اورک اهریمن دیو
نویسه گردانی:
ʼWRK ʼHRYMN DYW
اورکها (به زبان انگلیسی: Orcs ) موجوداتی شرور و اهریمنی بودند که به مورگوت، سائورون و سارومان خدمت و در سرزمین میانه زندگی میکردند. اورکها را موجوداتی شبیه به انسانها، از نظر جثه تنومند و بدهیکل و زشت و کثیف توصیف کردهاند. هر چند آنها موجوداتی کودن نیستند، اما در اکثر داستانها به موجوداتی احمق و بیچاره تشبیه شدهاند که نمیتوانند کلمات را به درستی ادا کنند و به جای ساختن فقط قادر به نابود کردن میباشند. خون آنها سیاه رنگ بوده و بیشتر شبیه مردگان متحرک هستند. اورکها معمولاً از سوی مورگوت، سائورون و سارومان به عنوان سرباز و خدمتکار استفاده میشدند. در داستان هابیتها از اورکها با نام گابلین یاد شدهاست که شخصیت منفی اصلی داستان میباشند. اورکها موجوداتی آدمخوار بودند که در نبرد هیچ دردی را احساس نمیکردند. در زبان سینداری واژه اورک (Orc) در اصل به صورت Orch بودهاست. اورک در زبان انگلیسی کهن به معنای "دیو و اهریمن" میباشد.
فهرست مندرجات [مخفی شود]
۱ تاریخچه
۱.۱ مبدأ و منشأ اورکها
۱.۱.۱ الفهای ناقص
۱.۱.۲ مایارهای نزول یافته
۱.۱.۳ برخی پیوندها با انسانها
۱.۲ دوران اول
۱.۳ دوران دوم
۱.۴ دوران سوم
۱.۵ دوران چهارم و بعد از آن
۲ خصوصیات
۲.۱ فرهنگ
۲.۲ طول عمر
۲.۳ ظاهر
۲.۴ انواع اورکها
۳ اورکهای مشهور
۴ اورکها در زبانهای تالکین
۵ اورکها و گابلینها
۶ منابع
تاریخچه
مبدأ و منشأ اورکها
مبدأ خلقت اورکها هنوز یک سؤال است. در نوشتههای تالکین، اهریمن قادر به خلقت مستقل نیست، در حالیکه بر خلاف این موضوع مورگوت که از والار بود اولین کسی بود که آشکارا دست به خلقت اورکها زد. برخلاف اورک-نئاس در افسانه بئوولف، به هیچگونه اورک مادهای در آثار تالکین اشاره نشدهاست. همچنین در فیلمهای ساخته پیتر جکسون، شما نمیتوانید حتی یک اورک ماده ببینید. احتمالا نژادی که همه آنها نر باشند قادر به تولیدمثل نخواهند بود. اما، یکی از نظریات تالکین با این حقیقت تناقض دارد و آن این است که در سیلماریلیون تالکین اظهار میدارد: "چرا که اورکها دارای زندگی بودند و به اقتباس از آداب و رسوم فرزندان ایلوواتار بر تعداد آنها افزوده شد."
الفهای ناقص
اما، تالکین بعدها افسانه را تغییر داد به طوریکه مورگوت دیگر نمیتوانست به میل خودش خلقتی انجام دهد و این نظریه را اینگونه در داستان سیلماریلیون اصلاح نمود که اورکهای آنگباند الفهایی بودند که بواسطه شکنجه و قطع اعضاء تغییر شکل داده بودند. این نظریه بعدها از استقبال بهتری برخوردار شد. این مسأله در فیلم ارباب حلقهها:یاران حلقه (فیلم) به طور واضح گفته شدهاست. از سوی دیگر، اگر اورکها در باطن الف بودهاند، پس باید نامیرا نیز باشند - حقیقتی که اگر درست باشد، میتواند با رفتار تالکین با اورکها در داستانهایش تناقض داشته باشد، هرچند کتابهای وی آشکارا این مسأله را تأیید و یا انکار نمیکند.
مایارهای نزول یافته
شواهدی در مجموعه کتابهای تاریخ سرزمین میانه (کتاب) (به خصوص در کتاب حلقه مورگوت و بخش "اساطیری که دگرگون شدند" ) وجود دارد که رهبران اورک نظیر بولدوگ در دوران اول، یا گابلین اعظم که بیلبو و دورفها با او روبرو شدند، در اصل مایارهایی بودهاند که تنزل یافته و به شکل اورک در آمدند.
