عذر
نویسه گردانی:
ʽḎR
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
ویاج (سنسکریت: ویاجَ)
هیکا (سنسکریت: هیلا)
واژه های همانند
۷۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
ابی عزر. [ ] (اِخ ) (پدر یاری ) نبیره ٔ منسّه . (قاموس کتاب مقدس ).
آذر رام . [ ذَ رِ ] (اِخ ) در بیت ذیل اگر تصحیفی راه نیافته باشد ظاهراً نام آتشکده ای بوده است : دل شاه از اندیشه آزاد گشت سوی آذر رام و ...
به رنگ سرخ و زرد که درهم باشند ، سرخ چون آتش ...
ماه آذر. [ ذَ ] (اِخ ) نام دبیر انوشیروان . (از فهرست ولف ). یکی از دبیران انوشیروان . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : سدیگر که ماه آذرش بود نا...
نوش آذر. [ ذَ ] (اِخ ) نام آتشکده ای است . (از غیاث اللغات ). نام آتشکده ٔ دوم است از هفت آتشکده ٔ مغان و پارسیان باستان . (انجمن آرا) (از جه...
نوش آذر. [ ذَ ] (اِخ ) نام یکی از پهلوانان شاهنامه ، و آن فرزند اسفندیار است که در جنگ زابل به دست زواره کشته شد : یکی مایه ور پور اسفندی...
هفت آذر.[ هََ ذَ ] (اِخ ) هفت آتشکده ٔ معروف ایران قدیم : آذرمهر، آذرنوش ، آذربهرام ، آذرآیین ، آذرخرین ، آذربرزین ، آذرزردشت . (یادداشت مؤلف ). ...
پور آزر. [ رِ زَ ] (اِخ ) مراد ابراهیم پیغمبر، پدر اسماعیل علیهما السلام است : چنین خواندم که پیش پور آزراز آتش نرگس و گل رست و ریحان . ناص...
آتش جهنده که عبارت از برق باشد، چه گشسب به معنی جهنده بود و ملکی است موکل آتش. همچنین نام اتشکده ایست در بلخ بنا کرده گشتاسپ که اسکندر خراب کرد.
سوا...
آذر نام ایزد نگاهبان آتش است. در زبان پهلوی این نام به صورت آتور و در اوستا و فارسی باست آتر آمدهاست. ایزد آذر در کتاب اوستا به سبب اهمیت مقام پسر اه...