احسان طبری
نویسه گردانی:
ʼḤSAN ṬBRY
احسانالله طبری (زاده: ۱۲۹۵ در ساری، درگذشته: ۹ اردیبهشت ۱۳۶۸ در تهران) مشهور به «احسان طبری» و در میان اعضا و هواداران حزب توده به «رفیق طبری»، نویسنده، نظریهپرداز مارکسیست و عضو کمیته مرکزی حزب توده ایران در سالهای انقلاب ۱۳۵۷ ایران بود.[۱] وی از نخستین سالهای دهه سی خورشیدی تا سال ۱۳۶۲ که به زندانهای حکومت جمهوری اسلامی ایران افتاد، «بانفوذترین، معروفترین و برجستهترین چهره نظری حزب توده ایران» شناخته میشد.[۲] احسان طبری در شب ۶ به ۷ اردیبهشت ۱۳۶۲ دستگیر و در زندانهای حکومت جمهوری اسلامی مجبور به اقرار تلویزیونی و مکتوب شد.[۳] شکست چهره او با ادعای «گرویدن به اسلام» و «باور به حقانیت حکومت جمهوری اسلامی»، ابهت چند دهه حزب توده ایران را فروریخت.[۴] نهایتا احسان طبری، پس از سالها تحمل زندان و شکنجه، در بیرون از زندان و به مرگ طبیعی درگذشت.[۵]
ابتدای زندگی [ویرایش]
در سال ۱۲۹۵ در شهر ساری متولد شد. در سال ۱۳۱۶ در دوران رضاشاه به خاطر ارتباط با دکتر تقی ارانی دستگیر و زندانی گردید.
پس از شهریور ۱۳۲۰ مانند دیگر زندانیان سیاسی دوره رضاشاه آزاد شد و در تأسیس حزب توده ایران شرکت داشت.
زندگی سیاسی [ویرایش]
مقالات زیادی از او در نشریه مردم ارگان حزب توده ایران منتشر شد. در سال ۱۳۲۵ در نخستین کنگره نویسندگان ایران شرکت کرد.
در سال ۱۳۲۵ خورشیدی و در اوج سیاستهای فرقه دمکرات آذربایجان و دخالتهای ارتش سرخ که در آن زمان در ایران مستقر بود، دولت وقت اتحاد جماهیر شوروی فرستادهای به نام «کافتارادزه» را برای جلب نظر دولت ایران در زمینه «انعقاد قرارداد امتیاز نفت شمال ایران» به آن کشور فرستاد. حزب توده ایران تظاهراتی را در پشتیبانی از سیاست اتحاد شوروری برگزار کرد. در چنین اوضاع و احوالی بود که احسان طبری با نوشتن مقالهای، این موضوع را مطرح کرد که: «اگر دولت ایران برای شرکت نفت ایران و انگلیس در جنوب ایران امتیازی قائل است، به یقین درست خواهد بود که برای همسایه شمالی -شوروی- هم در شمال کشور چنین امتیازی را در نظر بگیرد و این کار، حفظ موازنه منفی است». این سیاست همسازی و همراهی با سیاست شوروی که نفی منافع و مصالح ملی ایران را هدف قرار داده بود، عدهای از کادرهای برجسته حزب توده از جمله اپریم اسحاق و خلیل ملکی را به عصیان واداشت و در نتیجه انشعاب اول حزب شکل گرفت.[۶] دفتر مرکزی حزب پس از استعفای اپریم اسحاق، در بیانیهای او را «جاسوس انگلیس» معرفی کرد و احسان طبری، خلیل ملکی را «خائن و جاسوسی خواند که سرانجام به زبالهدان تاریخ افتاد».[۷]
در سال ۱۳۲۷ پس از سوءقصدی که به شاه شد، حزب توده ایران منحل اعلام شد و اعضا و هوادارانش تحت تعقیب قرار گرفتند. عدهای از رهبران حزب از جمله طبری غیابا محاکمه و محکوم به اعدام شدند. او در سال ۱۳۲۸ بنا به تصمیم حزب ناگزیر از ایران خارج شد.
نویسندگی [ویرایش]
احسان طبری از جوانی در رشتههای مختلف شعر، قصه، نقد هنری، بررسیهای فلسفی و تاریخی و زبانی، آثاری ایجاد کرده و در دوران طولانی مهاجرت این تلاش را ادامه داده و در هر زمینه آثاری متعددی نگاشتهاست. احسان طبری تحصیلات خود را در آکادمی علوم اجتماعی مسکو انجام داده و به دریافت مقام علمی نامزد علوم فلسفی موفق شده سپس آن را در آکادمی علوم اجتماعی برلین ادامه و به دریافت مقام علمی (دکتر هابیل در فلسفه) رسید. طبری به هفت زبان مختلف آشنایی کامل داشت.[۸]
پس از انقلاب [ویرایش]
پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ همراه با دیگر رهبران حزب به ایران بازگشت و در حزب توده ایران فعالیت میکرد. با شروع سرکوبی حزب، در یورش دوم، او نیز دستگیر و زندانی شد. پس از مدتی مانند بسیاری از دیگر رهبران حزب توده ایران در مصاحبههای تلویزیونی که دستگاههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ترتیب داده بودند، شرکت کرد و از کارها و عقاید گذشته خود ابراز ندامت و خود را نفی کرد.
