دماوند
نویسه گردانی:
DMAWND
محلی که رودخانه دارد.
دما: در پهلوی به معنی رودخانه است.
وند: محل - اشکاوند دهی در نزدیکی اصفهان که اسم آن به معنی محل اشکها است.
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
دماوند. [ دَ وَ ] (اِخ )کوهی بسیار مرتفع از سلسله جبال البرز که همیشه از برف پوشیده شده و واقع است مابین طبرستان و ری . (ناظم الاطباء). نام ...
دماوند. [ دَ وَ ] (اِخ ) شهرکوچک دماوند مرکز شهرستان دماوند تابع استان مرکزی است . این شهر در هفتادهزارگزی خاوری شهر تهران واقع و مختصات جغرا...
ریشه در زبان تالشی ؛ "دمو" به فتح هر سه حرف به معنای عبور نکن و "ند" پسوند مصدری درنتیجه به معنای عبور نکردنی یا غیر قابل عبور میباشد
این واژه در سنسکریت دماوندو damâvandu بوده و از سه بخش ساخته شده است: dam-ãvan-du ؛ دَم یعنی خانه، سرا، آوَن یعنی گیرایی داشتن و du به معنی خواهش بوده...
راه دماوند. [ هَِ دَ وَ ] (اِخ ) نام محلی در کنار راه تهران و فیروزکوه میان گل آهک و گلیارد در 57700گزی تهران . (یادداشت مؤلف ).
جامع دماوند. [ م ِ ع ِ دَ وَ ] (اِخ ) مسجدی است در دماوند که تاریخ بنای مسجد اصلی معلوم نیست ولی در ستون طرف راست محراب نوشته شده که ا...
جبل دماوند. [ ج َ ب َ ل ِ دَ وَ ] (اِخ ) کوه دماوند. رجوع به دماوند شود.