شب یلدا
نویسه گردانی:
ŠB YLDʼ
شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیمکره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق میشود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن میگیرند.
این شب در نیمکره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیشتر و طول شب کوتاهتر میشود.
محتویات [نمایش]
درباره واژه [ویرایش]
«یلدا» واژهایست به معنای «تولد» برگرفته از زبان سریانی که از شاخههای متداول زبان «آرامی» است. زبان «آرامی» یکی از زبانهای رایج در منطقه خاورمیانه بودهاست. برخی بر این عقیدهاند که این واژه در زمان ساسانیان که خطوط الفبایی از راست به چپ نوشته میشده، وارد زبان پارسی شدهاست.
واژه «یلدا» به معنای «زایش زادروز» و تولد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر میشوند و تابش نور ایزدی افزونی مییابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید میخواندند و برای آن جشن بزرگی برپا میکردند و از این رو به دهمین ماه سال دی ( دی در دین زرتشتی به معنی دادار و آفریننده[۱]) میگفتند که ماه تولد خورشید بود.
واژه دی dey از day پهلوی و از dadhva اوستایی آمده است که به معنی خداوند و آفریدگار است و این واژه با day انگلیسی که خود از daeg و tag ژرمنی متقدم آمده است مرتبط نمی باشد.[نیازمند منبع]
ماه دی در تقویم مذهبی ایران باستان آغاز سال نو مذهبی بوده است. چنان که میراث آن از راه میترائیسم به مسیحیت و تقویم امروزی نیز رسیده است.
پیشینهٔ جشن [ویرایش]
ایرانیان باستان بر این اعتقاد هستند که یلدا که یکی از خدا های مرد انان است در فردای این شب به وجود می اید و خون گاو مقدس را می ریزد و در زمانی که خون ان گاو به زمین می رسد ریشه گیاهان در زیر زمین سر سبز می شوند و در فصل بهار به رویت ایرانیان در می ایداو یلدا با شیطان به جنگ می ایستد و از مردم عادی را تحت مراقبت قرار می دهد. یلدا و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل میداد و در طول سال با سپری شدن فصلها و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیتهای خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند.
آنان ملاحظه میکردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند میشود و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر میتوانستند استفاده کنند. این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکشاند. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی - هند و اروپایی، دریافتند که کوتاهترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شبها کوتاهتر میشوند، از همین رو آنرا شب زایش خورشید نامیده و آنرا آغاز سال قرار دادند.[۲] بدینسان در دوران کهن فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع میشد و در اوستا، واژه Sareda, Saredha «سَرِدَ» یا «سَرِذَ» که مفهوم «سال» را افاده میکند، خود به معنای «سرد» است و این به معنی بشارت پیروزی اورمزد بر اهریمن و روشنی بر تاریکی است.[۳] در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی، ص ۲۵۵، از روز اول دی ماه، با عنوان «خور» نیز یاد شدهاست و در قانون مسعودی نسخه موزه بریتانیا در لندن، «خُره روز» ثبت شده، اگرچه در برخی منابع دیگر «خرم روز» نامیده شده است.[۴] در برهان قاطع ذیل واژه «یلدا» چنین آمده است:
«یلدا شب اول زمستان و شب آخر پاییز است که اول جَدی و آخر قوس باشد و آن درازترین شبهاست در تمام سال و در آن شب و یا نزدیک به آن شب، آفتاب به برج جدی تحویل میکند و گویند آن شب به غایت شوم و نامبارک میباشد و بعضی گفتهاند شب یلدا یازدهم جدی است.»[۵]
تاریکی نماینده اهریمن بود و چون در طولانیترین شب سال، تاریکی اهریمنی بیشتر میپاید، این شب برای ایرانیان نحس بود و چون فرا میرسید، آتش میافروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفتگو به سر میآوردند و خوانی ویژه میگستردند، هرآنچه میوه تازه فصل که نگاهداری شده بود و میوههای خشک در سفره مینهادند. سفره شب یلدا، «میَزد» Myazd نام داشت و شامل میوههای تر و خشک، نیز آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان، «لُرک» Lork که از لوازم این جشن و ولیمه بود، به افتخار و ویژگی «اورمزد» و «مهر» یا خورشید برگزار میشد.[۶] در آیینهای ایران باستان برای هر مراسم جشن و سرور آیینی، خوانی میگستردند که بر آن افزون بر آلات و ادوات نیایش، مانند آتشدان، عطردان، بخوردان، برسم و غیره، برآوردهها و فرآوردههای خوردنی فصل و خوراکهای گوناگون، خوراک مقدس مانند «میزد» نیز نهاده میشد.
ایرانیان گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنهٔ کوههای البرز به انتظار باززاییده شدن خورشید مینشستند. برخی در مهرابهها (نیایشگاههای پیروان آیین مهر) به نیایش مشغول میشدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند و شبهنگام دعایی به نام «نی ید» را میخوانند که دعای شکرانه نعمت بودهاست. روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خورروز (روز خورشید) و دی گان؛ میخواندند و به استراحت میپرداختند و تعطیل عمومی بود (خرمدینان، این روز را خرم روز یا خره روز مینامیدند).خورروز در ایران باستان روز برابری انسانها بود در این روز همگان از جمله پادشاه لباس ساده میپوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری نداشت و کارها داوطلبانه انجام میگرفت نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود این موضوع را نیروهای متخاصم با ایرانیان نیز میدانستند و در جبههها رعایت میکردند و خونریزی به طور موقت متوقف میشد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده است. در این روز بیشتر از این رو دست از کار میکشیدند که نمیخواستند احیاناً مرتکب بدی شوند که آیین مهر ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ میشمرد. ایرانیان به سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما مینگریستند و در خورروز در برابر آن میایستادند و عهد میکردند که تا سال بعد یک سرو دیگر بکارند.
