بخارا
نویسه گردانی:
BḴARʼ
بُخارامعروف به بخارای شریف [۱] ،پنجمین شهر بزرگ ازبکستان، و مرکز استان بخارا است. شهر بخارا در جلگهٔ واقع در مسیر سفلای رود زرافشان و کنار کانال شاهرود (شهر رود) واقع است. جمعیت این شهر بر اساس برآورد سال ۲۰۰۹ حدود ۲۶۳٫۴۰۰ نفر و به همراه حومه حدود ۳۸۳٫۴۰۰ نفر بودهاست.
بخارا (همراه با سمرقند) یکی از دو شهر عمدهٔ تاجیکنشین و فارسیزبان ازبکستان[۲] است. اکثریت مردم بخارا تا امروز نیز به زبان فارسی با گویش ویژه آسیای مرکزی که امروزه به زبان فارسی تاجیکی معروف شده حرف میزنند که برخی منابع میزان فارسیزبانان این شهر را ۹۰٪ هم ذکر کردهاند.[۳] ازبکها و یهودیان هم در بخارا زندگی میکنند.[۴]
بخارا از قدیمیترین شهرهای فرارودان است که خود شهر بیش از ۲۵۰۰ سال قدمت دارد اما سابقهٔ سکونت انسانها در محلی که این شهر بر آن بنا شده به هزاره دوم پیش از میلاد میرسد. بخارا در کنار جادهٔ ابریشم قرار گرفته و کاملترین نمونه یک شهر سدههای میانه در منطقه آسیای مرکزی به شمار میرود که نمای تاریخی باستانی آن تا حد زیادی دستنخورده باقی ماندهاست. از مهمترین بناهای تاریخی واقع در آن مقبره امیر اسماعیل سامانی که از شاهکارهای معماری مسلمانان در سده دهم میلادی به شمار میرود و تعداد زیادی مدرسه متعلق به سده هفدهم میلادی است. هسته تاریخی مرکزی بخارا در فهرست میراث تاریخی جهانی بشر یونسکو به ثبت رسیدهاست.[۵]
پنبه و آلو از مهمترین محصولات کشاورزی بخارا به شمار میآیند، چنانکه آلوی بخارا در ایران به طور کامل شناخته شدهاست.
محتویات [نمایش]
پیشینه نام [ویرایش]
دربارهٔ نام بخارا نظرها متفاوت است. بعضی برآنند که بخارا به معنای پرستشگاه است که در زبان سنسکریت به صورت «ویهارا» آمدهاست. جوینی بخارا را مجمع بزرگان هردین نامیده و بخارا را مشتق از «بخار» دانستهاست. بعقیدهٔ وی این واژه به واژهٔ بتپرستان اویغور و ختای نزدیک است که معابد ایشان را بخار گویند و در زمان گذشته نام شهر بُمْجِکَث بودهاست . به گفتهٔ فرای: شهری به نام بُخار در ایالت بیهار هند وجود داشت که ریشهٔ هر دو نام را ویهارا گفتهاند که بر معابد بودایی اطلاق میشود. احتمال دیگر آن است که نام بخارا مشتق از بخارک سغدی باشد.
چینیان از سدهٔ پنجم آن را «نومی» نوشتهاند که با نام نومیجکت مشهور در عهد اسلامی مطابقت دارد. بخارا که نام چینی آن را «بوخو» نوشتهاند نخستینبار به احتمال در نوشتهٔ هسیوآن تسانگ جهانگرد بودایی چینی که در ۶۲۹ م از بخارا دیدن کرده، آمدهاست.
مقدسی بنابر قولی ریشهٔ نام بخارا را «کوه خوران» نوشته که گویا «ه» و «و» را برای تخفیف انداختهاند که «کخارا» شد. سپس «ک» را به «ب» بدل کردند تا ریشهاش از مردم پنهان ماند.
بر سکههای مسین بخارا این نام به صورت «پوخار» آمدهاست. «رویداد نامهٔ مسیحی سغدی» عنوان فارسی «خواتو» را درمورد بخارا به کار برده که به معنای خدا و بزرگ است و حالت جمع آن در متون بودایی به صورت «گودائوته» (= قوقائوته) آمدهاست. عنوان فرمانروایان بخارا، بخار خدات (سغدی : بوکارکودات) بود، که بخار خدات را متأثر از زبان عربی، و اصل آن را بخار خدا دانسته است). عنوان سغدی «گَوْ» (= قو) از قدیمترین عنوانهای آسیای مرکزی است که پیش از سدهٔ چهارم بر سکههای ضرب شده در بخارا دیده شدهاست. بر سکههای مسین بخارا نخست واژهٔ «پوخار» و در سمت چپ آن عنوان «گَو» ضرب شدهاست واژهٔ پوخار را میتوان برآمده از واژهٔ سغدی «فوخار» به معنای نیکبخت دانست. گرشویچ و هنینگ آن را صورتی از واژهٔ «فرخ» در پارسی میانه دانستهاند. در متنهای سغدی مسیحی «فوخار» به معنای فرخ صورت دیگری از واژهٔ یاد شده در پارسی میانهاست.
تاریخچه [ویرایش]
یافتههای باستانشناسی و وجود اشیائی از عصر مفرغ، نشانهای بر وجود زیستگاههایی در بخارا طی هزارهٔ دوم پیش از میلاد است.[۵] در عهد باستان، ایرانیان در اطراف رود زرافشان جایگاهها و شهرهایی داشتند. در واقع بخارا یکی از آبادیهای متعددی بوده که در دهانه رود زرافشان واقع شده بودند. مدرکی وجود ندارد که در آن دوران رود زرافشان به آمودریا رسیده باشد در نتیجه میتوان تصور کرد که در هزاره نخست پیش از میلاد با استفاده از تکنیکهای آبیاری آن زمان جمعیت در حال افزایشی در این منطقه سکونت داشتهاند که از آب زرافشان برای گسترش زمینهای قابل کشت این آبادیها استفاده میکردند.[۶] نام واحهٔ بخارا در کتیبهٔ داریوش در بیستون، «تاریخ» هرودت و نیز در اوستا نیامدهاست. میتوان چنین تصور کرد که بخارا در در روزگار هخامنشیان جزو ساتراپنشین سغدیانا (سغد) بودهاست. در سال ۳۳۰ ق.م. در تصرف اسکندر مقدونی درآمد. بعد جزء دولت یونانی باختری گردید. در سدهٔ ششم م. ترکان بیابانگرد آن را متصرف شدند و در سدهٔ هفتم چینیها. در سال ۷۰۵ م. اعراب آن را تصرف کردند و تا سدهٔ نهم در تصرف خلفای اموی و عباسی بود.
سکههایی با نوشتههای به زبان سغدی بخارایی (همریشه با زبان پارسی) و با الفبایی آرامی (خط عربی و فارسی نیز ریشهای آرامی دارد) متعلق به سدهٔ چهارم و پنجم میلادی به در این منطقه کشف شدهاست.[۷]
همزمان با ظهور اسلام در فرارود، در بخارا زنی حکومت میکردهاست که نام او در تاریخنامهها نماندهاست. به نوشته تاریخ بخارا هنگامی که بخارا-خداه (فرمانروای بخارا) که بیدون نام داشت، درگذشت، «از وی پسری شیرخواره ماند نام او طغشاده».[۸] بههمین دلیل، مادر طغشاده که زنی بسیار مقتدر بود، به نیابت از فرزندش زمام امور بخارا را به دست گرفت.[۹]
در سال ۵۳ هـ.ق. عبیدالله بن زیاد از جانب معاویه والی خراسان شد.[۱۰] ملکه بخارا در سال ۵۴ قمری یعنی در آن هنگام که عبیداللّه بن زیاد برای گرفتن شهر بخارا آماده میشد از ترکان ساکن در پیرامون قلمرو خویش کمک خواست.[۱۱] وی در حالیکه در انتظار نیروی کمکی ترکان به سر میبرد، با شگردی مناسب، حمله عبیداللّه بن زیاد را به مدت دو هفته به تأخیر انداخت. خاتون بخارا و حامیان ترک او جنگهای متعددی با مسلمانان به رهبری عبیداللّه بن زیاد داشتند اما سرانجام کاری از پیش نبردند و ملکه بخارا پس از پراکندگی سپاهیان به ارگ شهر بازگشت.[۱۲] در میان غنایم بسیاری که در این نبرد به دست مسلمانان افتاد جورابی زرین و مرصع به جواهر از آن ملکه بخارا بود که دویست هزار درهم ارزش داشت.[۱۳]
با آنکه مسلمانان در نبرد با سپاهیان فرمانروای بخارا پیروزیهای مهمی به دست آوردند، شهر بخارا همچنان در برابر سپاه عبیداللّه بن زیاد مقاومت میکرد. سرانجام، ملکه بخارا با فرستادن نمایندگان خویش به نزد عبیدالله بن زیاد، امان طلبید و براساس مفاد پیمان صلح میان طرفین مقرر گردید که خاتون بخارا سالیانه یک میلیون درهم (به عنوان هزینه آشتی) به عبیداللّه بن زیاد بپردازد.[۱۴][۹]
بخارا از بزرگترین شهرهای فرارود و یکی از کانونهای دانش و ادب ایران پس از اسلام است. در ۱۰۰۰ م. در تصرف سامانیان درآمد و پایتخت سامانیان بود. در ۱۰۲۷ سلجوقیان آن را تصرف نمودند. در ۱۲۱۹ توسط چنگیز فتح و ویران شد و در ۱۳۸۳ در تصرف تیمور لنگ درآمد. بعد در ۱۵۰۵ در تصرف ازبکان که از نوادگان تیمور بودند (شیبانیان) و به عنوان پایتخت خانات بخارا درآمد، نادرشاه افشار در ۱۷۴۰ میلادی این منطقه را به تصرف خود درآورد اما با مرگ او حکومت دوباره به ازبکان شیبانی رسید و در نیمههای سده نوزدهم میلادی روسها با غلبه بر خان بخارا آن را ضمیمه امپراتوری خود کردند. پس از آن اگرچه خان بخارا حاکم تشریفاتی این شهر بود ولی در حقیقت جزیی از خاک روسیه محسوب میگردید.
با انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه، سوسیالیستها در آسیای میانه به قدرت رسیده و جمهوری شوروی خلق بخارا را تأسیس کردند که بیشتر بخشهای ازبکستان و تاجیکستان کنونی را در قلمرو خود داشت.آکادمیسین محمد جان شکوری در کتاب فتنۀ انقلاب در بخارا با استناد به دادههای تاریخی و دانستههای خود میگوید که آنچه روز ۲ سپتامبر ۱۹۲۰ در بخارا اتفاق افتاد، انقلاب نبود، بلکه تعرض روسیه همراه با بلوای بلشویکهای پانترکیست بود که کمر فرهنگ ایرانی منطقه را شکست[۱]. در سال ۱۹۲۴ میلادی تقسیمات کشوری آسیای میانه تغییر گرد و بخارا جزئی از جمهوری شوروی ازبکستان اعلام شد، هرچند تاجیکها به این تقسیمبندی معترض بوده و خواهان الحاق بخارا و سمرقند به جمهوری تاجیکستان شده بودند. دولت ازبکستان با سیاست فارسیستیزی خود همچنان محدودیتهای آموزشی و رسانهای سختی بر ضد زبان فارسی پیاده کردهاست.
بمباران ارگ بخارا در ۱۹۲۰ توسط ارتش سرخ
نخستین روزنامهٔ فارسی آسیای میانه با نام بخارای شریف در سال ۱۲۹۰ خورشیدی در بخارا منتشر شد. دیگر روزنامههای نخستین بخارا که به فارسی تاجیکی بود، سمرقند، آیینه، صدای فرغانه و صدای ترکستان بودند. همچنین در ابتدای قرن بیستم، در قلمرو بخارا به دنبال تلاشهای معارف پروران، نهضت تجددگرایان ظهور کرد که با نامهای بخاراییان جوان و جدیدها مشهور شد.[۱۵]
اسطوره [ویرایش]
در بعضی نوشتههای اساطیری کهن بخارا دیه و جایگاه پادشاهان بوده که گویا افراسیاب آن را بنا کردهاست. پس از آن، به صورت شهر درآمد و پادشاهان در فصل زمستان بدین شهر میآمدند. مغان گفتهاند که در بخارا آتشکدهای برپا بود و گویا گور افراسیاب به دروازهٔ معبد بر در شهر بخارا بودهاست.
جایگاه بخارا در فرهنگ ایرانی [ویرایش]
سامانیان که می خواستند امپراطوری ساسانی را زنده کنند در اندیشه تبدیل بخارا به تیسفونی دیگر بودند . از این رو بود که به پیشگامی اسماعیل سامانی کوشیدند تا بخارا را پایگاه زبان ، هنر ، فرهنگ و تمدن ایرانی سازند . بخارای سامانیان رفته رفته در فرهنگ با بغداد به رقابت پرداخت در این باره بیتی منصوب به رودکی است[۱۶] :
امروز به هر حالی، بغداد بخاراست / کجا میر خراسان است، پیروزی آنجاست
بزرگان و مشاهیر بخارا [ویرایش]
در سدههای دوم و سوم هجری (۸ و ۹ میلادی) بغداد بزرگترین حوزهٔ علمی مسلمانان و تنها مرکز علوم عقلی در محدودهٔ ممالک اسلامی محسوب میشد. پس از بغداد حوزههای دیگری در جهان اسلام پدید آمدند که ماوراءالنهر یکی از آنها بود و بخارا به صورت یکی از مراکز علمی ماوراءالنهر درآمد. در فهرست زیر، نام برخی از بزرگان و مشاهیر اسلامی که در بخارا زاده شده یا زیستهاند آمدهاست:
ابوعبدالله ابن ابیحفص، فقیه بزرگ بخارا
ابن سینا
ابوعبدالله احمد بن محمد جیهانی مؤلف کتابهای آیین، المسالک و الممالک و بسیاری کتب دیگر وزیر سامانیان در بخارا بود که ابن فضلان او را شیخالعمید نامیده، و در بخارا با او دیدار داشتهاست.
بلعمی مترجم تاریخ طبری از وزیران دولت سامانی
رودکی از بزرگان متقدم ادب فارسی
ابوشکور بلخی از بزرگان متقدم ادب فارسی
ابوالفتح بستی
ابوبکر بن احمد بن حامد فقیه
عبدالعزیز بن احمد بن صالح حلوانی امام حنفیهٔ بخارا
قاضی عبدالرزاق ترکی
جوهری زرگر
عمعق بخارایی
سوزنی سمرقندی
حسن بن علی قطان مروزی
محمد بن جعفر نرشخی
ابونصر احمد بن محمد نصر قباوی
محمد بن محمد عوفی
محمد بن احمد حسینی مورخ اخباری و از اکابر علم حدیث که کتاب القول الجلی فی ترجمهٔ ابن تیمیه
امام محمد بن اسماعیل بخاری از محدثان مشهور
ابوالطیب محمد بن علی بخاری
عبدالله بن محمد مُسندی جُعفی
ابوزکریا عبدالرحیم ابن احمد تمیمی بخاری
محمد بن احمد بن سلیمان الغنجار بخاری
احمد بن علی بن عمرو سلیمانی بیکندی
عبدالرحمان بن محمد بن حمدون
عزیزالدین نسفی
سیفالدین باخرزی و نوادهاش ابوالمفاخر باخرزی که در بخارا مدفونند.
بهاءالدین محمد نقشبندی
علاء منجم بخاری
عبدالرحمان مشفقی ملک الشعرا
محمدبن اسماعیل حافظ بخاری
حمویه صاحب طواویس
سیفی بخاری
اماکن و ابنیه تاریخی [ویرایش]
ارگ بخارا
بخارا شهر و سرزمین موزهها و در واقع موزهای است در فضای باز که آن را مرواریدی بر تارک آسیای مرکزی نامیدهاند. در فهرست زیر، نام برخی از اماکن و ابنیه تاریخی بخارا آمدهاست:
ارگ بخارا
بالاحوض (سده ۱۸ تا ۲۰)
آرامگاه سامانی (سدههای ۹ تا ۱۰)
قبرستان چشمه ایوب (۱۳۸۰ یا ۱۳۸۴-۱۳۸۵)
مدرسه عبداللهخان (۱۵۹۶/۹۸)
مدرسه مادر خان (۱۵۵۶/۵۷)
مسجد بلند (سده ۱۶)
مجموعه گاوکشان (مسجد، مناره، مدرسه) (سده ۱۶)
خانقاه زینالدینخواجه (۱۵۵۵)
مجموعه پای کلان (سدههای ۱۲ تا ۱۴)
مجموعه لب حوض (سدههای ۱۶ تا ۱۷)
مدرسه کاکلداش (۱۵۶۸/۶۹)
خانقاه نادر دیوانبیگی (۱۶۲۰)
مدرسه الغبیگ (۱۴۱۷)
مدرسه عبدالعزیزخان (۱۶۵۲)
مسجد بالاحوض (۱۷۱۲)
آرامگاه سیفالدین باخرزی (نیمه دوم سده ۱۳ - سده ۱۴)
آرامگاه بیانقلیخان (نیمه دوم سده ۱۴ - ۱۵ یا ۱۶)
مسجد نمازگاه (سده ۱۲ تا ۱۶)
خانقاه فیضآباد (۱۵۹۸/۹۹)
مدرسه چهارمنار (۱۸۰۷)
ستارهٔ ماه خاصه، سرای امیر بخارا (پایان سده ۱۹، آغاز سده ۲۰)
چهاربکر (محل خاکسپاری خاندن شیخ جُبیره) (۱۵۶۰/۶۳)
شهرهای خواهرخوانده [ویرایش]
نیشابور, ایران
لاهور پاکستان
سنتا فه، نیومکزیکو, آمریکا
روی ملمزون, فرانسه
کوردوبا اسپانیا
ملطیه ترکیه
کانپور غربی هند
نگارخانه [ویرایش]
مدرسه چهارمنار
امیر عالم خان، امیر بخارا در ۱۹۱۱
نقش ققنوس در ورودی مدرسه نادر دیوان بیگی
مدرسه میری عرب
ارگ بخارا
منابع [ویرایش]
تاریخ تحولات فرهنگی بخارا از زبان محمد جان شکوری
دانشنامه ایران
دانشنامه ایرانیکا
تاریخ بخارا
ناظم الاطباء
قاموس الاعلام ترکی
بخش اماکن تاریخی: ویکیپدیای ازبکی.
↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ای بخارا دیر زی
↑ شاهعلی، نرگس، در هوای بخارا و سمرقند؛ فارسی در ازبکستان، در: بیبیسی فارسی. بازدید: مه ۲۰۱۱.
↑ . Richard Foltz, "The Tajiks of Uzbekistan", Central Asian Survey, ۱۵(۲), ۲۱۳–۲۱۶ (۱۹۹۶). برگردان فارسی نوشتار
↑ یهودیان ازبکستان
↑ ۵٫۰ ۵٫۱ Historic Centre of Bukhara Unesco World Heritage Center
↑ Richard N. Frye, “BUKHARA i. In Pre-Islamic Times,” Encyclopaedia Iranica, Online Edition, 1989, available at http://www.iranicaonline.org/articles/bukhara-i
↑ Richard N. Frye, “BUKHARA i. In Pre-Islamic Times,” Encyclopaedia Iranica
↑ (نرشخی، ۱۳۶۳:۱۲)
↑ ۹٫۰ ۹٫۱ فروزانی، سید ابوالقاسم، پایگاه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زنان در دوران سامانیان. مجله «پژوهشهای تاریخی» (دانشگاه سیستان و بلوچستان)» پاییز و زمستان ۱۳۸۷ - شماره ۳. (از ص ۱۳۵ تا ۱۴۸).
↑ (طبری، ۱۳۶۲ ج ۷:۲۸۶۱-۲۸۵۹)
↑ (بلاذری، ۱۳۷۶:۵۷۱)
↑ (نرشخی، ۱۳۶۳:۵۳-۵۲)
↑ (طبری، ۱۳۶۲:۲۸۶۱)
↑ (بلاذری، ۱۳۷۶:۵۷۱/نرشخی، ۱۳۶۳:۵۳)
↑ تاریخ تحولات فرهنگی بخارا از دیدگاه محمد جان شکوری
↑ شکوری، جان تاجیکان
جُستارهای وابسته [ویرایش]
درگاه بخارا
خانات بخارا
سمرقند
ازبکستان و زبان فارسی
مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به بخارا در ویکیگفتاورد موجود است.
این یک نوشتار خُرد پیرامون یک مکان جغرافیایی است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید.
در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ بخارا موجود است.
[نمایش]
ن • ب • و
ازبکستان
[نمایش]
ن • ب • و
میراث جهانی یونسکو در ازبکستان
[نمایش]
ن • ب • و
معماری ایران
[نمایش]
ن • ب • و
پایتختهای ایران
[نمایش]
ن • ب • و
پرجمعیتترین شهرهای فارسیزبان
[نمایش]
ن • ب • و
خراسان بزرگ
[نهفتن]
ن • ب • و
نیشابور
[نمایش] نیشابور قدیم
[نمایش] نیشابور امروزی
[نمایش] شهرهای خواهر خوانده و هم پیوند
[نمایش] شهرستان نیشابور
ردههای صفحه: بخاراازبکستانبرندگان جایزه آقا خانتاریخ ایران باستانجوامع تاریخی یهودیتشهرهای ازبکستانشهرهای ایران قدیمشهرهای راه ابریشمشهرهای سغدمناطق مسکونی بنیان نهاده شده در هزاره ۱ قبل از میلادمیراث جهانی یونسکو در ازبکستان
قس عربی
بخارى عاصمة ولایة بخارى فی أوزبکستان وتعد خامس أکبر مدن أوزباکستان ویبلغ عدد سکانها 235 ألف نسمة حسب إحصاء عام 2008.
وقد صنفت الیونسکو المدینة القدیمة بما فیها من المساجد والمدارس الإسلامیة وهندستها المعماریة القدیمة کأحد مواقع التراث العالمی.
بخارى بضم الباء. من أعظم مدن ما وراء النهر وأجلها. بینها وبین جیحون یومان. وبینها وبین سمرقند سبعة أیام أو سبعة وثلاثون فرسخا. تمیزت بعمارتها الباهرة وبساتینها الوافرة وفواکهها الطیبة. وینسب إلى بخارى خلق کثیر من أئمة المسلمین فی فنون شتى منهم إمام أهل الحدیث أبو عبد الله محمد بن إسماعیل صاحب الصحیح وغیره کثیر. وهی حالیا إحدى مدن جمهوریة أوزبکستان. انظر: معجم البلدان (1/353).
محتویات [أخف]
1 الاسم
2 الموقع الجغرافى
3 التاریخ
4 أهم آثار ومعالم بخارى
5 السکان
5.1 أشهر أبنائها
6 المراجع
[عدل]الاسم
وَرَدَ أول ذکر لاسم الموقع فی مصادر صینیة عائدة إلى القرن السابع المیلادی، غیر أن دراسة النقوش القدیمة تکشف أن الاسم المحلی للمدینة وهو فیهارا Vihara أی الدیر أو الصومعة، قد ضُرب على مسکوکاتها قبل القرن السابع المیلادی بقرون. وکذلک لا یستبعد أن تکون کلمة «بخارى» محرّفة عن الکلمة السنسکریتیة «فیهارا»، وهی البلدة التی اندمجت فی بخارى وورد ذکرها عند جغرافیی القرن الرابع الهجری/ العاشر المیلادی. أطلقت المصادر العربیة اسم بخار خداة Bakhãr Khudat أو بخارا خداه Bukhãra Khudãh على سکان بخارى الأصلیین. وقد ضنت المصادر القدیمة بإیراد معلومات عن تاریخ بخارى قبل الإسلام. على أن تاریخ هذه المدینة الزاخر الغنی بالأحداث الجسام یبدأ بعد الفتح الإسلامی لها.
[عدل]الموقع الجغرافى
تقع مدینة "بخارى" فی آسیا الوسطى، فی جمهوریة "أوزبکستان" وهى إحدى مدن بلاد ما وراء النهر.
ویشیر أحد المؤرخین القدامى إلى أن الثلوج التی کانت تذوب بالجبال فی ناحیة "سمرقند" کونت الماء الکثیر الذی تجمَّع مع ماء آخر أتى من النهر، وظل هذا الماء الغزیر یحمل الطمى إلى أن طُمر ذلک الموضع الذی یقال له "بخارى" حیث تمهدت الأرض.
[عدل]التاریخ
المدرسة العربیة بنیت فی القرن السادس عشر میلادی
بخارى هی واحدة من أقدم المدن فی آسیا الوسطى. فی عام 1997 احتفلت مدینة المساجد والمآذن بصفة رسمیة على مرور 2500 سنة لإنشائها. مدینة بخارى قدیمة من قبل المیلاد فقد وجدت فی عهد الدولة الأَکْمِینِیَّة الإیرانیة (330 - 553 ق م) ثم استولى علیها الإسکندر الأکبر، ثم بعد ذلک صارت بخارى تابعة لدولة الباختریین، ثم حکمها الأتراک بعد القرن السادس المیلادی.
فتحت بخارى فی عهد الخلیفة الأموی الولید بن عبد الملک عندما أمر الحجاج بن یوسف الثقفی القائد قتیبة بن مسلم الباهلی بفتح بلاد ما وراء النهر، فسار إلیها وتمکن من فتح بخارى سنة (90هـ - 709م) فعمل قتیبة بن مسلم على توطید أقدام المسلمین بها، وبنى بها مسجدا ودعا أهلها إلى الإسلام، ومنذ ذلک الحین أصبحت بخارى تابعة للخلافة الإسلامیة.