ملکور موجودات بسیاری را آلوده ساخت، برخی از آنان نظیر سائورون بزرگ و والامقام و برخی نیز مانند بالروگها از مرتبه پایینتری برخوردار بودند. کم اهمیت ترین آنها را میتوان اورکها اولیه دانست.
برخی پیوندها با انسانها
بعدها تحت رهبری ژنرال مورگوت یعنی سائورون، انسانهایی وجود داشتند که به اورک تبدیل گشتند. این عمل بعدها در دوران نبرد حلقه توسط سارومان انجام گرفت. او با جادوی خویش اورکهای بیرحمی با نام اوروکهای سیاه را خلق کرد. به احتمال زیاد این نوع اورکها در اصل ماده بودهاند. همچنین این احتمال نیز وجود دارد که زنان انسانها مجبور میشدند که اورکهای نر را تولید و پرورش دهند. برخی میگویند که انسانها بجای الفها برای تبدیل به اورک مورد استفاده قرار میگرفتند. یکی از نظریات در این مورد اظهار میدارد که الفهایی که شکنجه میشدند تبدیل به اورک و انسانهایی که شکنجه میشدند تبدیل به اوروک میشدند.
دوران اول
اورکها در دوران اول به عنوان نیروی اصلی مورگوت ظاهر میشوند. صدها هزار از این موجودات در آنگباند وجود داشتند که در نبردهای بلریاند که ۵۸۷ سال طول کشید شرکت کردند.
اورکها در دوران اول برای نخستین بار در نبرد لاموت مشاهده شدند، جاییکه به دست فینگولفین و سربازان نولدور شکست خوردند. اورکها در نبردهای دیگری نظیر داگور آگلارب، داگور براگولاخ، نیرنائت آرنوئدیاد، سقوط فالاس و سرانجام نبرد خشم حضور یافتند که تقریباً همگی از بین رفتند. آن دسته از اورکهایی که زنده ماندند به سمت شرق متواری شده و به کوهستان آنگمار و ارد میترین پناهنده شدند.
دوران دوم
حدود سال هزار سائورون پدیدار شد و سرزمین موردور را به عنوان قلمرو خویش برگزید و شروع به ساخت باراد-دور نمود. به احتمال زیاد اکثریت خادمان وی از اورکها بودند. هنوز بعد از مدتهای طولانی نوکران ناپاک سائورون نقش عمدهای را بازی نمیکردند، زیرا ارباب تاریکی راههای بهتری را برای فریفتن مردمان آزاد سرزمین میانه پیدا کرده بود که یکی از آنها ساخت حلقههای قدرت بود.
در دوران نبرد الفها و سائورون در سال ۱۷۰۰ دوران دوم، اورکها نیروی اصلی سپاه سائورون را تشکیل میدادند. علیرغم تعداد بیشمار اورکها، سائورون در مقابل اتحاد قدرتمند الفها و نومهنوریان شکست سنگینی متحمل شد. هنوز هم سائورون در شرق کوهستان مه دارای قدرتی فراوان بود و اورکها در سایه این قدرت میتوانستند در سرزمینهای داخلی کوهستان زاد و ولد کنند.
اورکهای کوهستان مه جنگ بر علیه دورفها را آغاز کردند و منجر به سقوط اول گونداباد و اشغال آن توسط اورکها شد. سرانجام، اورکها در نبرد آخرین اتحاد نیز نیروی اصلی سائورن بودند و در نبردهای بزرگی چون نبرد داگورلد و محاصره باراد-دور شرکت جستند.
دوران سوم
در دوران سوم، اورکها نیروهای اصلی پادشاه جادوپیشه آنگمار و سائورون (هم در موردور و هم در دول گولدور) را تشکیل میدادند.
در آنگمار، اورکها در نبرد آنگمار شرکت کردند و سالها بعد، تحت رهبری ساحر (نکرومنسر) به اریادور حمله ور شدند.
اورکهای کوهستان مه، یکی از معدود جوامع مستقل اورک بودند، و رهبر آنان آزوگ نیز آغازگر اصلی نبرد دورفها و اورکها بود. پس از شکست آنها در این نبرد بود که آنان به غارهایشان عقب نشینی کردند. این دسته از اورکها در سال ۲۹۴۱ دوران سوم زمانیکه نبرد پنج ارتش روی داد دوباره نمایان شدند.
اورکهای موردور در دوران نبرد حلقه در منازعات متعددی شرکت جستند که از آن جمله میتوان به نبرد دشتهای پلهنور اشاره کرد. اما تمام نیروهای موردور در نبرد مورانون نابود گشتند.
