دستور زبان گویش سمنانی سمنی
نویسه گردانی:
DSTWR ZBAN GWYŠ SMNANY SMNY
دستور زبان
دستور زبان گویش سمنانی
الگو های جمله سازی
قواعد ساختن چهارنوع جمله ای که در زبان فارسی معمول است،یعنی خبری،پرسشی،امری و تعجبی در گویش سمنانی کما بیش تابع همان قواعد زبان فارسی است.از هرکدام نمونه های چند ذکر می شود:
1.جمله ی خبری
ننا بشییه خیاطی=مادر رفت به خیاطی
2.جمله ی پرسشی
ننا کجه بشییه؟=مادر کجا رفت؟
هوشنگی چی چی بات؟=هوشنگ چه گفت؟
3.جمله ی امری
بشه اونجو بنین=برو آنجا بنشین
ورتیز=بتمرگ
4.جمله ی تعجبی
ان کوفگی چه قشنگی ین=این شکوفه ها چه زیبایند
آرو چقد هلاکون=امروز چقدر خسته ام
مصدر
چنان که می دانیم در فارسی،مصدر کلمه ای است که انجام کار یا پدید آمدن حالتیرا در زمان نا مشخص بیان می کند و علامت آن پسوند "تن" یا "دن" است،که اگر "ن"از آخر این دو علامت برداشته شود،فعل ماضی ساخته می شود.
در گویش سمنانی،مصدر هم با پسوند "یون"در پاین فعل ساخته می شود و هم از شکل مصدری فعل بدون پسوند
حذف پسوند "یون" از فعل حالت ماضی نمی دهد و در شکل نصدری آن تغییری به وجود نمی آورد.
مثال با پسوند "یون"
بخوردی یون=خوردن
بوکو آتی یون=زدن
مثال بدون پسوند:
بخورد=خوردن
بوکوآت=زدن
منفی کردن افعال در گویش سمنانی
در زبان فارسی برای منفی کردن هر فعل کافی است به اول آن فعل صدای (ن) اضافه نمائیم تا فعل منفی شود مانند : نمی خورد- ندارد- نرفت و ....
ولی در گویش سمنانی این عمل قدری پیچیده تر است و در وجوه مختلف تفاوت دارد:
vمنفی کردن افعال مضارع اخباری
در زبان فارسی افعال مضارع اخباری به این صورت ساخته می شود:
می + بن مضارع + شناسه های مضارع
مانند ردم – می روی- می رود.
در گویش سمنانی نیز به همین ترتیب عمل می شود و با تفاوت که به جای (می) در ابتدای افعال مختلف یکی از صداهای زیر اضافه می گردد.
(م)- مانند: مشو = می رود
(مُ)- مانند: مُخُنه= می خواند
(م- بر وزن «می» یا «ری») – مانند: مه= می آید
(مو- بر وزن شو یا دو) مانند: موسنه= پاره می کند
(ما)- مانند: مایه= می گوید
برای منفی کردن آن ها در افعال مختلف،بعد از حرف (م) با صداهای اشاره شده حرف (ن) توأم با صداهای یه شرح زیر اضافه می شود.
(نَ)-(نِ)-(نُ)-(ن- بر وزن نی) – (نو- بر وزن شو) – (تا)
· مانند:
مشو= می رود ←{منفی} مَنَشو = نمی رود.
مه= می آید ← مِنه = نمی آید
ماخاره=می آشامد ← مِناخاره = نمی آشامد
مخوره= می خورد ← مَنِخوره = نمی خورد
موکویه= می زند ← منکویه = نمی زند
مووَژه = درمی آورد ← مِنووژه = درنمی آورد.
ماده = می دهد ← مِناده = نمی دهد
مووزه = می پرد ( مانند پریدن از جوی آب) ← مِنِروزه = نمی پرد
موسنه = پاره می کند ← مِنو سنه = پاره نمی کنه .
منه = می بیند ← مِننه = نمی بیند
vمنفی کردن افعال مضارع التزامی
در زبان فارسی به صورت ساخته می شود و هنگام منفی حرف (ب) حذف و به جای آن حرف (ن) قرار می گیرد.
ب+ بن مضارع + شناسه های مضارع
· مانند:
بروم – بروی – برود - ←{منفی} نروم – نروی – نرود
در گویش سمنانی نیز به ترتیب فوق عمل می شود با این تفاوت که حروف (ب) و (ن) صداهای مختلفی به خود می گیرد.