المدرسة العربیة بنیت فی القرن السادس عشر میلادی على ید أحد الأمراء العرب القادم من الیمن
ثم استولى علیها جنکیز خان عام 1219 فخر بها وهدم کثیرا من صروحها الحضاریة، وأحرق مکتبتها، ثم استولى علیها تیمورلنک عام 1383 وظلت على حالها حتى أعاد حکام الأوزبک بناءها وجعلوها عاصمة لدولتهم عام 1505، ثم صارت تحت حکم الخانات وکانت عاصمة لخانیة بخارى وظلت تحت حکمهم حتى استولى علیها الروس عام 1918 وحین قام النظام الشیوعی عام 1923 فی روسیا صارت ضمن جمهوریات الاتحاد السوفیتی السابق حتى انهیاره عام 1991 فصارت إحدى مدن جمهوریة أوزبکستان المستقلة.
[عدل]أهم آثار ومعالم بخارى
یوجد فی بخارى إلى الآن أکثر من (140) أثرا معماریاً من أشهرها:
قُبة السامانیین
مسجد نمازکاه الذی شید فی القرن السادس الهجری.
مئذنة کلان، التی أقامها أرسلان خان سنة 1127 م.
مسجد بلند
[عدل]السکان
إن أول الشعوب التی استقرت فی إقلیم ترکستان هم الترک، کما سکن بلاد ما رواء النهر الإیرانیون أیضاً الذین تبادلوا السیطرة والنفوذ مع الترک على تلک المناطق إلى ما قبل الفتح الإسلامی، وقد خرب الغزو المغولی بخارى تخریباً شدیداً، وکان لذلک أثر سلبی فی عدد سکانها، واستعادت المدینة مکانتها فی العهود التالیة ووصل عدد السکان عام 1939 إلى نحو 50.000 نسمة، وارتفع إلى نحو 235.000 نسمة عام 1995.
[عدل]أشهر أبنائها
الزمخشری
البخاری صاحب کتاب صحیح البخاری
أم ابن سینا البلخی
[عدل]المراجع
[1]
هناک المزید من الصور والملفات فی ویکیمیدیا کومنز حول: بخارى
[أظهر] ع · ن · تمنظمة العواصم والمدن الإسلامیة
تصنیفان: مدن أوزبکستان تاریخ آسیا الوسطى
قس ترکی آذربایجانی
بخارى عاصمة ولایة بخارى فی أوزبکستان وتعد خامس أکبر مدن أوزباکستان ویبلغ عدد سکانها 235 ألف نسمة حسب إحصاء عام 2008.
وقد صنفت الیونسکو المدینة القدیمة بما فیها من المساجد والمدارس الإسلامیة وهندستها المعماریة القدیمة کأحد مواقع التراث العالمی.
بخارى بضم الباء. من أعظم مدن ما وراء النهر وأجلها. بینها وبین جیحون یومان. وبینها وبین سمرقند سبعة أیام أو سبعة وثلاثون فرسخا. تمیزت بعمارتها الباهرة وبساتینها الوافرة وفواکهها الطیبة. وینسب إلى بخارى خلق کثیر من أئمة المسلمین فی فنون شتى منهم إمام أهل الحدیث أبو عبد الله محمد بن إسماعیل صاحب الصحیح وغیره کثیر. وهی حالیا إحدى مدن جمهوریة أوزبکستان. انظر: معجم البلدان (1/353).
محتویات [أخف]
1 الاسم
2 الموقع الجغرافى
3 التاریخ
4 أهم آثار ومعالم بخارى
5 السکان
5.1 أشهر أبنائها
6 المراجع
[عدل]الاسم
وَرَدَ أول ذکر لاسم الموقع فی مصادر صینیة عائدة إلى القرن السابع المیلادی، غیر أن دراسة النقوش القدیمة تکشف أن الاسم المحلی للمدینة وهو فیهارا Vihara أی الدیر أو الصومعة، قد ضُرب على مسکوکاتها قبل القرن السابع المیلادی بقرون. وکذلک لا یستبعد أن تکون کلمة «بخارى» محرّفة عن الکلمة السنسکریتیة «فیهارا»، وهی البلدة التی اندمجت فی بخارى وورد ذکرها عند جغرافیی القرن الرابع الهجری/ العاشر المیلادی. أطلقت المصادر العربیة اسم بخار خداة Bakhãr Khudat أو بخارا خداه Bukhãra Khudãh على سکان بخارى الأصلیین. وقد ضنت المصادر القدیمة بإیراد معلومات عن تاریخ بخارى قبل الإسلام. على أن تاریخ هذه المدینة الزاخر الغنی بالأحداث الجسام یبدأ بعد الفتح الإسلامی لها.
[عدل]الموقع الجغرافى
تقع مدینة "بخارى" فی آسیا الوسطى، فی جمهوریة "أوزبکستان" وهى إحدى مدن بلاد ما وراء النهر.
ویشیر أحد المؤرخین القدامى إلى أن الثلوج التی کانت تذوب بالجبال فی ناحیة "سمرقند" کونت الماء الکثیر الذی تجمَّع مع ماء آخر أتى من النهر، وظل هذا الماء الغزیر یحمل الطمى إلى أن طُمر ذلک الموضع الذی یقال له "بخارى" حیث تمهدت الأرض.
[عدل]التاریخ
المدرسة العربیة بنیت فی القرن السادس عشر میلادی
بخارى هی واحدة من أقدم المدن فی آسیا الوسطى. فی عام 1997 احتفلت مدینة المساجد والمآذن بصفة رسمیة على مرور 2500 سنة لإنشائها. مدینة بخارى قدیمة من قبل المیلاد فقد وجدت فی عهد الدولة الأَکْمِینِیَّة الإیرانیة (330 - 553 ق م) ثم استولى علیها الإسکندر الأکبر، ثم بعد ذلک صارت بخارى تابعة لدولة الباختریین، ثم حکمها الأتراک بعد القرن السادس المیلادی.
فتحت بخارى فی عهد الخلیفة الأموی الولید بن عبد الملک عندما أمر الحجاج بن یوسف الثقفی القائد قتیبة بن مسلم الباهلی بفتح بلاد ما وراء النهر، فسار إلیها وتمکن من فتح بخارى سنة (90هـ - 709م) فعمل قتیبة بن مسلم على توطید أقدام المسلمین بها، وبنى بها مسجدا ودعا أهلها إلى الإسلام، ومنذ ذلک الحین أصبحت بخارى تابعة للخلافة الإسلامیة.
المدرسة العربیة بنیت فی القرن السادس عشر میلادی على ید أحد الأمراء العرب القادم من الیمن
ثم استولى علیها جنکیز خان عام 1219 فخر بها وهدم کثیرا من صروحها الحضاریة، وأحرق مکتبتها، ثم استولى علیها تیمورلنک عام 1383 وظلت على حالها حتى أعاد حکام الأوزبک بناءها وجعلوها عاصمة لدولتهم عام 1505، ثم صارت تحت حکم الخانات وکانت عاصمة لخانیة بخارى وظلت تحت حکمهم حتى استولى علیها الروس عام 1918 وحین قام النظام الشیوعی عام 1923 فی روسیا صارت ضمن جمهوریات الاتحاد السوفیتی السابق حتى انهیاره عام 1991 فصارت إحدى مدن جمهوریة أوزبکستان المستقلة.
[عدل]أهم آثار ومعالم بخارى
یوجد فی بخارى إلى الآن أکثر من (140) أثرا معماریاً من أشهرها:
قُبة السامانیین
مسجد نمازکاه الذی شید فی القرن السادس الهجری.
مئذنة کلان، التی أقامها أرسلان خان سنة 1127 م.
مسجد بلند
[عدل]السکان
إن أول الشعوب التی استقرت فی إقلیم ترکستان هم الترک، کما سکن بلاد ما رواء النهر الإیرانیون أیضاً الذین تبادلوا السیطرة والنفوذ مع الترک على تلک المناطق إلى ما قبل الفتح الإسلامی، وقد خرب الغزو المغولی بخارى تخریباً شدیداً، وکان لذلک أثر سلبی فی عدد سکانها، واستعادت المدینة مکانتها فی العهود التالیة ووصل عدد السکان عام 1939 إلى نحو 50.000 نسمة، وارتفع إلى نحو 235.000 نسمة عام 1995.
[عدل]أشهر أبنائها
الزمخشری
البخاری صاحب کتاب صحیح البخاری
أم ابن سینا البلخی
[عدل]المراجع
[1]
هناک المزید من الصور والملفات فی ویکیمیدیا کومنز حول: بخارى
[أظهر] ع · ن · تمنظمة العواصم والمدن الإسلامیة
تصنیفان: مدن أوزبکستان تاریخ آسیا الوسطى
قس آذربایجانی
Buxara özb. Buxoro-Özbəkistanın qədim şəhərlərindəndir.
