ترک
نویسه گردانی:
TRK
tark: (دست برداشتن، رها کردن). همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: موکس muks (سنسکریت: muksa) ورج varj (سنسکریت) هندیس handis (اوستایی) اکت okat (سغدی)***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ترک رخساره . [ ت ُ رُ رَ / رِ ] (ص مرکب ) خوبروی : مهی ترک رخساره هندو سرشت ز هندوستان داده شه رابهشت .نظامی .
افراسیاب ترک .[ اَ ب ِ ت ُ ] (اِخ ) همان افراسیاب پادشاه داستانی توران که با ایرانیان باستان جنگها داشته است . مافروخی آرد: و بعضی گویند این...
ابن ترک جیلی . [ اِ ن ُ ت ُ ک ِ ] (اِخ ) ابوالفضل عبدالحمیدبن واسع حاسب . او را تألیفات چند است در علم حساب از جمله کتاب الجامع فی الحساب . ...
ترک کشی ایلاقی . [ ] (اِخ ) مراد از ترک کشی ... همان شاعریست که ترک یا ترکی کشی ایلاقی نام داشته و از شاعران زمان سامانیان بوده است ....