اورکهای دول گولدور تا زمان سقوط دول گولدور یکی از نبردهایی که در دوران نبرد حلقه رخ داد در سیاهبیشه باقی ماندند.
دوران چهارم و بعد از آن
اگرچه تمامی نیروهای سائورون بعد از نبرد حلقه نابود شدند، اما به نظر میرسد که بسیاری از اورکها به زندگی خود در زیر کوهستان مه ادامه دادند و موجبات دردسرهای بعدی را فراهم آوردند.
خصوصیات
فرهنگ
این مسأله واضح است که تمام اورکها به دلایل مختلف وابستگی شدیدی به ارباب تاریکی داشتند: پس از اینکه رهبرشان سائورون شکست خورد، اورکها سردرگم و وحشت زده بودند و به راحتی توسط دشمنانشان پراکنده میگشتند. در هزاره پس از اخراج اربابشان مورگوت از آردا، از جمعیت آنان به شدت کاسته شد و قبایل متعدد آنها در کوهستان مه کنج ازلت گرفتند. تنها زمانیکه سائورون قدرت دوباره گرفت، آنها توانستند از غارهایشان بیرون بیایند و قدرت دیرینه شان را بازیابند. این اتفاق دقیقاً پس از آخرین اتحاد الفها و انسانها و بعد از شکست سائورون نیز اتفاق افتاد: تنها بعد از اینکه سائورون با عنوان ساحر به سیاهبیشه بازگشت اورکها توانستند بار دیگر خطری واقعی برای سرزمین میانه به حساب بیایند.
جالب است بدانید که تالکین در هیچ یک از نوشتههایش از اورکها به عنوان موجوداتی شرور نام نمیبرد، بلکه آنها را تنها ابزار دست ملکور و سائورون میداند. حتی او در یکی از نوشتههایش اظهار میدارد: "تمامی ما در نبرد بزرگ به نوعی اورک بودهایم."
طول عمر
هنوز این موضوع که آیا اورکها همانند الفها نامیرا بودهاند یا خیر در پردهای از ابهام قرار دارد. در داستانها گفته شدهاست که دو تن از فرماندهان بزرگ اورکها یعنی آزوگ و بولگ عمری طولانی داشتهاند. بولگ که پسر آزوگ بود، فرمانده اورکهایی بود که در نبرد پنج ارتش در سال ۲۹۴۱ د.س به ارهبور حمله بردند. آزوگ نیز در نبرد آزانولبیزار در سال ۲۷۹۹ دوران سوم کشته شد، پس بولگ تقریباً ۱۵۰ سال سن داشتهاست.
ظاهر
در نوشتههای تالکین، اورکها به عنوان موجوداتی که ظاهر و اندازه شان شبیه به انسان بوده و بسیار زشت و کثیف توصیف شدهاند. اگرچه آنان کودن و احمق نبودند، اما در اکثر داستانها بعنوانی موجوداتی خرفت و بیچاره که نمیتوانند کلمات را بدرستی ادا کنند و به جای ساختن تنها میتوانند نابود کنند وصف شدهاند. خون آنها سیه رنگ و چسبناک بودهاست.
انواع اورکها
اورکهای مشهور دوران سوم
تالکین در داستانهایش به این موضوع اهمیت کمی میدهد که در واقع انواع متعددی از اورکها وجود دارند، نه فقط اینکه قبایل متنوعی از آنها موجود است. باید به این موضوع توجه داشت که در میان اورکها درجات مختلفی وجود دارد که هر یک وظیفه و توانایی خاصی داشتهاند.
یاران حلقه معمولا با اورکهایی روبرو میشدند که مخصوص استفاده در نبردها بودهاند، بنابراین از نظر جثه، قدرت بدنی و جنگاوری دارای درجات بالایی بودهاند. اما اورکهای دیگری نیز با نام "اسناگا" وجود داشتهاند که از آنها فقط به عنوان کارگر استفاده میشدهاست. با این وجود نکته مهمی در داستان وجود دارد و آن زمانی است که فرودو و سم در موردور هستند؛ آنها میفهمند که یک اورک در حال تعقیب آنهاست، پس در جایی مخفی شده و او را زیرنظر میگیرند. یکی از اورکها جثهای معمولی داشته و یک سرباز عادی است درحالیکه اورک دیگر قدرت بالایی در بوییدن دارد. این دسته از اورکها معمولاً برای ردیابی مورد استفاده قرار میگرفتند زیرا دارای قدرت بویایی بالایی بودند. هر چند این نوع از اورکها از نظر فیزیک بدنی تفاوت چندانی با سربازهای عادی نداشتهاند، اما اعضای بویایی آنها به طور قابل توجهی پیشرفت کرده بود. این مطلب حتی بر روی ظاهر آنها نیز تأثیر گذاشته بود، زیرا آنان دارای بینی بسیار بزرگی بودند. هرچند اورکهای ردیاب در مقایسه با اورکهای سرباز ضعیف تر بودند ولی در کمال تعجب زمانیکه اورکهای سرباز با آنان مخالفت میکردند به راحتی قادر به کشتن آنها بودند.