· مانند:
بِشو = برود ←{منفی} نَشو = نرود
بِشته = بایسته ← نَشته = نایسته
به = بیاید ← نه = نیاید
بَنینه = بنشیند ← نَنینه = ننشیند
Ø نکته: در برخی از افعال به جای حرف (ب) در ابتدای فعل، حرف (و) و یا حرف (ۀ) قرار می گیرد و هنگام منفی شدن حروف نامبرده حذف و به جای آن ها حرف (ن) قرار می گیرد.
· مانند:
هاگیره = بگیرد – بخرد ←{منفی} ناگیره = نگیرد- نخرد
هاکرده = بکند- انجام دهد ← ناکره = نکند- انجام ندهد
واخاره = بیاشامد ← ناخاره = نیاشامد
وِروِزه = بپرد (از جوی آب و امثال آن ها) ← نِروِزه = نپرد
vمنفی کردن افعال ماضی
منفی کردن افعال ماضی (ساده– مجید- التزامی- نقلی- بعید) همانند منفی کردن افعال فارسی صورت می گیرد با این تفاوت که حرف (ب) [ یا حرف (و) و (ه) ] در ابتدای افعال مثبت «و» حرف (ن) در ابتدای افعال منفی صداهای مختلف به میگیرند. مانند:
• الف – ماضی ساده
بشا = رفت ← {منفی} نشا = نرفت
بی یِما = آمد ← نی یما = نیامد
• ب – ماضی بعید
بشایا = رفته بود ← {منفی} نشابا = نرفته بود
بی یمابا = آمده بود ← نی یمابا = نیامده بود
• ج – ماضی التزامی
بشابو = رفته باشد ←{منفی}نشابو= نرفته باشد
بخوربو = خورده باشد ←نخوربو= نخورده باشد
• د- ماضی نقلی
بشته چی = ایستاده است ← {منفی} نشته چی = نایستاده است
بشی چی = رفته است ← نشی چی = نرفته است
v ماضی بعید
بشا بیچی = رفته بوده است ← {منفی} نشا بیچی = نرفته بوده است
واخاربیچی = آشامیده بوده است ← ناخاربیچی = نیاشامیده بوده است
v منفی کردن افعال ماضی استمراری
همانند مضارع استمراری عمل می شود؛یعنی: می + بن ماضی + شناسه های ماضی . مانند: می رفتم – می رفتی – می رفت
در گویش سمنانی به جای (می) در ابتدای افعال مختلف حرف (م) با صداهای مختلف آورده می شود و هنگام منفی کردن بعد ازحرف (م) حرف (ن) باصداهای مختلف اضافه می شود.
اگر به عنوان مثال فعل رفتن را به صورت تحت اللفظی معنا کنیم می شود : می نرفتم .
· مانند:
مشا = می رفت ← {منفی} مَنِشا = نمی رفت (می نرفت)
ماشا = بازمی شد ← مناشا = باز نمی شد (باز می نشد)
مِشتا = می ایستاد ← مِنِشتا = نمی ایستاد
مُخُوت = میخوابید ← مَنِخوت = نمی خوابید
می یما = می آمد ← منی یما = نمی آمد
مِخِندا = می خندید ← مَنِخندا = نمی خندید
v ماضی و مضارع مستمر
که با (داشتم)و (دارم) تشکیل می شود اینگونه افعال چه در زبان فارسی و چه در گویش سمنانی منفی نمی شوند.
· مانند:
دِردَن مِشیون = داشتم می رفتم و دارون مشین = دارم می روم
v منفی کردن افعال امری
برای تشکیل فعل امری در زبان فارسی به بن مضارع صدای (ب) یا (بُ) اضافه می شود .
· مانند:
بنشین – برو
برای منفی کردن آن ها حرف (ب) حذف و به جای آن صدای (نَ) یا (مَ) اضافه می شود .
· مانند :
(ننشین- منشین) و(نرو – مرو)
در گویش سمنانی نیز به همین ترتیب عمل می شود با این تفاوت که حرف (ب) در شکل مثبت و حرف (ن) در شکل منفی صداهای مختلفی به خود می گیرند .
· مانند:
بشد = برود ← {منفی} نشو = نرود
بِشته = بایسته ← نِشته = نا یسته
Ø نکته :
• الف – در برخی از افعال به جای حرف (ب) حروف (و) یا (ه) با صداهای مختلف قرار می گیرند و هنگام منفی شدن هر کدام از حروف فوق (ب-و-ه-) حذف و بجای آنها حرف (ن)قرار می گیرد .
