حمله
نویسه گردانی:
ḤMLH
حمله: همتای پارسی این واژه ی عربی در زبان های باستانی ایرانی، اینهاست: 1ـ پدرف padraf (پارتی و مانوی). 2ـ اِدوانس edvAns (اوستایی: dvAns). 3ـ پتروت patrut (پهلوی). 4ـ فریاش faryAsh (اوستایی: فره اَش fra-ash). 5 ـ پهیکاف pahikAf (پهلوی)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
از این سه واژه، یکی (همه) پارسی و آن دو عربی است؛ و پارسی چایگزین برای هر سه این است:
هَندوََر handvar که واژه ای اوستایی می باشد
منوی اصلی • • • • • • • • جستجو • ایجاد حساب • ورود ابزارهای شخصی • • [پنهانسازی] تغییر وضعیت فهرست محتویات • • • • • • • • • • • • • • • • حمله اعرا...
حملة. [ ح َ ل َ ] (ع اِ) آهنگ بر دشمن در جنگ . (منتهی الارب ). صولت : بهر حمله ای قارن رزم سازبیفکند صد گرد گردن فراز.فردوسی .بیک حمله از جای...
حملة. [ ح ِم ْ / ح ُ ل َ ] (ع مص ) نقل کردن و رفتن از جایی بجایی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
همله . [ هَِ ل َ ] (اِخ ) قریه ای است به چهارفرسنگی میان جنوب و مغرب منامه . (فارسنامه ٔ ناصری ). در بحرین است .