اجازه ویرایش برای همه اعضا

عذار

نویسه گردانی: ʽḎʼR
عذار با کسره ع به معنی سرخ صورتان -در اشعار اشاره به گونه سرخ دارد

فصل خزان چو فصل بهاران نمیشود -هر خوبرو ز لاله عذران نمیشود
بلبل اگر ز ناله فتاد و مرد - قمری به صوت خوش چو هزاران نمیشود

( شعر از محمدعلی نیکدل شاهرودی)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
آزار کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آزردن .
حریف آزار. [ ح َ ] (نف مرکب ) آنکه هم پیشه یا هم قمار یا هم کشتی یا ندیم خود را آزار دهد.
گشنسب آذار.[ گ ُ ن َ ] (اِخ ) از جمله ٔ رجالی که قبل از جلوس وهرام پنجم به مقام واستریوشان سالار رسیده است . رجوع به ترجمه ٔ ایران در زمان...
مردم آزار. [ م َ دُ ] (نف مرکب ) ظالم . جفاکار. (آنندراج ). موذی که آزار و اذیتش به خلایق رسد. که به دیگران ضرر و آسیب رساند : مرغزاری است ...
همان ترجمه ( مازو خیسم، مازو خیست) به فارسی است
آزار داری؟ شبه جمله حاکی از اعتراضی ملایم به حرکت یا مزاحمت ایجاد شده توسط کسی. آزار= بیماری. مرض مگر آزار داری؟ مرض داری تو این گرمای چله تابستان زنگ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
آزار گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) آزار گرفتن از کسی ؛ از او رنجیده و دلتنگ شدن . به او خشم گرفتن : همه بندگانیم و فرمان تراست چه آزار ...
آزار نمودن . [ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) اظهار رنجش کردن : از ما نه بحقیقت آزاری نمود. (تاریخ بیهقی ).
ازار خرگاه . [ اِ رِ خ َ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دامن خرگاه . (آنندراج ).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
غلامرضا عمرانی
۱۳۹۹/۱۱/۳۰
0
0

درود بر شما در این بیت عذار با کسره ع به معنی سرخ صورتان -در اشعار اشاره به گونه سرخ دارد واژه‌ی سرخ صورتان از کجا آمده؟ این معنای لاله‌عذار است نه عذار به تنهائی. در نتیجه لاله عذاران یعنی سرخ صورتان. آن هم نه با املای لاله عذران.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.