تأثیر یلدا در جشنهای دیگر اقوام [ویرایش]
دیروز محققان معتقدند که مسیحیت غربی چارچوب اصلی خود را که به این دین پایداری و شکل بخشیده به مذاهب پیش از مسیحیت روم باستان از جمله میترایسم مدیون است و برای نمونه تقویم کلیساها، بسیاری از بقایای مراسم و جشنهای پیش از مسیحیت بخصوص کریسمس را در خود نگاه داشته است و کریسمس به عنوان آمیزهای از جشنهای ساتورنالیا و زایش میترا در روم باستان در زمان قرن چهارم میلادی با رسمی شدن آیین مسیحیت و به فرمان کنستانتین به عنوان زادروز رسمی مسیح در نظر گرفته شد.[۷] هنگام توسعهٔ آیینهای رازآمیز در اروپا و سرزمینهای تحت فرمانروایی امپراتوری روم و پیش از از پذیرفتن آیین مسیحیت، رومیان هر ساله در روز ۱۷ دسامبر در جشنی به نام ساتورنالیا به سیاره کیوان (ساترن)، ایزد باستانی زراعت، احترام مینهادند. این جشن تا هفت روز ادامه مییافت و انقلاب زمستانی را شامل میشد. از آنجا که رومیان از گاهشماری یولیانی در محاسبات خود استفاده میکردند روز انقلاب زمستانی به جای ۲۱ یا ۲۲ دسامبر حدوداً در ۲۵ دسامبر واقع میشد. هنگام عید ساتورنالیا، رومیها اقدام به برپاداشتن جشن و سرور، به تعویق انداختن کسب و کار و منازعات، هدیه دادن به همدیگر و آزادکردن موقتی بردهها مینمودند. همچنین آیین رازآمیز میترائیسم، بر پایه پرستش ایزد باستان ایران زمین، میترا در سرزمینهای تحت فرمانروایی روم باستان اشاعه زیادی یافته بود و بسیاری از رومیان، رویداد بلندتر شدن روزها به دنبال انقلاب زمستانی را با شرکت کردن در مراسمی به منظور بزرگداشت میترا، جشن میگرفتند. این جشنها و سایر مناسک تا روز اول ژانویه ادامه مییافت که رومیان آنرا روز ماه و سال جدید میدانستند. پس از استیلای مسیحیت در اروپا، آداب و رسوم آیین مهر که در زندگی مردم و بهخصوص در میان رومیان نفوذ کرده بود همچنان باقی ماند و با آمدن دین جدید رنگ نباخت. کلیسای کاتولیک روم روز ۲۵ دسامبر را به عنوان زادروز مسیح برگزید تا به مراسم پگانیسم در آن زمان معنا و مفهوم مسیحی بخشد. برای نمونه، کلیسا جشن زادروز میترا خدای نور و روشنایی را با جشن بزرگداشت زادروز عیسی که عهد جدید او را نور و روشنی جهان مینامد، جایگزین نمود تا از درآمیختن این دو مناسبت، نفوذ بیشتری بر زندگی مردم داشته باشد و بزرگترین جشن آیین مهر را در خود حل کنند. اکنون کلیسای ارامنه روز ششم ژانویه را که گفته میشود روز غسل تعمید مسیح است را به عنوان روز میلاد مسیح جشن میگیرند.[۸] تاریخدانان، تاریخ دقیق زادروز عیسی را نمیدانند. فرانتس کومون، باستانشناس بلژیکی و بنیانگذار میتراپژوهی مدرن و دیگر میتراپژوهان همفکر او مفاهیم آیین میترایسم روم را کاملاً برگرفته از آیین مزدیسنا و ایزد ایرانی میترا (مهر) میدانند اما این ایده از دهه ۱۹۷۰ میلادی به بعد به شدت مورد نقد و بازبینی قرار گرفته است و اکنون به یکی از مسائل بسیار مجادلهبرانگیز در زمینه پژوهش ادیان در دنیای روم و یونان باستان تبدیل شده است.[۹]
در حدود ۴۰۰۰ سال پیش در مصر باستان جشن «باززاییده شدن خورشید»، مصادف با شب چله، برگزار میشده است. مصریان در این هنگام از سال به مدت ۱۲ روز، به نشانهٔ ۱۲ ماه سال خورشیدی، به جشن و پایکوبی میپرداختند و پیروزی نور بر تاریکی را گرامی میداشتند. همچنین از ۱۲ برگ نخل برای تزیین مکان برگزاری جشن استفاده میکردند که نشانهٔ پایان سال و آغاز سال نو بوده است.
در یونان قدیم نیز، اولین روز زمستان روز بزرگداشت خداوند خورشید بوده است و آن را خورشید شکست ناپذیر، ناتالیس انویکتوس، مینامیدند که از ریشهٔ کلمهٔ ناتال که در بالا اشاره شد برگرفته شدهاست و معنی آن، میلاد و تولد است. ریشههای یلدا در جشن دیگر مرسوم در یونان نیز باقی ماندهاست از مهمترین این جشنهای میتوان به جشن ساتورن اشاره کرد.
در قسمتهایی از روسیهٔ جنوبی، هماکنون جشنهای مشابهی بهمناسبت چله برگزار میشود. این آیینها شباهت بسیاری با مراسم شب چله دارد. پختن نان شیرینی محلی شبیه به موجودات زنده، بازیهای محلی گوناگون، کشت و بذرپاشی به صورت تمثیلی و بازسازی مراسم کشت، پوشانیدن سطح کلبه با چربی، گذاشتن پوستین روی هره پنجرهها، آویختن پشم از سقف، پاشیدن گندم به محوطه حیاط، ترانهخوانی و رقص و آواز و مهمتر از همه قربانی کردن جانوران از آیینهای ویژه این جشن بوده و هست. یکی دیگر از آیینهای شبهای جشن، فالگیری بود و پیشگویی رویدادهای احتمالی سال آینده. همین آیینها در روستاهای ایران نیز کم و بیش به چشم میخورند که نشان از همانندی جشن یلدا در ایران و روسیه دارند.
یهودیان نیز در این شب جشنی با نام «ایلانوت» (جشن درخت) برگزار میکنند و با روشنکردن شمع به نیایش میپردازند.
آشوریان نیز در شب یلدا آجیل مشکلگشا میخورند و تا پاسی از شب را به شب نشینی و بگو بخند میگذرانند و در خانوادههای تحصیل کرده آشوری تفال با دیوان حافظ نیز رواج دارد.
نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو مزدک هستند نیز سخت گرامی و بزرگ دانسته میشود و از آن با نام «خرم روز» (خره روز) یاد میگردد و آیینهایی ویژه در آن روز برگزار میشود. این مراسم و نیز سالشماری آغاز زمستان هنوز در میان برخی اقوام دیده میشود که نمونه آن تقویم محلی پامیر و بدخشان (در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان) است.
جشن یلدا و عادات مرسوم در ایران [ویرایش]
سفرهٔ شب یلدا
ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار میمانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم میدارند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیهٔ آنان را تضعیف نکند و با به روشنایی گراییدن آسمان به رخت خواب روند و لختی بیاسایند.
در آیین کهن، بنابر یک سنت دیرینه آیین مهر شاهان ایرانی در روز اول دیماه تاج و تخت شاهی را بر زمین میگذاشتند و با جامهای سپید به صحرا میرفتند و بر فرشی سپید مینشستند. دربانها و نگهبانان کاخ شاهی و همهٔ بردهها و خدمتکاران در سطح شهر آزاد شده و بهسان دیگران زندگی میکردند. رئیس و مرئوس، پادشاه و مردم عادی همگی یکسان بودند. البته درستی این امر تایید نشده و شاید افسانهای بیش نباشد. ایرانیان در این شب باقیمانده میوههایی را که انبار کرده بودند به همراه خشکبار و تنقلات میخوردند و دور هم گرد هیزم افروخته مینشستند تا سپیده دم بشارت روشنایی دهد زیرا به زعم آنان در این شب تاریکی و سیاهی در اوج خود است. جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شبنشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر برگزار میشود. متلگویی که نوعی شعرخوانی و داستانخوانی است در قدیم اجرا میشدهاست به این صورت که خانوادهها در این شب گرد میآمدند و پیرترها برای همه قصه تعریف میکردند. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوههای گوناگون است که همه جنبهٔ نمادی دارند و نشانهٔ برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند، این میوهها که اغلب دانههای زیادی دارند، نوعی جادوی سرایتی محسوب میشوند که انسانها با توسل به برکتخیزی و پردانه بودن آنها، خودشان را نیز مانند آنها برکتآور میکنند و نیروی باروی را در خویش افزایش میدهند و همچنین انار و هندوانه با رنگ سرخشان نمایندگانی از خورشید در شب بهشمار میروند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پُری آن، آیندهگویی میکنند.
آذربایجان
در خطهٔ شمال و آذربایجان رسم بر این است که در این شب خوانچهای تزیین شده به خانهٔ تازهعروس یا نامزد خانواده بفرستند. مردم آذربایجان در سینی خود هندوانهها را تزئین میکنند و شالهای قرمزی را اطرافش میگذارند. درحالی که مردم شمال یک ماهی بزرگ را تزئین میکنند و به خانهٔ عروس میبرند.
استان مازندران [ویرایش]
در مازندران شب یلدا بسیار با اهمیت و گرامی داشته می شود. در این شب همه مردم به خانه پدر بزرگها و مادر بزرگها رفته و ضمن دور هم نشینی و خواندن فال حافظ و فردوسی خوانی به خوردن تنقلات و میوه جات خصوصا" انار و هندوانه و ازگیل می پردازند و با خوردن و نوشیدن و شنیدن صحبتها و داستان های بزرگترها شب را به صبح می رسانند و معتقدند که صبح بعد از یلدا روز پیروزی خورشید بر سیاهی و تاریکیها است.
استان فارس
سفرهٔ مردم شیراز مثل سفرهٔ نوروز رنگین است. مرکبات و هندوانه برای سرد مزاجها و خرما و رنگینک برای گرم مزاجها موجود است. حافظخوانی جزو جدانشدنی مراسم این شب برای شیرازیهاست. البته خواندن حافظ در این شب نه تنها در شیراز مرسوم است، بلکه رسم کلی چلهنشینان شدهاست.
استان همدان
همدانیها فالی میگیرند با نام فال سوزن. همه دور تا دور اتاق مینشینند و پیرزنی به طور پیاپی شعر میخواند. دختر بچهای پس از اتمام هر شعر بر یک پارچه نبریده و آب ندیده سوزن میزند و مهمانها بنا به ترتیبی که نشستهاند شعرهای پیرزن را فال خود میدانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آب و هوای آن منطقهاست در این شب خورده میشود. در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش و مِیز نیز خورده میشود که از معمولترین خوراکیهای موجود در ابن استان هاست.
خراسان
در شهرهای خراسان خواندن شاهنامهٔ فردوسی در این شب مرسوم است. یکی از آیینهای ویژه شب یلدا در استان خراسان جنوبی برگزاری مراسم «کف زدن» است. در این مراسم ریشه گیاهی به نام چوبک را که در این دیار به «بیخ» مشهور است، در آب خیسانده و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالی به نام «تغار» میریزند. مردان و جوانان فامیل با دستهای از چوبهای نازک درخت انار به نام «دسته گز» مایع مزبور را آنقدر هم میزنند تا به صورت کف درآید و این کار باید در محیط سرد صورت گیرد تا مایع مزبور کف کند. کف آماده شده با مخلوط کردن شیره شکر آماده خوردن شده و پس از تزیین با مغز گردو و پسته برای پذیرایی مهمانان برده میشود. در این میان گروهی از جوانان قبل از شیرین کردن کفها با پرتاب آن به سوی همدیگر و مالیدن کف به سر و صورت یکدیگر شادی و نشاط را به جمع مهمانان میافزایند.
اردبیل
در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را قسم میدهند که زیاد سخت نگیرد و معمولاً گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچی و کشمش میخورند.