· مانند:
وِ روزه = بپرد ←{منفی} نِروزه = نپرد
هاده = بدهد ← ناده = ندهد
• ب- در ابتدای برخی از افعال گویش سمنان صداهای (دِ) یا (دو) یا (هی) قرار گرفته است که هنگام منفی شدن عیناً تکرار می شده و پس از آن ها حرف (ن) قرار می گیرد . مانند:
دِرِویژه = آویزان کند ← {منفی} دِنِرِویژه = آویزان نکند
دو ریژه = بریزد ← دونریژه = نریزد
Ø توضیح : صدای (د) مفهوم و اشاره به تماس دو یا چند چیز دارد . مانند : دماس = بگیر(بچسب ). صدای (دو) مفهوم و اشاره به داخل یا روی چیزی دارد . مانند: دوون = بیند از ( داخل چیزی).
صدای (هی) مفهوم و اشاره به پائین و داخل دارد .هیریژ = بریز(به زمین یا داخل چیزی)
• ج – در وجه امری برای دوم شخص مفرد یا مخاطب شکل فعل منفی شده تغییر می کند. به این صورت که در انتهای فعل صدای (آ) قرار می گیرد. ضمناً افعالی که به حرف (ی) یا (ه) ختم می شوند حروف فوق حذف و سپس صدای (آ) اضافه می شود . مانند:
بَشه = برو ← {منفی} نَشا = نرو
بِشَتی = بایست ← نِشتا = نایست
دوریژ = بریز ← دونریژا = نریز
هی وَن = بینداز ← هی نَونا = نینداز
دِماس = بچسب ← دِنِماسَا = نچسب
بَنین = بنشین ← نَنینا = ننشین
سرکَه = سرکن ← سرنکِرا = سرنکن
وارزی = بگذار ← نارزا = نگذار
v مثال برای شکل استمراری
دمکاره = می کارد ← {منفی} دمنکاره = نمی کارد
دومسازه = می زند ← دومنسازه = نمیزند
هی ملاسه = می پلاسه ← هی منلاسه = نمی پلاسه
هی مشَو = فرو می رود ← هی منَشَو= فرو نمی رود
v ماضی ابعد ( لازم )
vمفرد:
بشابی چون = رفته بوده ام
بشابی چه = رفته بوده ای
بشابی چی = رفته بوده (مذکر- مؤنث)
vجمع:
بشابی چین = رفته بوده ایم – اید (برای دو شخص اول و دوم)
بشابی چن = رفته بوده اند
v ماضی ابعد (متعدّی)
vمفرد:
بوکّوآت بی چن = زده بوده ام
بوکّوآت بی چیت – چی = زده بوده ای
بوکّوآت بی چیش = زده بوده است (مذکر- مؤنث)
vجمع:
بوکّوآت بی چی مون = زده بوده ایم
بوکّوآت بی چی تون = زده بوده اید
بوکّوآت بی چی شون = زده بوده اند
v فعل مستقبل: (آینده)
فعل مستقبل در گویش سمنانی ، به صورت (خواهم رفت، خواهی رفت،خواهد رفت) صرف نمی شود بلکه در شکل ( مضارع اخباری : می روم ، می روی ، می رود) صرف می شود و در صورت جمع بودن آن در هسی اشخاص ، مثل شخص اول است. بدین ترتیب ، صرف فعل لازم آن ؛ در مصدر رفتن چنین خواهد بود؛
vمفرد:
مِشین = می روم
مِشه = می روی
مِشو= می روی (مذکر- مؤنث)
vجمع:
مِشین = می رویم (برای تمام اشخاص جمع)
و فعل متعدّی آن در مصدر خوردن ، به شرح زیر صرف می شود:
vمفرد:
موخورون = می خورم
موخو = می خوری
موخوره = می خورد (مذکر- مؤنث)
vجمع:
موخورین = می خوریم
موخورین = می خورید
موخورن = می خورند
نحوه تشخیص اسامی مذکر و مؤنث :
v اسامی مختوم به یک حرف صامت به طور قطع مذکرند:
(چَش = چشم ) (پیر = پسر ) (خوت = حوض)
اما اسامی مذکری هم هستند که به مصوّت ختم می شوند . مانند: اسبه = سگ
v اسامی مختوم به ow؟ = آب ، اسامی مختوم به سایر مصوّتها ممکن است مذکرّ یا موّنث باشند.
