی، انتشارات آگاه، ۱۳۶۹
- سایت سینما ما
- مسعود کیمیایی 69 ساله شد
- کیمیایی: به خون پسرم من روشنفکر نیستم!
ردههای صفحه: زادگان ۱۹۴۱ (میلادی)مسعود کیمیاییاهالی تهرانکارگردانان اهل ایرانفیلمنامهنویسان اهل ایرانزادگان ۱۳۲۰افراد زنده
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
محمد مصدق (۲۹ اردیبهشت یا ۲۶ خرداد ۱۲۶۱ - ۱۴ اسفند ۱۳۴۵)[۱] [۲] سیاستمدار، دولتمرد، نمایندهٔ چند دوره مجلس شورای ملی، و نخستوزیر ایران در سالهای ۱...