گیلان
در گیلان هندوانه را حتماً فراهم میکنند و معتقدند که هر کس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمیکند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» یکی دیگر از خوردنیهایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه میشود. در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره میریزند، خمره را پر از آب میکنند و کمی نمک هم به آن میافزایند و در خم را میبندند و در گوشهای خارج از هوای گرم اطاق میگذارند. ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه میشود. آوکونوس در اغلب خانههای گیلان تا بهار آینده یافت میشود و هر وقت هوس کنند ازگیل تر و تازه و پخته و رسیده و خوشمزه را از خم بیرون میآورند و آن را با گلپر و نمک در سینهکش آفتاب میخورند.(آو= آب و کونوس = ازگیل). در گیلان در خانوادههایی که در همان سال پسرشان را داماد یا نامزد کردهاند رسم است که طبقی برای خانواده نوعروس میفرستند. در این طبق میوهها و خوراکیها و تنقلات ویژه شب چله به زیبایی در اطراف آراسته میشود و در وسط طبق هم یک ماهی بزرگ (معمولا ماهی سفید) تازه و خام همراه با تزیین سبزیجات قرار میگیرد که معتقدند باعث خیر و برکت و فراوانی روزی زوج جدید و همچنین سلامت و باروری نوعروس میگردد.[نیازمند منبع]
کرمان
مردم کرمان تا سحر انتظار میکشند تا از قارون افسانهای استقبال کنند. قارون در لباس هیزمشکن برای خانوادههای فقیر تکههای چوب میآورد. این چوبها به طلا تبدیل میشوند و برای آن خانواده، ثروت و برکت به همراه میآورند.
کردستان
در کردستان نیز خانوادههایی که عروس به خانه بخت فرستادهاند خوانچههایی حاوی هندوانه و آجیل و همچنین هدیه را به خانه نو عروس و داماد میفرستند.[نیازمند منبع]
خوراکیها [ویرایش]
از نظر طب سنتی ایران در شب یلدا باید غذاهای گرم خورده شود. میوه مخصوص این شب کدو تنبل میباشدکه دارای طبیعت گرم میباشد. میوه هندوانه مخصوص چله تابستان میباشد نه زمستان چون طبیعت هندوانه سرد است و در فصل گرم باید خورده شود. هم چنین کدو تنبل در تقویت قوای مغز نیز بسیار مؤثر میباشد.
منابع [ویرایش]
مهر، فرهنگ. دیدی نو از دینی کهن.
رضی، هاشم. گاهشماری و جشنهای ایران باستان
جلد چهارم فرهنگ معین - امیرکبیر تهران ۱۳۶۲
دکتر عباس احمدی، مقالهٔ یلدا و جادو
مجله آفتاب، شمارهٔ پنجم، سال اول
وبگاه چراغهای رابطه
پیوند به بیرون [ویرایش]
شب یلدا جشن بزرگداشت دانش - نوشتاری از وبگاه رسمی سازمان میراث فرهنگی ایران
نگاهی به پیشینه و جایگاه یلدا در فرهنگ ایران
شب یلدای ایرانیان مقیم هلند در آمستردام (ویدئو)
سایت تبیان
Saturnalia, An article by James Grout
منابع [ویرایش]
↑ دهخدا: دی
↑ هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، ص ۵۵۳ و ۵۵۴
↑ هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، ص ۵۶۰
↑ هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، ص ۵۵۴
↑ هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، ص ۵۵۴
↑ هاشم رضی، گاهشماری و جشنهای ایران باستان، ص ۵۵۴ و ۵۵۹
↑ religion:: History» The survival of Roman religion. In Encyclopædia Britannica. Retrieved December 12, 2008, from Encyclopædia Britannica Online
↑ کریسمس، در دانشنامه انکارتا
↑ Mithras. By Luther H. Martin. Journal of Biblical Literature, Vol. ۱۰۶
این یک نوشتار خُرد ایران باستان است. با گسترش آن به ویکیپدیا کمک کنید.
[نهفتن]
ن • ب • و
جشنهای ایرانی
نوروز سیزدهبهدر فروردینگان اردیبهشتگان خردادگان تیرگان امردادگان شهریورگان
مهرگان آبانگان آذرگان یلدا دیگان جشن سده بهمنگان اسپندگان چهارشنبهسوری کوسه برنشین
ردهها: جشنوارههای ایران جشنهای ایرانی
قس ترکی آذری
Çillə gecəsi — Yer kürəsinin şimal yarımkürəsində, ilin 365 gününün ən uzun gecəsidir. Bu gecə, şəmsi ilinin, dey ayın başlanqıc gecəsi, azər ayının sonuncu gecəsi və 3 ay novruz bayramına qalmış bir gecədir.
Milad tarixi ilə dekabrın 21-dən 22-ə keçən gecədir. Bu gecə əsasən Cənubi Azərbaycan, Şimali Azərbaycan, Türkiyədə qeyd edilir.
Urmiya, Təbriz, Ərdəbil, Zəncan, Xoy, Şəbistər, Marağa, Naxçıvan, Şəki, Gəncə və digər şəhərlər və çoxlu sayda Azərbaycan kəndləri bu gecəni qeyd edirlər.
Bu gecədə qar yağması çoxlu sevincə səbəb olur. Həmin gecə ailə üzvləri, qohum, dost, tanış səmimiyyətlə bir yerə yiğışır və ilin ən uzun gecəsini meyvə və çoxlu şirniyyat yeməklə qeyd edirlər.
Bu gecənin ən əhəmiyyətli atributlarından biri qarpızdır. Əhali qarpız yeyir ki, soyuğa yox desin. Belə ki, hər ailə həmin gecə mütləq bir qarpız almalıdır. Əgər yeni evlənənlər varsa onlara da valideynləri tərəfindən qarpız hədiyyə verilir.
Cəviz (qoz) halvası, həvic (kök) halvası, paxlava (baqləva), toxum (semiçka)(tum) və meyvələr və digər şirniyyatlar da bu gecədə süfrədə olmalıdır.
[redaktə]Xarici keçidlər
Yelda ve Çille
Kateqoriyalar: Azərbaycan bayramlarıİran bayramları22 dekabrdakı bayramlarTürk mifologiyası
قس ترکی استابولی
Yelda (Farsça: شب یلدا, Shāb-e Yaldā), en uzun gecedir.
İran'da yaklaşık 2000 yıldan fazla zamandır 21 Aralık'ı 22 Aralık'a bağlayan gece kutlanan ve günlerin kısalmasının son bulduğunun habercisi olan kutlamaların adıdır. Kökenlerini güneş tanrısı Mithra’nın doğumundan alan bu bayram, Romalıları dahi etkilemiştir.Romalıların Saturnalia ve Sol Invicta şenliklerinde Yelda gecesinden izler taşır. Bugün İranda bu geceyi karpuz yiyerek ve aile büyükleri çevresinde toplanıp sohbet ederek geçirmek kısmen de olsa süren bir gelenektir.
