اجازه ویرایش برای همه اعضا

وظایف

نویسه گردانی: WẒAYF
این واژه عربی و اوپ (= جمع) وظیفه است و پارسی آن اینهاست:
هَرگان، هرگاس (هَرگ = وظیفه؛ پهلوی + «ان، اس»)
آستوگان، آستوگاس (آستوگ از اوستایی: آستوگاتو= وظیفه + «ان، اس»)
کاریان، کاریاس (کاریا= وظیفه؛ سنسکریت + «ان، اس»)
اس پسوند اوپ در سنسکریت می باشد
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
وظایف . [ وَ ی ِ ] (ع اِ) وظائف . وظیفه ها.- اهل وظایف ، ارباب وظایف ؛ وظیفه داران و ارباب استحقاق . (ناظم الاطباء). رجوع به وظیفه و وظائف ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
وظائف . [ وَ ءِ] (ع اِ) وظایف . ج ِ وظیفه . (منتهی الارب ). به معنی روزمره از طعام و رزق و جز آن . (آنندراج ). رجوع به وظیفه شود. و گویند: لل...
خوار و ضعیف . [ خوا / خا رُ ض َ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) نحیف . بی توان . بی قدرت . (یادداشت بخط مؤلف ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.