اجازه ویرایش برای همه اعضا

عالی

نویسه گردانی: ʽALY
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: 1ـ آگراب ãgrâb (مانوی: ágrâv)، 2- بورژاک buržâk (پهلوی)، 3- هاواپ hâvâp (اوستایی: havapangh) **** فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵,۷۸۵ مورد، زمان جستجو: ۱.۴۹ ثانیه
علی خضری . [ ع َ ی ِ خ ُ ض َ ] (اِخ ) ابن محمدبن زهران بن علی رشیدی مصری شافعی ، مشهور به خضری . محدث بود (1124 - 1186 هَ . ق .). او راست : 1...
علی خطاط. [ ع َ ی ِ خ َطْ طا ] (اِخ ) (میر...) حسینی تبریزی خطاط، ملقّب به ظهیرالدین و قدوةالکتاب و مشهور به واضح . رجوع به علی تبریزی (حسی...
علی خطیب . [ ع َ ی ِ خ َ ] (اِخ ) ابن محمد شرنقاشی . خطیب شافعی . رجوع به علی شرنقاشی شود.
علی خفاجی . [ ع َ ی ِ خ َ ] (اِخ ) ابن ثمال خفاجی . امیر بنی خفاجة. وی مردی شجاع و عاقل و کریم بود و ابتدا حمایت کوفه بر عهده ٔ او بود ولی ...
علی خفاجی . [ ع َ ی ِ خ َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ خفاجی ، ملقّب به نورالدین . منجم بود و در سال 1200 هَ . ق . درگذشت .او راست : 1 - اسراج الانور فی ...
علی خلاطی . [ ع َ ی ِ خ َل ْ لا ] (اِخ ) ابن احمدبن علی بن عبدالمنعم ، مشهور به ابن هبل و خلاطی و ملقّب به مهذب الدین و مکنّی به ابوالحسن...
علی خلاطی . [ع َ ی ِ خ َل ْ لا ] (اِخ ) ابن محمدبن حسن خلاطی حنفی قادوسی ، مشهور به ابن رکابی . رجوع به علی قادوسی شود.
علی خراط. [ ع َی ِ خ َرْ را ] (اِخ ) ابن عثمان خراط، ملقّب به علاءالدین . وی در سال 739 هَ . ق . در دمشق درگذشت . او را خطبه ها و مقاماتی است...
علی حوفی . [ ع َ ی ِ ح َ ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن سعیدبن یوسف حوفی مصری ،مکنّی به ابوالحسن . وی نحوی و ادیب و مفسر بود. و مردم بسیاری از و...
علی خبازی . [ ع َ ی ِ خ َب ْ با ] (اِخ ) ابن محمد نیشابوری ، مشهور به خبازی و مکنّی به ابوالحسین . قاری بود و در سال 398 هَ . ق . درگذشت . او ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.