Yelda sözcüğü Süryani dilinden gelmekte ve "Velede" kökündendir.
Arap fetihlerinden önceki dönemlerde, İranlılar her ne kadar Zerdüştiliği devlet dini olarak kabul etmiş olsalar da Mithra kültü gibi batı İran kaynaklı bazı pagan kült unsurları halk arasında yaygınlık kazanmıştı. Romalıların İranlılardan devr aldıkları bu kutlamayı hıristiyanlık döneminde de sürdürmeyi amaçlamış oldukları düşünülür. İsa'nın doğumunun kutlandığı Noel gününün de her nasılsa üç gün farkla bu tarihe çok yakın bir tarihe rastlaması bu savı güçlendirmektedir.[1]
Kaynakça [değiştir]
^ Şeb-i Yelda ve Noel, Bekir Azgın
Ayrıca bakınız [değiştir]
Nardugan
Dış bağlantılar [değiştir]
Yelda ve Çille
İran ile ilgili bu madde bir taslaktır. İçeriğini geliştirerek Vikipedi'ye katkıda bulunabilirsiniz.
Kategoriler: İran taslaklarıGeleneklerİran'da kültür
قس روسی
Шаб-е Елда (перс. یلدا), Шаб-е Челле (перс. شب چله) — древний иранский праздник, первоначально отмечавшийся самой длинной ночью года, то есть накануне зимнего солнцестояния.
История Ялды связана с культом Митры. Считается, что это ночь рождения Митры, персидского бога света и правды. На утро самой длинной ночи в году Митра родился от своей девственной матери.
После реформы иранского календаря в 1925 году, которая привязала сезоннные мероприятия к дням календаря, Ялда отмечается в ночь и первый день десятого месяца (Дей). С учётом ежегодных сдвигов праздник может прийтись на день раньше или позже зимнего солнцестояния.
После падения империи Сасанидов и распространения ислама значение этого праздника упало, Ялда стал семейным зороастрийским праздником. Использование свежих фруктов среди зимы напоминает древние обычаи просьбы божеств о защите озимых.
В конце XIII века иранский поэт Саади писал в своем Бустане: «Настоящее утро не придёт, пока не закончится ночь Ялда».
Ночь Ялда была официально внесена в список национальных сокровищ Ирана на специальной церемонии в 2008 году.
[править]См. также
Митра (бог)
Солнцестояние
Йоль
Коляда
[править]Ссылки
Ялда — иранская ночь // russian.irib.ir
Шаб-е Ялда // Persia.Ru
Категории: Праздники ИранаЗороастрийские праздникиПраздники 22 декабряПраздники 23 декабряНочи с личным именем
قس فرانسه
Shab-e-Yalda est une fête iranienne qui marque à la fois la plus longue nuit de l'année et le début de l'hiver. Le Yalda est l’un des 4 jalons du calendrier solaire iranien. Il s’agit en fait de la célébration du solstice d’hiver car le nouvel an iranien (Norouz) sera fêté le 21 mars, c’est-à-dire le premier jour du printemps. Cette fête se déroule le 21 décembre. Elle célèbre la naissance de Mithra, le dieu du soleil. Subséquemment, les journées s'allongent de plus en plus et la clarté du jour l'emporte sur l'obscurité de la nuit.
Les Iraniens ont, dès le début, célébré cette veille de Shab-e-Yalda en savourant "shab-chéré" ainsi que des fruits dont le centre est rouge notamment grenades et pastèques, car le rouge représente le feu, symbole du soleil. Ils ornaient, également, le "Sapin Aryen" toujours vert, symbole de renouvellement continuel du monde. Ils mettaient au-dessus une étoile, représentant ainsi la lumière, source de tous les pouvoirs. Ce sapin est même gravé sur les murailles de Persépolis construit il y a plus de 25 siècles.
De nombreuses civilisations indo-chinoises ont fondé leur calendrier sur la course de la lune. Mais les cosmologues perses, les astronomes et les astrologues créèrent en leur temps des observatoires, et suivirent quotidiennement le changement léger de luminosité solaire. Ils ont ainsi créé un calendrier qui a relié ces changements du jour aux saisons. Astrologiquement parlant, ils ont créé ce qui s’appelle l’horoscope. Dans l’Iran d’aujourd’hui le calendrier est un calendrier astrologique. Il a résisté à l’usure du temps, et les Iraniens ont quatre célébrations pour commémorer la lumière et la nuit. L’un des passages de saison les plus appréciés en Iran est précisément la fête de Yalda, célébrée depuis au moins 10,000 ans par tous iraniens de toutes les confessions. Les Européens le fêtent aussi d’ailleurs, certains disent que Noël, cette veillée pour attendre la naissance de l’enfant lumière, serait inspiré de Yalda qui a pris le nom de Yuletide en Europe.
Lien externe[modifier]
(en) Article Shab-e yalda sur le site anglais de Wikipedia
(en) Article concernant Yuletide sur le site anglais de Wikipedia
Portail des fêtes et des traditions Portail de l’Iran
Catégories : Fête iranienneFolklore iranienFête de décembre
قس اسپانیائی
Shab-e Yaldā (persa: یلدا) o Shab-e Chelleh (persa: شب چله) es un festival persa originalmente celebrado en el Hemisferio Norte de la noche más larga del año, es decir, en la víspera del Solsticio de Invierno.
[editar]Historia
El poeta iraní del siglo 13 Sa'di escribió en su Bustan:
"La verdad no vendrá mañana, hasta que la noche Yalda se ha ido ".
Tras la reforma de 1925 del calendario iraní, , vinculado a los acontecimientos de temporada algunos días específicos de la agenda, Yalda llegó a celebrarse en la noche antes e incluyendo el primer día del décimo mes (Dey). Sujeto a variaciones temporales, Yalda puede caer un día antes o un día después de la Solsticio de Invierno. Tras la caída del Imperio Sasánida y el posterior incremento del islam, la importancia religiosa del evento se perdió, y al igual que otros festivales zoroástricos, Yalda se convirtió en una ocasión social en que la familia y amigos cercanos se reúnen. No obstante, la obligación de servir de fruta fresca durante mediados de invierno es una reminiscencia de las antiguas costumbres de la invocación de las divinidades para pedir la protección de los cultivos de invierno.
