پنت
نویسه گردانی:
PNT
pent. ماهیچه باز و بسته کننده مقعد.
در مورد وسایل هم به کار می رود و به معنی خراب شدن آنها و زوال دررفتگی آن است(رجوع شود به : پنت درامدن)
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
پنت . [ پ ُ ] (اِخ ) ۞ نام ولایت شمالی آسیای صغیر بر کنار پونتوکسن ۞ دریای سیاه (بحر اسود) و آن را به لاطینی پنتوس (بنطس عربی ) می گفتن...
پنت اکسن . [ پ ُاُ س َ ] (اِخ ) ۞ نام قدیم دریای سیاه یا بحر اسود. و آن را در کتب اسلامی بحر بنطس نامند، و نام دولت پنت از همین لفظ ماخو...
pent. درمورد وسایل: خراب شدگی و زوال دررفتگی آنها(این چتر دیگه پنتش دراومده)
در مورد انسان: خستگی و بی رمقی معمولاً به حالت کنایه و تمسخر گفته می ش...
دریای پنت . [ دَرْ ی ِ پ ُ ] (اِخ ) دریای پونت . دریای سیاه . بحر اسود. رجوع به دریای پونت شود.
پنت کاپادوکی . [ پ ُ ت ِ ] (اِخ ) سرزمین پنت است در کنار دریای سیاه . (ایران باستان ج 3 ص 2069 و 2122 و 2175).