ضمایر
ضمیر در گویش سمنانی به جای اسم می نشیند و اشکال آن ، همان سه نوعی است که در فارسی معمول است ، یعنی :
[شخصی: اشاره ای و مشترک]
ضمیر، هنگام ترکیب با فعل ، همانند فارسی ، درجای اول است ، ولی در ترکیب با اسم وصفی متفاوت می یابد که اشکال آن در حالات صرفی نشان داده شده است.
vضمیر شخصی
ضمیر شخصی هفت صیغه دارد ، چهار صیغه ی مفرد (سوّم شخص مفرد ، دو صیغه ی مذکر و مؤنث دارد)وسه صیغه ی جمع
• الف : ضمایر منفصل (فاعلی)
ü مفرد:
اَ ← من
تو←تو
او←او
ü جمع:
هما ← ما
شِما ← شما
اویی←آن ها
Ø نمونه ها یی از ضمیر منفصل (فاعلی) در فعل رفتن (بشی یون):
اَمِشین ← من می روم اونه مِشو←او می رود (مؤنث)
تومِشه ←تو می روی هما مِشین← ما می رویم
اومِشود ←اومی رود شِما میشین←شما می روید
اویی میشین← آن ها می روند
ضمایر فاعلی برای مذکر و مؤنث یکسان است.
• ب: ضمایر متصل (مفعولی)
ضمایر مفعولی ازهفت صیغه تشکیل یافته زیرا که در سوم شخص مفرد دارای مذکر و مؤنث است . ویژگی دیگر ضمایر مفعولی در این است که در حالت مفعولی صریح ، نشانه ی ویژه ای نمی گیرد و «را» در ضمیر پنهان می شود . نشانه های ضمیر فاعلی عبارت اند از:
ü مفرد:
مو←من
ته←تو
ژو←او (مذکر)
ژین←او(مؤنث)
ü جمع:
هما← ما
شِما← شما
ژون← آن ها
Ø نمونه های ضمیر مفعولی :
مونه دی یش ← مراندید
ته نه دی یش ← تو راندید
ژو/ ژین نه دی یش ← او راندید
اما در حالت مفعول به واسطه ی «رَه = برای ، به »حضور می یابد. در این صورت در سوم شخص مفرد مؤنث و سوم شخص مذکر جمع ، «دره» به «اَ» تبدیل می شود.
ü مفرد:
مو اره با تِش ← به من گفت
ته اره با تِش ← به تو گفت
ژو اره با تِش ←به او (مذکر) گفت
ژین اه با تِش←به او (مؤنث) گفت
ü جمع:
هما اره با تِش ← به ما گفت
شِما اره با تِش ←به شما گفت
ژوانه با تِش ← به آنها (مذکر- مؤنث) گفت
v ضمیر اشاره
نشانه های ضمیر اشاره اساساً«اِن = این» و «اون = آن » است . در این وضع ، مؤنث و مذکر آن ، در سوم شخص مفرد یکی است. ولی در تداول عام در برخی مواقع ، در سوم شخص مفرد مؤنث ، نشانهی « اونه = آن زن » را به کار می برند:
اونه جِنیکین بات ← آن زن گفت
اون جنیکین بات ← آن زن گفت
در حالت جمع ، دو نشانه برای مذکر و مؤنث یکی می شوند و پسوند « ون» به آخر دو ضمیر اضافه می شود:
ü مفرد:
اِن میردکا ← این مرد
اون میردکا ←آن مرد
اِنَه (اونه)جَنیکا ← آن زن
ü جمع:
اِن میردی ← این مردان
اِن میردون ←این مردان
اون میردی ← آن مردان
اون میردون ← آن مردان
اِن جِنی ← این زنان
v ضمیر مشترک:
علامت ضمیر مشترک «خوشتره ، خود،خویش و خویشتن» است که برای تمام اشخاص در حالت مفرد و جمع ، پس از علامت ضمیر می آید:
نمونه های ضمیر مشترک:
ü مفرد:
اَخوشتره مایون ← من خود می گویم
توخوشتره ما ← تو خود می گویی (مذکر و مؤنث)
اوخوشتره مایه ← او خود می گوید
ü جمع:
هَماخوشتره مایین ← ماخود می گوییم
شِما خوشتره مأیین ← شما خود می گویید
اویی / اونی خوشتره مایَن ← آن ها خود می گویند
v ضمایر ملکی
ضمیر ملکی پیش از اسم می آید:
ü مفرد:
مو کی یه ← خانه ی من
ته کی یه ← خانه ی تو
ژوکی یه ← خانه ی او
ü جمع:
هما کی یه ← خانه ی ما
شَما کی یه ← خانه ی شما
ژون کی یه ←خانه ی آن ها
اسامی مذکر حقیقی شامل انسان و برخی جانوران
پی یه(پدر) ، پیر(پسر) ، بری(برادر) ، اسبه(سگ ) ، هریسه(خروس)
اسامی مونث حقیقی
می(مادر) ، دته(دختر) ، عما(عمه) ، گرگه(مرغ) ،خره(خر ماده)
صرف اسم
در گویش سمنانی اسم نیز مانند فعل صرف می شود.صرف اسامی در گویش سمنانی از همان قاعده کلی تغییر در جزء پایانی اسم و یا افزوده شدن نشانه هایی به آخر اسامی پیروی میکند و با این تغییر اسم صورت ویژه یحالت مورد نظر را به خود میگیرد.به دو صیغه ی مفرد و جمع از مرد توجه کنید.
