اجازه ویرایش برای همه اعضا

لذت

نویسه گردانی: LḎT
احالتی خوشایند و گذرا یا درازمدت که با برآورده شدن یک نیاز یا انجام دادن کاری سودمند به دست می آید و آرامش و شادی را به دنبال دارد و تنش روانی را یا از میان می برد یا کاهش می دهد. (https://www.cnrtl.fr/definition/plaisir) همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: خوشی، کام، رامش، خوا xevā (دری) نامریا nāmryā (سغدی) چاناس cānās (سنسکریت: canas) رپک rapak (اوستایی: rapaka) نندا nandā (سنسکریت: nanda) **** فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
لذت یافتن . [ ل َذْ ذَ ت َ ] (مص مرکب ) خوشی یافتن : جان تو هرگز نیابد لذّت از دین نبی تا دلت پر سهو و مغزت پرخمار است از نبید.ناصرخسرو.
اصحاب لذت . [ اَ ب ِ ل َذْ ذَ ] (اِخ ) ۞ پیروان اپیکور ۞ یا افیغورس یا ابیغورس . قفطی آرد: و اما فرقه ای که نام آنان از آراء ایشان گرفته ...
لذت بخشیدن . [ ل َذْ ذَ ب َ دَ ] (مص مرکب ) لذت دادن . مزه دادن . خوشی دادن . رجوع به کلمه ٔ لذت و شواهد آن شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.