نظر
نویسه گردانی:
NẒR
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: آچیت (اوستایی)، آگْرَم (اوستایی: آگْرَمئیتی)، رِوانین (کردی)، دَرشَن (سنسکریت: دَرشَنَ)
واژه های همانند
۱۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
گران نظر. [ گ ِ ن َ ظَ ] (ص مرکب ) آنکه از روی ناز و تبختراز گوشه ٔ چشم به مردم می نگریسته باشد. (آنندراج ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این ترکیب تازى(اربى) ست اگرچه واژه نظر را تازیان از واژه نگر Negar در پارسى برداشته اند ولى این ساختار تازى(اربى) ست و برابرهاى پارسى آن اینهاست: بازن...
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: اکاچیت ékâcit (سنسکریت: ékacitta) **** فانکو آدینات 09163657861
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این دو واژه عربی است و پارسی آن این است:
ویگور آچیت (ویگور از کردی: وه گور = تبادل + واژه ی اوستایی آچیت= نظر)
اعمال نظر: همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: هَنزَف بینش hanzafe binesh هنزف hanzaf (مانوی)**** فانکو آدینات 09163657861
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: رابیژی (کردی).*** فانکو آدینات 09163657861
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، اینهاست: بازبینی، بازنگری (دری) نواکریا navākryā (سغدی: navākarkyā)***فانکو آدینات 09163657861
نظر نهادن . [ ن َ ظَ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) نگاه کردن . (آنندراج ). نظر گماردن . نگریستن . خیره شدن : نظر بر یکدگر چندان نهادندکه آب از چشم ...