فهرست زیر نمونهای از انواع اورکها را نشان میدهد:
اسناگا
اورکهای موردور
اورکهای کوهستان مه
نیماورکها
اوروک-های
هابگابلینها
اورکهای مشهور
آزوگ
نوشتار اصلی: آزوگ
آزوگ فرمانده گابلینهای موریا بود که از سال ۲۴۸۰ تا ۲۷۹۹ دوران سوم میزیستهاست.
وی با کشتن ترور که برای بازدید از خازاد-دوم به موریا آمده بود، آغازگر نبرد دورفها و اورکها در سال ۲۷۹۰ دوران سوم بود. در سالهای بعد، او دشمن اصلی تمام دورفها شد و این دشمنی در نبرد آزانولبیزار به اوج خود رسید. در آن نبرد وی رهبر دورفها ناین را به قتل رساند، و داین پسر ناین نیز آزوگ را از پای در آورد.
بولگ پسر آزوگ، رهبری اورکهای موریا را به دست گرفت و تا ۱۵۰ سال بعد به دشمنی و نبرد خود بر علیه دورفها ادامه داد.
بالکمگ
نوشتار اصلی: بالکمگ
بر اساس کتاب داستانهای گمشده، بالکمگ یکی از اورکهایی بود که در سقوط گوندولین به دست تور کشته شد. تالکین در کتابش داستان سقوط گوندولین را روایت میکند و در آن میان نیز نام سه تن از اورکهایی را که به دست تور کشته شدند میبرد که از آن میان بالکمگ از اهمیت بالاتری برخوردار بودهاست.
بولدوگ
نوشتار اصلی: بولدوگ
آنچنانکه در منظومه لیتیان در تاریخ سرزمین میانه آورده شدهاست، بولدوگ یکی از فرماندهان قدرتمند اورک در ارتش آنگباند بودهاست که برای حمله به دوریات و دستگیری لوتین فرستاده شد.
بولگ
نوشتار اصلی: بولگ
بولگ، پسر آزوگ فرمانده گابلینهای موریا بود که پس از مرگ پدرش در جنگ رهبری اورکها را بدست گرفت.
وی به مدت ۱۵۰ سال در موریا حکم راند و فرماندهی اورکها در نبرد پنج ارتش را بر عهده داشت. وی به دست بئورن که به هیئت خرس در آمده بود به طرز فجیعی کشته شد.
بولینگول
نوشتار اصلی: بولینگول
بولینگول یکی از فرماندهان اورکی بود که در لشکرکشی به سمت دروازه سیاه شرکت داشت. همانند فیگویت نام او تخیلی است.
گولفیمبول
نوشتار اصلی: گولفیمبول
گولفیمبول فرمانده گابلینهای کوه گرام است و کسی بود که رهبری حمله به شایر را بر عهده داشت. وی در نبرد دشتهای سبز توسط بولروور توک شکست داده شد. سر وی توسط بولروور از تنش جدا شد و داخل حفره خرگوش افتاد. طبق افسانههای هابیتی، واژه گلف مخفف نام این اورک است. تعدیهای متعدد اورکها به قلمروهای هابیتی در دوران سلطنت آراسوییل فرمانده دوناداین اتفاق افتاد و اورکهایی که تحت رهبری گولفیمبول بودند آخرین دسته از اورکهایی بودند که هیتائگلیر را ترک گفتند. یکی از دلایلی که باعث میشد گولفیمبول پی در پی به این مناطق تجاوز کند این بود که تکاوران در آن زمان مشغول درگیریهای متعدد با اورکها بودند تا مانع تسلط آنان بر کل اریادور شوند.
گورباگ
نوشتار اصلی: گورباگ
گورباگ یکی از فرماندهان اورک مستقر در میناس مورگول بود که به دست شاگرات در برج کیریت اونگول و در پس جر و بحثی که در دوران نبرد حلقه بین آنان اتفاق افتاد، کشته شد.
در نسخه سینمایی پیتر جکسون، گورباگ به دست سم در خلال نجات فرودو کشته شد.