وی همچنین کتابی به نام «شناخت و سنجش مارکسیسم» را نوشت که به نوعی توبهنامه او در دوران حکومت جمهوری اسلامی ایران بود.[۹] در همین دوران کتابی بهنام «کژراهه» به نام او منتشر شد که ظاهراً در آن از گذشته خود انتقاد کردهاست.[نیازمند منبع]
آثار [ویرایش]
کتابها [ویرایش]
فروپاشی نظام سنتی و زایش سرمایهداری
شناخت و سنجش مارکسیسم
خانواده برومند
روشنفکر مأیوس
زایش و تکامل تئوری انقلابی
راندهٔ ستم
دهه نخستین
کژراهه
حماسه گئومات
شکنجه و امید
در دوزخ
رویای چینی
برخی بررسیها در باره جهانبینیها و بینشهای اجتماعی در ایران
درباره اسلوب هیوریستک (دانش کشف) و برخی مسایل تئوری احتمالات
درباره سیبرنتیک یا دانش گردانش
درباره «منطق عمل»
مجموعهٔ شعر [ویرایش]
ترانه خوابگونه
از میان ریگها و الماسها
با پچپچه پاییز، نثر شاعرانه در چهارده بند
ترجمه [ویرایش]
آنتی دورینگ
منابع [ویرایش]
↑ داستان بازگشت طبری به ایران پس از سی سال، بیبیسی فارسی
↑ احسان طبری، متفکری خلاق یا نظریه پرداز باورهای جزمی؟، بیبیسی فارسی
↑ 'یورش' اول به حزب توده در سال ۶۱، بیبیسی فارسی
↑ نبرد روحانیت و حزب بر سر توده مردم، بیبیسی فارسی
↑ 'یورش' اول به حزب توده در سال ۶۱، بیبیسی فارسی
↑ انشعابهای حزب توده، بیبیسی فارسی
↑ آداب نقد ایرانی، میراث ماندگارحزب توده، بیبیسی فارسی
↑ DEATHS ELSEWHERE, The Washington Post (pre-۱۹۹۷ Fulltext) - Washington, D. (Archive Search)
↑ حزب توده ایران؛ تأثیرات فرهنگی و بازتابهای منطقهای، بیبیسی فارسی
راسخون، زندگینامهٔ احسان طبری.
پیوند به بیرون [ویرایش]
برخی بررسیها درباره جهانبینیها و جنبشهای اجتماعی در ایران
متن کامل (pdf) برخی بررسیها درباره جهان بینیها و جنبشهای اجتماعی در ایران
ردههای صفحه: زادگان ۱۹۱۷ (میلادی)درگذشتگان ۱۹۸۹ (میلادی)اعضای حزب توده شاعران اهل ایران زادگان ۱۲۹۵درگذشتگان ۱۳۶۸اهالی ساری۵۳ نفردارندگان اقرار تلویزیونی در ایران
همچنین:
Ehsan Tabari (1917–1989) was an Iranian intellectual, a founding member and theoretician of the Iranian Communist[1][2] Tudeh party.
Tabari was born in 1917 in Sari, Mazandaran, Iran. Tabari was fluent in eight languages, he wrote and translated poetry and did research in linguistics.
He returned to Iran in 1979 after the overthrow of the Shah, but was arrested in 1983 along with other leaders of the Tudeh Party. In May 1984 he confessed on television for spying for the USSR and other crimes.[3] In what one called the "finale of the Tudeh recantations", Tabari proclaimed to television viewers that he converted from Marxism to Islam and had come to realize his entire life's work was `defective`, damaging`, and `totally spurious.` Having read "great Islamic thinkers" such as Ayatollah Motahhari in prison he realized his ideas were based on Freemasons, secularists, western liberals and Marxists linked to `imperialism` and `Zionism`.[4] Disbelief about the sincerity of the Tabari's conversion has been fed by the fact that after giving a confessional speech to other political prisoners at Evin prison he was asked by the prison warden "to deny outright the rumour that he had cast himself into the role of a `Galileo,`" Tabari gave not a clear denial but a "long convoluted response;" and that after his confession he remained "not only incarcerated but also total isolation - even from his own family".[5]
Tabari died on April 29, 1989 of kidney and heart failure.
[edit]References
^ Paidar, Parvin (1997). Women and the political process in twentieth-century Iran. Cambridge: Cambridge University Press. p. 123. ISBN 052159572X.
^ Naraghi, Ehsan (1999). From Palace to Prison: Inside the Iranian Revolution. London: I.B. Tauris. p. 212. ISBN 1850437041. "Even more treacherous than this naive and inexperienced left was the pro-Soviet communist Tudeh party, whose leaders had returned to Iran in 1979 after twenty years of exile in the Soviet Union"
^ Moin, Baqer (2000). Khomeini: Life of the Ayatollah. New York: St. Martin's Press. ISBN 0312264909.
^ Abrahamian, Tortured Confessions, (1999), pp 204-5
^ [source: 56: M. Faraz, "Prison Memoirs" Ettehad-e Kar 20 (June 1991); 16-17]; Abrahamian, Tortured Confessions, (1999), (p.208)
[edit]Further reading
"Eshan Tabari". Sarasota Herald-Tribune. 1 May 1989. p. 8BCE. Retrieved 1 June 2010.
Vahdat, Farzin (2001). God and juggernaut: Iran's intellectual encounter with modernity. Syracuse University Press. p. 99. ISBN 978-0815629474. Retrieved 1 June 2010.
This Iranian biographical article is a stub. You can help Wikipedia by expanding it.
View page ratings
Rate this page
What's this?
Trustworthy
Objective
Complete
Well-written
I am highly knowledgeable about this topic (optional)
Submit ratings
Categories: 1917 births1989 deathsIranian poetsTudeh Party of Iran politiciansIranian people stubs
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.