[editar]La Yalda hoy
Las familias tradicionales siguen celebrando reuniones durante la Yalda,1 y también la radio y televisión iraní ofrecen programas especiales sobre la Yalda.
Se colocan sandías en el korsi, tradicional pieza de mobiliario similar a un cuadro muy corto, en torno a la cual la familia se sientan en el suelo. En ella, se coloca una manta de lana, para que la gente coloque sus piernas debajo de la manta. Dentro del korsi, el calor se genera por medio de carbón, electricidad o calentadores de gas. En esta noche tradicionalmente se comen granadas.
[editar]Referencias y notas de pie
↑ Dareini, Ali Akbar (December 20, 2008), «Iranians celebrate longest night of the year», The Daily Journal, (AP wire story).
Ver las calificaciones de la página
Evalúa este artículo
¿Qué es esto?
Confiable
Objetivo
Completo
Bien escrito
Estoy muy bien informado sobre este tema (opcional)
Enviar calificaciones
Categorías: Cultura de IránFestivales de invierno
قس انگلیسی
Yalda (Persian: یلدا)), Shab-e Yaldâ (Persian: شب یلدا), "Yalda Night"), or Shab-e Chelleh (Persian: شب چلّه, Azerbaijani: چله گجه سی; lit. "Night of Forty") is the Persian Winter Solstice Celebration[1][2] which has been popular since ancient times. Yalda is celebrated on the Northern Hemisphere's longest night of the year, that is, on the eve of the Winter Solstice. Depending on the shift of the calendar, Yalda is celebrated on or around December 20 or 21 each year.
Yalda has a history as long as the Mithraism religion. The Mithraists believed that this night is the night of the birth of Mithra, Persian angel of light and truth. At the morning of the longest night of the year the Mithra was born.
Following the fall of the Sassanid Empire and the subsequent rise of Islam in Persia/Iran, the religious significance of the event was lost, and like other Zoroastrian festivals, Yalda became a social occasion when family and close friends would get together. Nonetheless, the obligatory serving of fresh fruit during mid-winter is reminiscent of the ancient customs of invoking the divinities to request protection of the winter crop.
The 13th century Persian poet Sa'di wrote in his Bustan: "The true morning will not come, until the Yalda Night is gone".
Following the Persian calendar reform of 1925, which pegged some seasonal events to specific days of the calendar, Yalda came to be celebrated on the night before and including the first day of the tenth month (Dey). Subject to seasonal drift, this day may sometimes fall a day before or a day after the actual Winter Solstice.
Yalda Night has been officially added to Iran's List of National Treasures in a special ceremony in 2008.[3]
Iranian Azeris call it Chilla Gejasi, which means the beginning of the first 40 days of winter.[4]
Contents [show]
[edit]Yalda tradition
In Zoroastrian and ancient Iranian traditions, the winter solstice with the longest night of the year was an auspicious day, and included customs intended to protect people from misfortune. On that day, people were advised to stay awake most of the night. To commemorate, people have small parties and gatherings and eat the last remaining fresh fruits from summer.[5]
In modern days, although Yalda is not official holiday in Iran, families continue to hold traditional gatherings[6] Iranian radio and television offer special programmes on Yalda.
The night of the greater Chelleh is called šab-e Chelleh or šab-e yaldā and is the occasion of special ceremonies. In most parts of Persia the extended family gather around and enjoy a fine dinner. Many varieties of fruits and sweetmeats especially prepared or kept for this night are served. In some areas it is believed that forty varieties of edibles should be served during the ceremony of the night of Chelleh. The most typical is watermelon especially kept from summer for this ceremony. It is believed that consuming watermelons on the night of Chelleh will ensure the health and well-being of the individual during the months of summer by protecting him from falling victim to excessive heat or disease produced by hot humors. After dinner the older individuals entertain the others by telling them tales and anecdotes . Another favorite and prevalent pastime of the night of Chelleh is divination by the Dīvān of Hafez (fāl-e Hafez). It is believed that one should not divine by the Dīvān of Hafez more than three times, however, or the poet may get angry [7]..
The night of Chelleh is a magically potent night. Its magic however, is primarily associated with eating. For instance, in Khorasan there is a belief that whoever eats carrots, pears, pomegranates, and green olives will be protected against the harmful bite of insects, especially scorpions. Eating garlic on this night protects one against pains in the joints. Placing one’s mouth near a donkey’s ear and whispering into its ear is certain to cure any ailment, while mixing camel fat and mare’s milk and burning them will protect from insects the place where the smoke from this concoction penetrates.[7]
Foods common to Yalda celebration include watermelon, pomegranate, nuts, and dried fruit. These items and more are commonly placed on the korsi, a traditional piece of furniture similar to a very short table, covered by a wool or wool-filled blanket. People sit around the Korsi and put their legs under the blanket. Inside the korsi, heat is generated by means of coal, electricity or gas heaters. Activities common to celebration of Yalda include staying up past midnight, conversation, eating, reading poems out loud, telling stories and jokes, smoking "Ghelyoon" (water pipe), and for some dancing. Prior to invention and prevalence of electricity, decorating and lighting the house and yard with candles was also part of the tradition, but few have continued this tradition. Another faded tradition is giving the present of dried fruits and nuts to family and friends in small parchments tied with ribbon (similar to "favors" currently made for wedding and baby related parties in the United States). Prior to ban of alcohol, drinking wine was also part of the celebration. Despite the Islamic alcohol ban in Iran, many continue to include home-made and contraband alcoholic drinks in their celebrations. New traditions include on-line sharing of pictures from Yalda gatherings.
Another common practice on the night of Chelleh involves young engaged men. These send a platter containing seven kinds of fruits and a variety of gifts to their fiancees on this night. In some areas the girl and her family return the favor by sending gifts back for the young man.[7]
Many Iranian-Americans also celebrate Shab-e-Yalda in America. Some go to the extent of dressing up in "mahali" (traditional regional) cloths, and making makeshift Korsi to place the food on and gather around. Others do far less, only wishing each other a happy Yalda in phone calls or on social networks. Some facilities run for Iranian-American children teach about Shab-e-Yalda and some even have Yalda parties. Iranian-American television stations and American radio stations broadcasting in Persian also commemorate Shab-e-Yalda with special greetings and specials programing.