صیغه مفرد:
صورت فاعلی:میردکا = مرد
مفعول صریح:میردکی = مرد را
مفعول غیر صریح:میردکی ره = برای-به مرد
مفعول منه(عنه):میردکی چی = از مرد
مفعول معه:با میردکی = با مرد
مفعول فیه:همدونی دله = در همدان
اضافه:میردکی کی یه = خانه ی مرد
ندا:میردکا = ای مرد
صیغه ی جمع
فاعلی:میردی = مردان
مفعول صریح:میردون = مردان را
مفعول غیر صریح:میردونه = به-برای مردان
مفعول منه(عنه):میردون پی = از مردان
مفعول معه:با میردون = با مردان
مفعول فیه:کی یون دله = در خانه ها
اضافه:میردون کی یه = خانه ی مردان
ندا:میردون = ای مردان
بدین ترتیب،در حالی که صرف اسمی در زبان فارسی فقط دو فرم دارد،در گویش سمنانی دارای شش صورت است.(در اسامی مذکر صورت های غیر فاعلی مفرد و فاعلی جمع،یکسان هستند.واژه ی "میردکا"به علت داشتن پسوند "کا" یک استثنا است; اما اسامی مونث،هر شش صورت را دارا هستند.
اعداد و کمیت ها
در فهرست های زیر اعداد اصلی،ترتیبی و کسری آمده است:
اعداد اصلی:
یک=یک چارده=جهارده
دو=دو پونزه=پانزده
هیره=سه شومزه=شانزده
چار=چهار هوده=هفده
پنج=پنج هژده=هجده
شش=شش نوزده=نوزده
هفت-هف=هفت ویست=بیست
هشت-هش=هشت سی=سی
نه=نه چل=چهل
دس=ده پنجا=پنجاه
یازده=یازده شصت=شصت
دوازده=دوازده صی=صد
سیزده=سیزده هزار=هزار
اعداد مرکب:
ویست و یک=بیست و یک پون صی=پانصد
ویست و دو=بیست و دو شش صی=ششصد
ویست و سه=بیست و سه هف صی=هفتصد
دوویست=دویست هش صی=هشتصد
سی صی=سیصد نه صی=نهصد
چارصی=چهار صد هیره هزار=سه هزار
اعداد ترتیبی:
اوولمین=اولین اوول=اول
دومین=دومین یا دویم=دوم
هیرمین=سومین هیرم=سوم
اعداد کسری:
هشت یک=یک هشتم
شش یک=یک ششم
مثال:
ان رز شش یک مو جنین صداقه:یک ششم این باغ مهریه زن من است.
اسامی زمان
حال:آرو=امروز
گذشته: 1.ایزی=امروز
2.پری=دیروز
3.پس پری=پری روز
4.پسین پری=پس پریروز
آینده: 1.هرین=فردا
2.پرین=پس فردا
3.پس پرین=پسین فردا
4.پش ترین=فردای پسین فردا
اسامی ایام هفته:
شومبه=شنبه
دوشومبه=دوشنبه
هیره شومبه=سه شنبه
چار شومبه=چهار شنبه
پن شومبه=پنجشنبه
ای نه=جمعه
لحظات:
اسه=حالا
ال اون=الان
ریکه=زود
چپری=سریع
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.