اجازه ویرایش برای همه اعضا

عام

نویسه گردانی: ʽAM
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، اینهاست: پراک prâk (سنسکریت: prâkreta)، مادیم (سنسکریت: madhiamaka) **** فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۳۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
ام الحوادث . [ اُم ْ مُل ْ ح َ دِ ] (ع اِ مرکب ) اخباری که اهمیت دارند. (ناظم الاطباء).
ام الاوتار. [ اُم ْ مُل ْ اَ ](ع اِ مرکب ) آنچه در وقت ضرب ناخن بدان آید. (لباب الالباب ج 2 صص 224-225) وتری از اوتار چنگ . (آلت موسیقی ). س...
ام الاَّثام . [ اُم ْمُل ْ ] (ع اِ مرکب ) باده . شراب . می . (از المرصع).
ام الاجساد. [ اُم ْ مُل ْ اَ ] (ع اِ مرکب ) جیوه . (ناظم الاطباء). سیماب . (آنندراج ).
ام الارضین . [ اُم ْ مُل ْ اَ رَ ] (اِخ ) مکه . (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
ام الدرداء. [ اُم ْ مُدْ دَ ] (اِخ ) خیرة مکناة به ام الدرداءکبری . دختر ابوحدرد اسلمیه و زن ابوالدرداء از زنان فاضل بوده و احادیثی از پیغمبر اس...
ام الدرداء. [ اُم ْ مُدْ دَ ] (اِخ ) هجمیه اوصابیه مکناة به ام الدرداءصغری . صحابیه و زنی فقیه و دانشمند و پرهیزکار و خردمند بود. نخست زن ابی ...
ام السویره . [ اُم ْ مُس ْ س ُ رَ / رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آب (بلوک شعیبه ) بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در 40 هزارگزی شمال اهو...
ام القردان . [ اُم ْ مُل ْ ق ِ ] (ع اِ مرکب ) سوراخی که در اصل سپل (سم )شتر باشد. (از لسان العرب ) (ذیل اقرب الموارد). میان تندی پاشنه و سن...
ام المساکین . [ اُم ْ مُل ْ م َ ] (اِخ ) زینب دختر خزیمةبن حارث انصاری از زنان پیغمبر اسلام بود پس آنگه شوهر اولش در جنگ احد کشته شد به ازد...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.