[edit]Origin
This remainder of this article may require cleanup to meet Wikipedia's quality standards. No cleanup reason has been specified. Please help improve this remainder of this article if you can. (December 2010)
The Eve of the Yalda has great significance in the Persian/Iranian calendar. Shab-e Yalda is a time of joy.
Yalda is traced back to Syriac ܝܠܕܐ, meaning birth.[8] Mithra-worshipers used the term 'yalda' specifically with reference to the birth of Mithra. As the longest night of the year, the Eve of Yalda (Shab-e Yalda) is also a turning point, after which the days grow longer. In ancient times it symbolized the triumph of the Sun God over the powers of darkness[citation needed] .
The Cult of the Mithra was first introduced to Iran thousands of years ago by migrant Aryans[citation needed] . Mithra, the Sun God remained a potent symbol of worship throughout the following centuries. Centuries later, during the Achaemenid era, Mithra became a principal deity, equal in rank to Ahura Mazda (the god of all goodness) and Anahita (goddess of water and fertility)[citation needed] .
In Sasanian times, Zoroastrianism became Persia's official religion[citation needed], but Mithra's importance remained undiminished. This is evident from the bas-reliefs as Naqsh-e Rustam and Tagh-e Bustan. At Naqsh-e Rustam, Anahita bestows the royal diadem upon Nasri, the Sasanian King. At the investiture of Ardeshir I, Ahura Mazda bestows this diadem to the new King. At Tagh-e Bustan too, Ahura Mazda is again conferring the royal diadem upon Ardeshir II. Mithra is always present as a witness to these ceremonies[citation needed] .
Over the centuries Mithraism spread to Greece and Ancient Rome via Asia Minor, gaining popularity within the ranks of the Roman army. In the 4th century AD as a result of errors made in calculating leap years and dates, the birthday of Mithra was transferred to 25 December[citation needed] .
It was said that Mithra was born out of the light that came from within the Alborz mountains[citation needed] . Ancient Iranians would gather in caves along the mountain range throughout the night to witness this miracle together at dawn. They were known as 'Yar-e Ghar' (Cave Mates). In Iran today, despite of the advent of Islam and Muslim rituals, Shab-e Yalda is still celebrated widely.
It is a time when friends and family gather together to eat, drink and read poetry (especially Hafez) until well after midnight. Fruits and nuts are eaten and pomegranates and watermelons are particularly significant. The red color in these fruits symbolizes the crimson hues of dawn and glow of life, invoking the splendor of Mithra.
Because Shab-e Yalda is the longest and darkest night, it has come to symbolize many things in Persian poetry; separation from a loved one, loneliness and waiting. After Shab-e Yalda a transformation takes place - the waiting is over, light shines and goodness prevails.
' The sight of you each morning is a New Year Any night of your departure is the eve of Yalda' (Sa'di)
'With all my pains, there is still the hope of recovery Like the eve of Yalda, there will finally be an end' (Sa'di)
During the long night, Iranians also practice bibliomancy with the poetry of the highly respected mystic Iranian poet, Hafez. The poems of Divan-e-Hafez, which can be found in the bookcases of almost all Iranian families, are intermingled with peoples' life and are read or recited during various occasions like Nowruz and Yalda Night.[3]
[edit]References
^ "Persian Winter Solstice in Paris", Shiraz University website, 2008-12-12, retrieved 2010-11-25
^ "YALDA: The Persian Winter Solstice Celebration", Payvand News, 2008-12-20, retrieved 2010-11-25
^ a b Iran to celebrate Yalda; longest night of the year
^ "چیلله گئجه سی". ahrabnews.com. Retrieved Jan 10, 2012.
^ Culture and customs of Iran By Elton L. Daniel, ʻAlī Akbar Mahdī, Page 188
^ Dareini, Ali Akbar (December 20, 2008), "Iranians celebrate longest night of the year" (– Scholar search), The Daily Journal, (AP wire story)[dead link].
^ a b c Omidsalar, Mahmoud. "Chelleh In Persian Folklore". Encyclopædia Iranica. Retrieved 2011-12-21.
^ http://www.premiumwanadoo.com/cuneiform.languages/syriac/dosearch.php?searchkey=5464&language=id
Price, Massoume (December 8, 1999), Shab-e Yalda, Burlingame: The Iranian
Kianush, K. (August 7, 2005), The Festival of 'Yalda', Highworth: Art Arena
Jafarey, Ali (December 19, 2002), Winter Solstice, Yule, Yuletide, Yalda, Vancouver Community Network
Chabok, Hamid R., Oormazd Night,
[edit]External links
Dutch-Persians Celebrated YALDA in Amsterdam (VIDEO)
Celebrating Yalda: The Persian Winter Solstice
Yalda - Persian Roots of Christmas Traditions
Persian roots of Christian traditions
[1]
^ "Persian Winter Solstice in Paris", Shiraz University website, 2008-12-12, retrieved 2010-11-25
^ "YALDA: The Persian Winter Solstice Celebration", Payvand News, 2008-12-20, retrieved 2010-11-25
^ a b Iran to celebrate Yalda; longest night of the year
^ "چیلله گئجه سی". ahrabnews.com. Retrieved Jan 10, 2012.
^ Culture and customs of Iran By Elton L. Daniel, ʻAlī Akbar Mahdī, Page 188
^ Dareini, Ali Akbar (December 20, 2008), "Iranians celebrate longest night of the year" (– Scholar search), The Daily Journal, (AP wire story)[dead link].
^ a b c Omidsalar, Mahmoud. "Chelleh In Persian Folklore". Encyclopædia Iranica. Retrieved 2011-12-21.
^ http://www.premiumwanadoo.com/cuneiform.languages/syriac/dosearch.php?searchkey=5464&language=id
[show] v t e
Winter solstice and midwinter festivals
[show] v t e
Iranian festivals - Modern and Historical
View page ratings
Rate this page
What's this?
