مهلت
نویسه گردانی:
MHLT
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: دِرفِت (کردی)، مِبدا mebdã (کردی: مه ودا)
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
مهلت . [ م ُ ل َ ] (ع اِ مهلة).زمان . اجل . مدت . نفسة. (منتهی الارب ). فرصت . (غیاث ) : گفتند فرمان برداریم به هر چه فرماید امامهلتی و تخفیفی...
بی مهلت . [ م ُ ل َ ] (ص مرکب ) (از: بی + مهلت ) عاجل . عاجلة. (منتهی الارب ). رجوع به مهلت شود.
محلت . [ م َ ح َل ْ ل َ ] (ع اِ) محله . محلة. کوی . برزن . یک بخش از چند بخش شهر. قسمتی از شهر که در آن کویها و کوچه ها و برزن باشد : و فضل ...
محلط. [ م ُ ل ِ ] (ع ص ) اجتهادکننده در سوگند. (منتهی الارب ). سوگند یادکننده و ستیهنده . (آنندراج ). تند و تیز در سوگند یاد کردن . (ناظم الاطباء...