Mündəricat [gizlə]
1 Tarixi
2 Şəhərin tanınmış sakinləri
3 İstinadlar
4 Həmçinin bax
5 Xarici keçidlər
[redaktə]Tarixi
Buxara, Çar-Minor ansamblı
Bu şəhər müqəddəs təpədə, oda sitayiş edənlərin dini ayinləri icra etdiyi yerdə salınmışdır. Şəhərin adına "Avesta"da rast gəlmək olar. Buxara Səmərqəndin qərbində yerləşir və İslamın mərkəzlərindən biri kimi tanınır. Bura həmçinin Böyük Şeyx Bahəddin Nəqşibəndinin yaşadığı şəhərdir. O bütün İslam aləmində və regionda sufizmi inkişaf etdirən əsas nümayəndə olmuşdur. Bu şəhər öz zəngin muzeyləri ilə məşhurdur. Burda yerləşən Dövlət İncəsənət Muzeyidə müxtəlif rəsm kolleksiyaları, duluzçuluq məmulatları, Buxara hakimlərinin paltarları saxlanılır. Şəhərdə 140-dan artıq memarlıq abidələrinin olması bu şəhərin "muzey şəhər" adlanmasına səbəb olmuşdur. Buxarda hal-hazırda 350 məscid və 100 dini kollec fəaliyyət göstərir. Bu abidələrin əksəriyyəti orta əsrlər dövrünə aitdir. Poi-Kalon, Kos Mədrəsəsi, İsmayil Samani Movzoleyi, Kalian Minarəsi diqqəti daha çox cəlb edir. Şəhər dar küçələr, yaşıl park və bağlar, müxtəlif eposların qəhrəmanlarını təsvir edən tarixi və memarlıq abidələri ilə zəngindir.
[redaktə]Şəhərin tanınmış sakinləri
Əbu Həfs kəbir — X əsr alimi.
Əbu əli Hüseyn ibn Abdulla ibn Həsən ibn Sina (980—1037) — filosof, təbib, astronom[1].
[redaktə]İstinadlar
↑ Buxaranın yaxımlığındakı Əfşan kəndində doğulub.
[redaktə]Həmçinin bax
Buxara xanlığı
Buxara əmirliyi
[redaktə]Xarici keçidlər
Сайт администрации города
Сайт города
Туры в Узбекистан - Туристическое агентство "Simurg Travel"
Амулет Отель в центре старого города Бухары
Туроператор по Узбекистану. Туры, гостиницы, визы
Гостиницы Бухары. Подробная информация, бронирование
Туристическое агентство
Обзор достопримечательностей Бухары
Фото Бухары
Фото-отчет о поездке в Бухару
Бухарский государственный архитектурно-художественный музей-заповедник
Kateqoriyalar: ÖzbəkistanBuxara
قس انگلیسی
Bukhara (Tajik: Бухоро Bukhoro, Persian: بخارا; Uzbek: Buxoro; Russian: Бухара Bukhara), from the Soghdian βuxārak ("lucky place"), is the capital of the Bukhara Province (viloyat) of Uzbekistan. The nation's fifth-largest city, it has a population of 263,400 (2009 census estimate). The region around Bukhara has been inhabited for at least five millennia, and the city has existed for half that time. Located on the Silk Road, the city has long been a center of trade, scholarship, culture, and religion. The historic center of Bukhara, which contains numerous mosques and madrassas, has been listed by UNESCO as a World Heritage Site. Ethnic Uzbek may constitute the largest element in Bukhara, with the native Tajiks being as numerous. The city long has had a mixed population including Jews and other ethnic minorities.
Contents [hide]
1 Names
2 History
3 Major sights
3.1 Po-i-Kalan complex
3.2 Ismail Samani mausoleum
3.3 Chashma-Ayub mausoleum
3.4 Lab-i Hauz
3.5 Bukhara Fortress, the Ark
4 Transportation
5 Demographics
6 Poetry and literature
7 Notable people
8 Sister cities
9 See also
10 References
11 Further reading
12 External links
[edit]Names
Bukhara was known as Bokhara in 19th and early 20th century English publications and as Buhe/Puhe(捕喝) in Tang Chinese.[1]
Persian-speaking Soghdians inhabited the area, and some centuries later the Persian language became dominant among them. Encyclopædia Iranica mentions that the name Bukhara is possibly derived from the Soghdian βuxārak (Place of Good Fortune).[2]
Muhammad ibn Jafar Narshakhi in his History of Bukhara (completed 943-44 CE) mentions:
Bukhara has many names. One of its name was Numijkat. It has also been called "Bumiskat". It has 2 names in Arabic. One is "Madinat al Sufriya" meaning - "the copper city" and another is "Madinat Al Tujjar" meaning - "The city of Merchants". But, the name Bukhara is more known than all the other names. In Khorasan, there is no other city with so many names[3]
[edit]History
Main article: History of Bukhara
[edit]Major sights
Fitzroy Maclean, then a young diplomat in the British Embassy in Moscow, made a surreptitious visit to Bokhara in 1938, sight-seeing and sleeping in parks. In his memoir Eastern Approaches, he judged it an "enchanted city", with buildings that rivalled "the finest architecture of the Italian Renaissance".
Pоi Kаlоn Complex (12-14 century)
left: Mir-i Arab Madrassah; center: Minâra-i Kalân; right: Masjid-i Kalân
[edit]Po-i-Kalan complex
Kalyan or Kalon Minor (Great Minaret)
Main article: Po-i-Kalyan
The title Po-i Kalan (also Poi Kalân, Persian پای کلان meaning the "Grand Foundation"), belongs to the architectural complex located at the base of the great minaret Kalân.
Kalyan minaret. More properly, Minâra-i Kalân, (Pesian/Tajik for the "Grand Minaret"). It is made in the form of a circular-pillar brick tower, narrowing upwards, of 9 meters (29.53 ft) diameter at the bottom, 6 meters (19.69 ft) overhead and 45.6 meters (149.61 ft) high. Also known as the Tower of Death, as for centuries criminals were executed by being tossed off the top.
Kalân Mosque (Masjid-i Kalân), arguably completed in 1514, is equal to the Bibi-Khanym Mosque in Samarkand in size. Although they are of the same type of building, they are absolutely different in terms of art of building.
Mir-i Arab Madrassah. Little is known about its origin, although its construction is ascribed to Sheikh Abdullah Yamani of Yemen, the spiritual mentor of early Shaybanids. He was in charge of donations of Ubaidollah Khan (gov. 1533-1539), devoted to construction of madrasah.
[edit]Ismail Samani mausoleum
The Ismail Samani mausoleum (9th-10th century), one of the most esteemed sights of Central Asian architecture, was built in the 9th century (between 892 and 943) as the resting-place of Ismail Samani - the founder of the Samanid dynasty, the last Persian dynasty to rule in Central Asia, which held the city in the 9th and 10th centuries. Although in the first instance the Samanids were Governors of Khorasan and Ma wara'u'n-nahr under the suzerainty of the Abbasid Caliphate, the dynasty soon established virtual independence from Baghdad.
[edit]Chashma-Ayub mausoleum
Chashma-Ayub is located near the Samani mausoleum. Its name in Persian means Job's spring due to the legend according to which Job (Ayub) visited this place and brought forth a spring of water by the blow of his staff on the ground. The water of this well is still pure and is considered healing. The current building was constructed during the reign of Timur and features a Khwarazm-style conical dome uncommon in Bukhara.
[edit]Lab-i Hauz
Phoenix on the portal of Nadir Divan-Beghi madrasah (part of Lab-i Hauz complex)
The Lab-i Hauz (or Lab-e hauz, Persian: لب حوض, meaning by the pond) Ensemble (1568–1622) is the name of the area surrounding one of the few remaining hauz (ponds) in the city of Bukhara. Until the Soviet period there were many such ponds, which were the city's principal source of water, but they were notorious for spreading disease and were mostly filled in during the 1920s and 1930s. The Lyab-i Hauz survived because it is the centrepiece of a magnificent architectural ensemble, created during the 16th and 17th centuries, which has not been significantly changed since. The Lyab-i Hauz ensemble, surrounding the pond on three sides, consists of the Kukeldash Madrasah[4] (1568–1569), the largest in the city (on the north side of the pond), and of two religious edifices built by Nadir Divan-Beghi: a khanaka[5] (1620), or lodging-house for itinerant Sufis, and a madrasah[6] (1622) that stand on the west and east sides of the pond respectively.
[edit]Bukhara Fortress, the Ark
Main article: The Ark (fortress)
Wall of the Bukhara Fortress, the Ark
[edit]Transportation
Bukhara Airport
The M37 highway connects the city to most of the major cities in Turkmenistan including Ashgabat.
[edit]Demographics
The population of the city consists of Persian-speaking Tajiks and Uzbeks, who speak the Uzbek language.
Until the 20th century, Bukhara was also home to the Bukharan Jews, whose ancestors settled in the city during Roman times. Most Bukharan Jews left Bukhara between 1925 and 2000 and settled in Israel and the United States of America.
[edit]Poetry and literature
Being a cultural magnet, Bukhara has long appeared in much local and Persian literature. Many examples can be sought.
