مختلف
نویسه گردانی:
MḴTLF
این واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: نیازنگ niâzang (سغدی) **** علی محمد عالیقدر 09163657861
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
مختلف . [ م ُ ت َ ل ِ ] (ع ص ) اختلاف کننده . (غیاث ) (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). اختلاف کننده و ناموافق . ناهموار. (ناظم الاطبا...
مختلف . [ م ُ ت َ ل َ ] (ع ص ) اختلاف کرده شد. (غیاث ) (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). اختلاف کرده شده و ناموافق و به خلاف اندیشه...
خط مختلف . [ خ َطْ طِ م ُ ت َ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خط نامساوی . (ناظم الاطباء).
تب مختلف . [ ت َ ب ِ م ُ ت َ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) از انواع تب هایی است که در آن سستی ها و هیجانات غیرمنظم باشد و نوبت معینی نداشته...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.