Trustworthy
Objective
Complete
Well-written
I am highly knowledgeable about this topic (optional)
Submit ratings
Categories: Festivals in IranWinter holidaysDecember observancesWinter festivalsPersian words and phrases
قس آلمانی
Die Yalda-Nacht (persisch شب یلدا, DMG Šab-e Yaldā) ist eines der vier großen altpersischen Feste des indo-iranischen Kulturkreises, die gemäß dem iranischen Sonnenkalender begangen werden. Es handelt sich um die Nacht der Wintersonnenwende vor dem ersten Dey-Tag (دى)[1], also die Nacht vom 21. auf den 22. Dezember – die längste Nacht des Jahres. Das Fest ist eines der wichtigsten Feste des Zoroastrismus, wird aber auch von den heute mehrheitlich muslimischen Völkern des iranischen Kulturkreises und Zentralasiens gefeiert.
Inhaltsverzeichnis [Anzeigen]
Name und Geschichte [Bearbeiten]
Yalda ist ursprünglich ein aramäisches Wort mit der Bedeutung „Geburt“. Im iranischen Kulturkreis wird Yalda als Geburt des Lichts bzw. der Sonnengottheit Mithra verstanden.[2]
Die Yalda-Nacht wird auch Tschelle-Nacht (شب چله), wörtlich „Nacht der vierzigtägigen Periode“, genannt.[3]
Im Rahmen des Mithraskultes kam das Fest als „Fest des Lichtes“ durch Legionäre auch in das römische Reich. Manche christlichen Historiker sind der Meinung, dass Weihnachten eine Weiterentwicklung dieses Festes sei. Bis zum 4. Jh. wurde im antiken Rom am 21. Tag des zwölften Monates des julianischen Kalenders (dem 1. Tag des zehnten Monats des iranischen Kalenders), also im Dezember das Mithras-Fest zu Ehren der Geburt des Lichtes abgehalten. Mit der Übernahme des Christentums als Staatsreligion wurde dieses größte Fest im alten Rom von der Kirche in die Feier der Geburt Jesu Christi umgewidmet. Ähnliche Sonnwendfeiern sind auch von den Kelten und Germanen überliefert (siehe Julfest).
Bräuche [Bearbeiten]
In der Yalda-Nacht finden sich Freunde und Verwandte in den Häusern der Ältesten zusammen, wo sie die Nacht über gemeinsam feiern. Traditionell werden zu diesem Anlass vor allem Melonen, Granatäpfel, rote Trauben (in Kongina (کنگینه) genannten luftdichten Tonschalen konserviert) und Backobst gegessen. Meist sitzt man um das Korsi und liest aus dem Divan des persischen Dichters Hafez vor. Hierbei handelt es sich um das Fal-e Hafez (فال حافظ), also um eine Art Orakelbefragung oder Weissagung anhand der Hafez-Gedichte.[4]
Ein weiterer Brauch ist das Entzünden eines großen Feuers, das Licht und Hoffnung repräsentiert. Die Menschen freuen sich, dass das Licht neu geboren wird und sich gegen die Dunkelheit durchsetzt, denn nach der Yalda-Nacht werden die Tage wieder länger.
In der altpersischen Tradition kam der Herrscher in der Yalda-Nacht vom Thron herab und begab sich in die Wüste. Er schickte Diener und Wächter in den Urlaub und ging in ein Dorf, um dort die Nacht mit einfachen Bauern zu verbringen und ihnen zuzuhören.
Die Yalda-Nacht in der Dichtung [Bearbeiten]
Die Yalda-Nacht hat viele persische Dichter, darunter Onsuri, Nāsir-i Chusrau, Dschalal ad-Din Rumi,[5] Hafez,[6] Saadi,[7] und Dschami zu Gedichten inspiriert. Zwei Beispiele:
Original[8] Übersetzung von Joseph von Hammer-Purgstall
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
نور ز خورشید جوی بو که برآید
[...]
Das Herz ist nicht für Gegner, denn es scheint,
Daß wenn ein Teufel geht, ein Engel komme.
Die Dränger halten Rath in Finsternissen,1
Du bitt', daß Licht der Sonne, daß es komme.
[...][9]
(1) Joseph von Hammer-Purgstall hat hier Yalda-Nacht als „Finsternis“ übersetzt.
Original: Gedicht von Saadi übersetzt ins Englisch von Amirkabir, translated by Rums Götterschwert[10]
روز رویش چو برانداخت نقاب شب
زلف گویی از روی قیامت شب یلدا برخاست
[...]
Dein Anblick jeden morgen ist ein Neues Jahr.
Jede Nacht, die du abreist, ist der Vorabend von Yalda.
[...][11]
Anmerkungen und Einzelnachweise [Bearbeiten]
↑ Dey ist der Name des 10. Monats des iranischen Sonnenjahres, welcher dem Tierkreiszeichen Steinbock (جدى, Dschadi) entspricht.
↑ Sowohl bei Yalda als auch bei Mit(h)ra handelt es sich auch um einen weiblichen iranischen Vornamen.
↑ Das iranische Jahr wird nicht nur in vier Jahreszeiten und 12 Monaten eingeteilt, sondern auch in vierzigtägige Perioden der tiefsten bzw. höchsten Temperaturen im Sommer und der niedrigsten und größten Winterkälte.
↑ Fal-e Hafez (persisch)
↑ mowlavi.recent.ir
↑ hafez.recent.ir
↑ saadi.recent.ir
↑ http://hafez.recent.ir/default.aspx?item=910&page=1#3
↑ deutsche-liebeslyrik Hafez Übersetzung
↑ Shab e Yalda
↑ http://tangsir2569.wordpress.com/2010/12/19/weihnachten-ist-shab-e-yalda/
Weblinks [Bearbeiten]
Happy Yalda - Mithrakana bei Oshihan
Fotos
Feste zur Sonnenwende
Kategorien: Iranischer KalenderAlt-Iranisches FestFeste und Brauchtum nach JahreszeitKultur (Iran)Zoroastrismus
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
شب یَلدا. نام بلندترین شب سال در نیمکرهٌ شمالی زمین. این شب به زمان غروب آفتاب از ۳۰ آذر تا طلوع آفتاب در ۱ دی اطلاق میشود، که برابر است با ۲۱ یا ۲۲...
شب یلدا یا شب چله، بلندترین شب سال است که ایرانیان آن را از دیرباز مبارک می دارند. در این شب ایرانیان با گردآمدن به دور آتش و رقص و پایکوبی این شب را ...