ای بخارا شاد باش و دیر زی
Oh Bukhara! Be joyous and live long!
شاه زی تو میهمان آید همی
Your King comes to you in ceremony.
---Rudaki
Dehkhoda defines the name Bukhara itself as meaning "full of knowledge", referring to the fact that in antiquity, Bukhara was a scientific and scholarship powerhouse. Rumi verifies this when he praises the city as such:
آن بخارا معدن دانش بود
"Bukhara is a mine of knowledge,
پس بخاراییست هرک آنش بود
Of Bukhara is he who possesses knowledge."
In the Italian romantic epic Orlando innamorato by Matteo Maria Boiardo, Bukhara is called Albracca and described as a major city of Cathay. There, within its walled city and fortress, Angelica and the knights she has befriended make their stand when attacked by Agrican, emperor of Tartary. As described, this siege by Agrican resembles the historic siege by Genghis Khan in 1220.[7]
[edit]Notable people
Stork's Nest at the top of a palace wall, before 1915
Trade dome Tagi Zargaron 16-th century (photo 2003)
Many notable people lived in Bukhara in the past. Among them are:
Muhammad Ibn Ismail Ibn Ibrahim Ibn al-Mughirah Ibn Bardizbah al-Bukhari (810-870) - Islamic scholar and compiler of hadiths
Avicenna (Abu Ali ibn Sina) (980-1037) - physician and person of encyclopedic knowledge
Bal'ami: Abolfazl Muhammad and his son Abu-Ali Mohammad, two famous viziers of Samanid kings, historians and patrons of art and literature
Abubakr Narshakhi (10th century) - historian who wrote History of Bukhara
Hazrat Syed Jalaluddin Surkh-Posh Bukhari(c. 595-690 AH, 1199-1291 CE)
Baha-ud-Din Naqshband Bukhari (1318–1389)
Amir Kulal (died in 1370)
Kiromi Bukhoroi
An Lushan
Sadriddin Ayni (1878–1954)
Abdurauf Fitrat
Oksana Chusovitina
[edit]Sister cities
Samarqand, Uzbekistan
Dushanbe, Tajikistan
Khudjand, Tajikistan
Nishapur, Iran
Santa Fe, USA
Rueil-Malmaison, France
Córdoba, Spain
Malatya, Turkey
West Kanpur, India
[edit]See also
Bukhara rug
List of World Heritage Sites in Uzbekistan
[edit]References
^ "UMID" Foundation, Uzbekistan. "General Info". Retrieved 2007-10-04.
^ Richard N Frye, 'Bukhara i. In pre-Islamic times', Encyclopædia Iranica, 512.
^ Narshaki,Richard Nelson Fyre, The History of Bukhara, Pg 27
^ Dmitriy Page, Pagetour.narod.ru. "Kukeldash Madrasah". Retrieved 2007-10-04.
^ Dmitriy Page, Pagetour.narod.ru. "Nadir Divan-Begi Khanaka". Retrieved 2007-10-04.
^ Dmitriy Page, Pagetour.narod.ru. "Nadir Divan-Begi Madrasah". Retrieved 2007-10-04.
^ Boiardo: Orlando innamorato, verse translation by Charles Stanley Ross (Oxford University Press, 1995), Book I, Cantos 10-19 and Explanatory Notes, pp. 401-402. ISBN 0-19-282438-4
[edit]Further reading
Moorcroft, William and Trebeck, George. 1841. Travels in the Himalayan Provinces of Hindustan and the Panjab; in Ladakh and Kashmir, in Peshawar, Kabul, Kunduz, and Bokhara... from 1819 to 1825, Vol. II. Reprint: New Delhi, Sagar Publications, 1971.
[edit]External links
Wikimedia Commons has media related to: Bukhara
UNESCO World Heritage list: Historic Centre of Bukhara
Audio interview with Bukhara resident about life in Bukhara (English)
[show] v t e
Bukhara Province
[show] v t e
Cities of Uzbekistan
[show] v t e
Architecture of Iran
Coordinates: 39°46′N 64°26′E
View page ratings
Rate this page
What's this?
Trustworthy
Objective
Complete
Well-written
I am highly knowledgeable about this topic (optional)
Submit ratings
Categories: BukharaPopulated places along the Silk RoadPopulated places in UzbekistanBukhara ProvincePopulated places established in the 1st millennium BCCities in Central AsiaHistoric Jewish communitiesBukharan JewsAga Khan Award for Architecture winnersPersian historyWorld Heritage Sites in Uzbekistan
قس ترکی استانبولی
Buhara (Özbekçe: Buxoro; Tacikçe: Бухоро; Arapça: بخارى; Farsça: بُخارا Bukhārā; Rusca: Бухара), Orta Asya'nın en eski yerleşim bölgelerinden olan ve günümüzde Özbekistan sınırları içinde bulunan tarihî şehir. Arkeolojik bulgular şehrin tarihinin en az 2500 yıl civarında olduğunu göstermiştir. Şehirde yapılan Arkeolojik kesit çalışmalarında yaklaşık 20 m kadar derinlikteki alt katmanda; kamusal binalar, askeri tahkim yapıları, çanak-çömlek ve madeni paralar gibi çeşitli arkeolojik buluntulara rastlanılmıştır.[1] Buhara tarih boyunca bölgenin önemli kültür ve ticaret merkezlerinden biri olmuştur.
Konu başlıkları [gizle]
1 Tarihi
1.1 Efsaneye göre şehrin kuruluşu
1.2 Tarihi kayıtlarda kuruluşu
1.3 Pers ve Sasani İmparatorlukları
1.4 İslam Dönemi
1.5 Çarlık Rusyası ve Devrim
2 Ulaşım
3 Nüfus
4 Kardeş Şehirler
5 Notlar
6 Dış bağlantılar
Tarihi [değiştir]
Ark (kale)
Kalyan minaresi
Buhara çevresindeki insan yerleşimlerinin en az 5000 yıl öncesine kadar uzanır. Şehrin kendisinin ise 2500 yıl tarihi vardır. Tarihte Orta Asya Türk uygarlığı için önemli bir merkez olmuştur. Uzun süre antik Pers İmparatorluğu'nun denetiminde kalan Buhara'da ilk yerleşimler, Aryan göçleri dönemine rastlar.
İran halklarından Soğdlar bölgeye yerleşmiştir. Buhara adının kökeni ile ilgili varsayımlar; eski Soğdca bereketli toprak anlamındaki βuxārak[2], Farsça bilginin kaynağı anlamındaki bir Zerdüşt ismi olan bukhar[3] ya da Sanskritçe Budist manastırı anlamındaki vihara[2][4] sözcüklerinden kaynaklandığı biçimindedir. Buxārā ismi en erken tahminen 4 – 5 yüzyılına ait bakır maden paralarda,[5] ve Soğdca yazıtlarda Pugar (pwγ’r) ve Puxar (pwx’r) şeklinde [6], ve en önemli ve ilginçi Kül Tigin yazıtında (8. yy başlarında) Buqar (buqar) olarak yazılmıştır[7]. O nedenle bu şehire Buxārā denirdi, ve eskiden onun adı Banuğkath بنجکث idi,[8]
Eski Uygur dilinde bu (buxār) sözü bir "tapınak" veya "bir ibadethane" anlamına gelir.[9] Bir başka varsayıma göre; Puxar yer ismi Sibirya kökenli olup Yenisey dillerinde (hanty) "bir ada" anlamına gelir.[10] Bildindiği gibi, milâttan sonra 6. yüzyılda Buxārā vahasında Tardu Kağan'nın (Sāwa-shāh, Shīr-i Kishwar) oturduğu, yüce Türk Kağan'nı İstemi'nin (Qarā Chūrīn) oğludur. O Sasani hükümdarı IV. Hürmüz'ün (šāhanšāh Xurmazd IV Тurkzāda) annesi tarafından amcasıdır,[11] İstemi Kağan'nın kızı öz erkek kardeşi Sasani hükümdarı I. Hüsrev (šāhanšāh Xusraw I Аnūshirwān; Farsça: انوشیروان عادل, Anuşiravan-ı-ādil) ile evlenir. Narshakhi'ye göre Shīr-i Kishwar yirmi yıl boyunca Buxārā'yı yönetti ve Baykand'ta yaşadı. O Buxārā'da bir kale yaptırdı ve ayrıca Buxārā vahasında, Маmastin, Sakmatin, Samtin ve Farab isimlerinde yerleşim yerlerini yaptırdı. Onun oğlu'da El tigin (Parmūda, Nili-xān) Buxārā vahasında, Iskijkath, Sharg, Faraxsha ve Rāmitan isimlerinde yerleşim yerlerini yaptırdı. O Çin'den bir Çin prensesi ile evlenmiş ve o bir put tapınağınıda beraberinde Rāmitan'a getirmiştir.[12]. Rāmitan Buxārā'dan daha eski bir şehirdir, eskiden hükümdarların orada bir konutları bulunurdu, Buxārā şehri kurulduktan sonra buraya taşınmışlardır. Bazı kitaplarda Rāmitan yerine Buxārā yazılmıştır.[13]
Yeni Fars dilinin bu söz kalıpların içindeki aktarmada ﺭﺎﺨﺭﻓ farxār [14] veya ﺭﺎﻬﺑ bihār [15], ve Arapça ﺭﺎﻬﺑﻟﺍ al-bahār veya al-buhār [16].
