اجازه ویرایش برای همه اعضا

یک

نویسه گردانی: YK
1
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۸ ثانیه
یک . [ ی َ / ی ِ ] (عدد، ص ، اِ) ۞ نخستین شماره از اعداد که به تازی واحد و اَحَد گویند. (ناظم الاطباء). نخستین شماره ٔ عددی که در مرتبه ٔ او...
یک . [ ی َ ] (ص ، اِ) فرد و یکه . || رسم و دستور و عادت و قاعده و قانون . || بزرگوار. || وزغ و غوک . (ناظم الاطباء). اما در این معنی دگرگون...
یک . [ ی َک ک ] (معرب ، عدد، ص ، اِ) فارسی است . (آنندراج ) (منتهی الارب ). معرب یک فارسی یعنی واحد. احد. عدد اول . (یادداشت مؤلف ). معرب یک ...
یک . [ ی َک ک ] (اِخ ) شهری است به مغرب . (آنندراج ) (از معجم البلدان ) (یادداشت مؤلف ) (منتهی الارب ). شهری است به مغرب و از دژهای مرسیه ا...
یک یک . [ ی َ ی َ / ی ِ ی ِ ] (ق مرکب ، اِ مرکب ) فردفرد. یکی یکی . یک نفر یک نفر. یک عدد یک عدد: شاگردان یک یک از در بیرون می روند. تک تک : لاجر...
چهل یک . [ چ ِ هَِ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) عدد کسری . یک قسمت از چهل قسمت . از چهل یکی . یک چهلم .
یک به یک . [ ی َ / ی ِ ب ِ ی َ / ی ِ ] (ق مرکب ) یکان یکان . (برهان ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). یکایک . (ناظم الاطباء). یک یک . (ناظم الاطباء) (ی...
یک نه یک . [ ی َ / ی ِ ن ُه ْ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) یک تسع. (ناظم الاطباء). یک نهم . نه یک . از نه جزء یک جزء.
خانی یک . [ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فراشبند بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد واقع در 76 هزارگزی شمال باختر فیروزآباد و کنار راه فرعی فراشب...
یک بر یک .[ ی َ / ی ِ ب َ ی َ / ی ِ ] (ق مرکب ) یک به یک . متوالیاً.پی درپی . (ناظم الاطباء). یکایک . رجوع به یکایک شود.
« قبلی صفحه ۱ از ۲۷ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.