زمستان
نویسه گردانی:
ZMSTAN
این واژه در اوستایی این واژه ها بوده است:
اَئیوی گامَ، زَئِنَ، زِمَس، زْیانْم، زْیاو، زیمَ، زَیَنَ
و در پهلوی: زَم، زَمیستان بوده است
پس پسوند زمان «تان» به زِمَس افزوده شده و زمستان شده است
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
زمستان . [ زَ / زِ م ِ ] (اِ مرکب ) مرکب است از لفظ «زم » که بمعنی سردی است و لفظ «ستان » که برای کثرت و نیز برای ظرفیت باشد. (غیاث ) (آنند...
سال زمستان . [ زِ م ِ ] (اِخ ) قصبه ای است در قندهار ۞ . (تاریخ شاهی چ کلکته ص 168).
خانه ٔ زمستان . [ ن َ / ن ِ ی ِ زِ م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خانه ای که برای زمستان اختیار میکنند. خانه ای که زمستانها برای نشستن بکار م...