Türk Dili'nin en eski sözlüklerinden Divân-ı Lügati't-Türk'te;
"..... Bu şehirleri Türkler yaparak adlarını kendileri koymuşlardır. Bu adlar olduğu gibi şimdiye kadar gelmiştir. Bu yerlerde Farslılar çoğaldıktan sonra Acem şehirleri gibi olmuş. Bugün Türk ülkesinin sınırı " Abisgûn" (Hazar) denizi ile çevrili olarak Rûm diyarından ve Özçent'ten Çin'e kadar uzanır. Uzunluğu beşbin fersah, eni üçbin fersahtır; hepsi sekizbin fersah eder." diye yazılmıştır.[17].
Efsaneye göre şehrin kuruluşu [değiştir]
Buhara surları
Fars destansı şiiri Şahname'ye göre şehir, Pishdak (Pishdādian) Hanedanının mitik Şahı Kai Kavoos'un (کیکاوس; Avestan Kauui Usan) oğlu Kral Sıvayuş tarafından kurulmuştur. Efsaneye göre Sıvayuş vezirler tarafından annesini baştan çıkarmakla suçlanmış, suçsuzluğunu kanıtlaması için ateşle imtihana tutulmuştur. Alevlerden yanmadan çıkamasından sonra Oxus nehrini (şimdiki Ceyhun, ya da Amuderya) geçerek Turan'a ulaşmıştır. Semerkant kralı Afrasiab[18] kızı Ferganiza (Farsça: فرنگیس Farangis; Türkçe: Kaz) Siavash (Sıyavuş) ile evlendirir; ayrıca Sıvayuş'a Buhara vahasının beyliğini verir. Sıvayuş burada bir kale ile çevresindeki şehri inşaa ettirir. Ancak birkaç yıl sonra bu sefer kayın validesini baştan çıkarmakla suçlanınca Kral Afrasiab tarafından öldürülür. Bunun üzerine Turan'a saldıran Şah Kai Kavoos, Afrasiab'ı öldürür, oğlunu ve gelinini İran'a götürür.
Tarihi kayıtlarda kuruluşu [değiştir]
Grek Baktria kralı Ökratides (M.Ö.170-M.Ö.145) dönemine ait bir altın para. 169.2 gram ağırlığı ve 58 milimetre çapı ile Antik dönemde basılmış en büyük altın paradır. Buhara'da bulunmuş, ve Napoleon III tarafından alınmıştır. Cabinet des Médailles, Paris.
Resmi olarak şehir M.Ö. 500 yılında bugün Ark adı verilen bölgede kurulmuştur. Ancak Buhara vahasındaki yerleşimlerin tarihi M.Ö. 3000'lere kadar uzanır. Sapalli kültürü adı verilen ileri bir Bronz çağı kültürü buradaki Varakhsha, Vardan, Paykend, ve Ramitan gibi yerlerde ortaya çıkmıştır. M.Ö. 1500 civarında iklimdeki değişiklik, demir teknolojisi, Aryan göçebelerin gelişi gibi farklı etmenlerin etkisiyle çevre yörelerden vahaya büyük miktarda nüfus akışı gerçekleşmiştir. Sapalli ve Aryan halkları Zeravşan deltasındaki göl ve sulak arazilerin etrafındaki köylerde birlikte yaşamaktaydı. M.Ö. 1000'den itibaren bu iki grup kendine has bir kültür geliştirmeye başladı. Soğd (Sogdian) adı verilen bu kültür M.Ö. 800'e kadar Zeravşan vadisinde çeşitli şehir-devletlerde yayıldı. Bu tarihlerden itibaren Zeravshan deltasının oluşturduğu sulak alan doldurulup yerleşimler oluşturulmaya başlanmıştır. M.Ö. 500 yılına geldiğinde iyice büyüyen bu yerleşimler birleştirilerek duvarla çevrelenmiş, böylelikle Buhara şehri kurulmuştur.
Pers ve Sasani İmparatorlukları [değiştir]
Buhara M.Ö. 500 yılında Pers imparatorluğuna vassal devlet olarak bağlanmıştır. Bundan bir süre sonra Büyük İskender'in ve daha sonra da Hellenistik Selevkos, Greko-Baktria, Kuşan imparatorluklarının egemenliklerine geçer. Bu dönem boyunca Buhara Anahita kültünün ve bu külte bağlı ekonominin merkezi olarak işlemiştir. Zervaşan deltasında yaşayan halklar yılda (ay takvimine göre) bir kez ellerindeki eski tanrıça idollerini yenisiyle değitiştirmek üzere bir araya geliyordu. Bu amaçla Mokh tapınağının[19] önünde düzenlenen festival, toprağın verimliliği için de büyük önem taşımaktaydı. Bu tür ticari festivaller sayesinde Buhara bir ticaret merkezi haline gelmiştir. Çin'in Han Hanedanı İpek yolunun güvenliğini sağlamak amacıyla kuzeyden gelen göçebe boyları geri püskürtünce, çoktan refaha kavuşmuş olan Buhara kervanlar için bir uğrak haline geldi. Kuşan İmparatorluğunun yıkılmasının ardından Moğolistan'dan gelen Hun boylarının eline geçen Buhara hızlı bir düşüş yaşamıştır.
Sasani İmparatorluğu döneminde Arap işgaline kadar, Buhara Manicilik ve Nasturi Hıristiyanlık için önemli bir merkez olmuştur. İslam ordusu 650 yılında Buhara'yı ele geçirdikten sonra Buhara çok dinli özelliğini yüzyıl kadar devam ettirmiştir.[20] Bunun nedeni büyük ölçüde Çin'in Tang Hanedanı'na karşı Soğdların Arapları desteklemeleri; ve Arap egemenliğinin çok sağlam olmaması sayılabilir. Ancak 751 Talas savaşının ardından Araplar bölgedeki egemenliklerini güçlendirmiş, İslam dini bölgede yayılmaya başlamıştır. şebinkarahisar muhara köyüne göç vermiştir oradaki insanlar zaman içinde oranın yerlisi olup müslümanlığı yaymışlardır
İslam Dönemi [değiştir]
Mir-i Arab medrese
Samanîler'den kalma İsmail Samanî'nin mezarı
Şehir gerçekten söylence bir varlığa, zenginliğe, o Kızıl Kum Çölünde bir vaha kenarında ve İpek yolu güney güzergahı üzerinde önemli alanda olmasına borçludur. 9. yüzyılın ortasından 10. yüzyılın sonuna kadar Buhara Samanîlerin başkenti (Milâdi 819-1005), Samanîlerin yıkılmasından sonra Karahanlıların yönetimi altına girdi (Milâdi 999 - 1141), daha sonra Kara Hıtay'ların eline geçti, fakat siyasi önemini kaybetti. Karahanlılar zamanında şehir kültürel altın çağını yaşamıştır, bunlardan Büyük Minare (kitabesinde 1127 yapım tarihi yazılı), ve Maġâk-i Aṭṭârî Cami'si sayılır.
İbn Havkal, Sughd nehrinin sol yakasından alınan, Bukhara şehrinin civarındaki ovanın ve bahçelerin ana kanallar sulama sistemi ile sulandığını detaylı olarak anlatır.[21]. Ayrıca Buhara'dan şöyle anlatır; "Buhara'da konuşulan dil Soğdça (lisan al-Sughd), birazcık farklı, ama diğer insanlar Dari'ce[22] (la-hum lisan bi 'l-dariye; Farsî lehçe) konuşurlar."[23]
Kaşgarlı Mahmud, Divân-ı Lügati't-Türk'te;
"Balasagun ile Buhara ve Semerkand arasında türkleşmiş bulunan bir ulus."[24] ve "Balasagun'a gelip yerleşmiş olan bir ulustur. Bunlar "Soğd" dandırlar. "صْغد Soğd", Buhara ile Semerkand arasındadır. Bunlar, Türk kılığını almışlar, Türk huyu ile huylanmışlardır."[25] şeklinde Soğdları tanımlar.
1220 yılında şehir, Cengiz Han'nın oğlu Çağatay komutasındaki bir ordu ile, Otrar'rı zaptetti ve yağmaladı, bu sırada Cengiz Han'nın kendi komutasındaki ordu ile, Buhara'yı tamamen yaktı. 30,000 kişiyi katledildi ve binlerce kadın tecavüze uğradı.[26].
Elli yıl sonra, şehir normale dönmeye başladığı sırada, Moğollar bu kez İlhanlı hakanı Abaka'nın önderliğinde tekrar saldırır. Abaka, 1265 yılı içinde ölen Hülagû'nun yerine geçmiş[27] ve Hristiyanlığı kabul edeceği sözünü vermiştir. Kudüs'ün Patriki 1267 yılının Mayıs ayında, tekrar Sultan I. Baybars'ın Haçlılara Akkâ düzlüğünde saldırısı sonucunda Johann von Brienne'nin öldüğünü yazar, ondan nerede ve nasıl yapabileceği dair yardım rica eder.[28].
Papa VI. Clement, Hıristiyanlığı kabul ettiğini zanettiği[29] "Tatar prensi" Abaka'yı kutlamak için bir mektup yazarak Memlukler'e karşı yardımını ister. Böylelikle Haçlılarla kader birliği yapan Abaka'nın bir hedefi de Buhara'dır. Komutanı Nikpai Bahâdur [1] 28 Ocak 1273'de kente girdikten sonra şehir yedi gün yağmalanır, neredeyse tüm nüfusu katledilir.[30] Bu yıkımdan sonra Buhara uzun süre kendini toparlayamayacaktır. Moğol istilası öncesi dönemde Buhara İslam uygarlığını derinden etkileyecek iki büyük isim yetiştirmiştir: İbni Sina ve İmam el-Buhari.
Çarlık Rusyası ve Devrim [değiştir]
19. yüzyıldan itibaren Rusya bölgede etkisini arttırmaya başlar, ancak Buhara'yı işgal etmez. Bu dönemde Buhara Emirliği, Büyük Oyun adı verilen İngiltere ve Rusya arasında Orta Asya'nın kontrolü için yaşanan çekişmede bir satranç taşıdır. Emirlik Ekim Devrimine kadar yarı bağımsız olarak varlığını sürdürür; 1920'de Buhara Sovyeti kurulur; 1925'te ise Stalin'in emriyle kurulan Özbekistan Sovyet Sosyalist Cumhuriyeti'ne bağlanır.
Soldan sağa: Mir-i Arab medrese, Kalyan minaresi ve Khan camii
Ulaşım [değiştir]
Buhara Uluslararası Havaalanına iç hat ve uluslararası uçuşlar bulunmaktadır.
Nüfus [değiştir]
Buhara, Semerkant ile birlikte Özbekistan'da yoğun Tacik azınlık barındıran iki merkezden biridir. Eski Roma döneminden itibaren bölgeye Yahudiler de yerleşmiştir. Ancak Buharalı Yahudilerin çoğu 1925-2000 döneminde kenti terk etmiştir.
Kardeş Şehirler [değiştir]
Horasan'daki Kardeş Şehirler;
Belh, Afganistan
Nişabur, İran
Merv, Türkmenistan
Semerkant, Özbekistan
Malatya, Türkiye
Diğer Şehirler:
Lahor, Pakistan
Santa Fe, New Mexico, Amerika Birleşik Devletleri
Rueil-Malmaison, Fransa
Cordoba, İspanya
[değiştir]Notlar
^ Buhara, L. U. Mankovskaya, Özbekistan Yayınları, Taşkent / 1997
^ a b Encyclopedia Iranica (İngilizce)
^ Buhara, L. U. Mankovskaya, Özbekistan Yayınları, Taşkent / 1997
^ Frye, 1956, sayfa 106 – 119
^ Naymark, 1995, sayfa 37
^ Smirnova, 1981, sayfa 34 (792 – 796); Smirnova, 1982, с. 143.
^ Malov, 1951 sayfa 19, 20.
^ Juwayni, Cilt I, sayfa 76; Bartold, 1963, sayfa 214.
^ Budagov, 1869, Cilt I, sayfa 285.
^ Мurzaev E.M, 1984, sayfa 470
^ Bel’ami, Cilt II, sayfa 248, 265; Firdousi, Cilt 6, sayfa 656 – 657
^ Frye, R.N. The History of Bukhara, translated from a Persian abridgement of the Arabic original by Narshakhi, Cambridge, 1954, sayfa 8.
^ Frye, R.N. The History of Bukhara, translated from a Persian abridgement of the Arabic original by Narshakhi, Cambridge, 1954, sayfa 16.
^ Baevskiy, 1980, sayfa 88
^ Hudūd al-‘ālem, f. 27A; Hudud ul-'alam min al-mashriq ila al-maghrib (حدود العالم من المشرق الی المغرب) - Tr. and expl. by V. Minorsky , sayfa 108
^ Ebu Abdullah Muhammed bin Musa el Harezmi, sayfa 34
^ Atalay, Besim (2006). Divanü Lügati't - Türk. Ankara: Türk Tarih Kurumu Basımevi. ISBN 975-16-0405-2, Cilt III, sayfa 150.
^ Afrasyap: Türklerin "Alp Er Tonğa" dedikleri ulusal ve efsanevi kahraman ve büyük Hakan'nın Farsça adı.
^ Mokh tapınağı daha sonra camiye çevrilerek Maghoki Attar Camii adını almıştır. Bkn. Muhammad ibn ʻAbd Allāh Ibn Salih, Proceedings of the Symposium on Mosque Architecture, sf. 47
^ Josef W. Meri, Medieval Islamic Civilization: An Encyclopedia, 2006, Taylor & Francis ISBN 0-415-96691-4
^ G. Le Strange: The Lands; sayfa 461, 462.
^ http://www.ethnologue.com/show_language.asp?code=prs
^ Svat Soucek, A History of Inner Asia sayfa 74.
^ Atalay, Besim (2006). Divanü Lügati't - Türk. Ankara: Türk Tarih Kurumu Basımevi. ISBN 975-16-0405-2, Cilt I, sayfa 30.
^ Atalay, Besim (2006). Divanü Lügati't - Türk. Ankara: Türk Tarih Kurumu Basımevi. ISBN 975-16-0405-2, Cilt I, sayfa 471.
^ W. Durant: The Age of faith, Simon and Shuster, New York; 6th printing; 1950
^ G. D'Ohsson: Histoire; op cit;p. 415.
^ C.R. Conder: The Latin Kingdom of Jerusalem; The Committee of the Palestine Exploration Fund; London; 1897. p.389
^ C.R. Conder: The Latin Kingdom of Jerusalem; p.389
^ C. Brockelmann: Bukhara; pp. 776-83
Dış bağlantılar [değiştir]
Wikimedia Commons'ta
Buhara ile ilgili çoklu ortam belgeleri bulunur.
http://www.bukhara.net/bicc/ Buhara Tanıtım ve Kültür Merkezi (İngilizce)
http://bukhara-museum.narod.ru/ Buhara Müzesi (İngilizce)
http://www.bukhara.net/ Buhara Gezi Rehberi (İngilizce)
http://whc.unesco.org/en/list/602 UNESCO Eski Buhara Dünya Miras Alan listesi (İngilizce)
Yusupova, Mavlyuda, 2003. Hydro Architecture of the Bukhara Oasis in the 10th - the beginning of the 20th cc. Sanat Art Magazine No.4, 2003. Tashkent: Academy of Arts of Uzbekistan. (v. Jan 2005) (İngilizce)
Koordinatlar: 39°46′N, 64°26′E
Kategoriler: İpek Yolu'ndaki şehirlerÖzbekistan'daki şehirlerÖzbekistan'daki Dünya MiraslarıBuhara YahudileriMÖ 1. binyılda kurulan yerleşim birimleri39° K64° D
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
بخارا. [ب ُ ] (اِخ ) شهری است مشهور از ماوراءالنهر و مشتق از بخار است بمعنی بسیارعلم . که چون در آن شهر علماء و فضلاء بسیار بوده اند بنا برآن ...
پوست بخارا. [ ت ِ ب ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پوست بخارائی ، پوست بره ٔ بخارائی . پوستی که از بخارا آرند ۞ .
حاجی بخارا. [ ب ُ ] (اِخ ) نام تاجری که شمس الدین ایلتمش را بخرید. رجوع به حبط ج 1 ص 416 شود.
آلوی بخارا. [ ی ِ ب ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آلوی بخارایی . آلوبخارا.
خانات بخارا. [ ت ِ ب ُ ] (اِخ ) خانات خیوه . مملکت خوارزم . رجوع به «خانات خیوه » و «خوارزم » و «خانان شیبان » شود.
کاخ پادشاهان بخارا. [ خ ِ دِ ن ِ ب ُ ] (اِخ ) آقای سعید نفیسی نوشته اند: «کاخ پادشاهان بخارا در موضع ریگستان بود از دروازه ٔ غربی کهندز تا بدر...