گوردمول
نوشتار اصلی: گوردمول
گوردمول فرمانده اورکهایی بود که به دروازه سیاه لشکرکشی میکردند.
در ارباب حلقهها:بازگشت پادشاه (بازی)، گوردمولهای زیادی وجود دارند که اکثراً اورکهایی بیرحم و سنگدلند.
گورگول
نوشتار اصلی: گورگول
گورگول یکی از فرماندهان اصلی اورکها در دوران اول بود. او که در سرزمین میانه زندگی میکرد سرانجام به دست برن ارخامیون از پا درآمد.
گوتموگ
نوشتار اصلی: گوتموگ (فرمانده مورگول)
گوتموگ فرمانده وفادار پادشاه جادوپیشه بود و نامش را از گوتموگ ارباب بالروگ در دوران اول گرفته بود. دقیقاً مشخص نیست که گوتموگ چه نوع اورکی بودهاست. این احتمال وجود دارد که او اورک، هارادریم، ایسترلینگ و یا حتی نامیرا بوده باشد. در فیلم سینمایی ساخته پیتر جکسون، گوتموگ به شکل یک اورک بدشکل که یک چشم و یک گوش دارد و دهان و صورتش کج است تصویر شدهاست. همچنین گفته شده که او فرمانده ارشد قصر میناس مورگول بودهاست و در زمان محاصره میناس تیریت جزو فرماندهان رده بالا بودهاست. او بود که دستور استفاده از منجنیقها و دژکوبها را داد تا بتوانند وارد شهر شوند. هنگامی سواران روهان وارد کارزار شده و اورکها را تارومار کردند وی در حالیکه قصد عقب نشینی را داشت به درک واصل شد.
در نسخه جدید فیلم دیده میشود که گوتموگ سعی در کشتن ائووین دارد، اما بازوانش به دست آراگورن قطع شده و گیملی پسر گلوین نیز با تبر خود شکم او را پاره کرده و سپس به دست آراگورن کشته میشود.
گابلین اعظم
نوشتار اصلی: گابلین اعظم
طبق کتاب هابیت گابلین اعظم رهبر گابلینهای کوهستان مه در دوران سوم بود. سربازان وی تورین، بیلبو و شرکائش را زمانیکه در حال جستجوی تنهاکوه بودند، دستگیر کرده و به دژ زیرزمینی خود بردند. او به دست گندالف کشته شد. احتمالاً او در نوع خود یک مایار بودهاست، زیرا مایارها میتوانند به هر شکلی که بخواهند در بیایند. (که البته این شکل نمایانگر شخصیت آنها میباشد.
گریشناخ
نوشتار اصلی: گریشناخ
گریشناخ فرمانده اورکهای موردور و جزو شکارچیانی بود که زیر نظر سائورون به اورک-هایهای اوگلوک در دشت روهان پیوست. نقشههای گریشناخ برای دستگیری مری و پیپین بر خلاف دستوران اوگلوک مبنی بر تحویل آنان به سائورون بود. او فکر میکرد که هابیتها برای ارباب وی گنجینههایی دارند، به همین دلیل آنان را از اورک-های دزدید تا هر آنچه دارند از آن او شود که البته همین کار وی منجر به مرگش شد. او نخست توسط نیزه یکی از سواران زخمی شد، و سپس هابیتها را تا بیشه فنگورن تعقیب کرد و در آنجا به دست چوب ریش هلاک شد.
لاگدوف
نوشتار اصلی: لاگدوف
لاگدوف یکی از اورکهایی بود که زیرنظر شاگرات در کیریت اونگول نگهبانی میداد. او و موزگاش توسط اورکهای گورباگ در منازعهای بر سر جلیقه میتریل فرودو کشته شدند.
لوگدوش
نوشتار اصلی: لوگدوش
لوگدوش یکی از اوروک-هایهای سارومان بود و به عنوان یکی از تابعان مورد اطمینان اوگلوک فعالیت میکرد.
لورتز
نوشتار اصلی: لورتز
شخصیت لورتز در مجموعه کتابهای تالکین ذکر نشدهاست. این اورک تنها برای فیلم سینمایی ارباب حلقهها:یاران حلقه (فیلم) خلق گردید.
این شخصیت را میتوان اولین اوروک-های سارومان دانست که در نبردی بر علیه یاران حلقه در آمون هن شرکت کرد. پیش از آنکه حمله به یاران آغاز شود، سارومان مبدأ و منشأ اورکها را برای لورتز تعریف کرد و گفت که چگونه الفها را شکنجه داده و به این صورت تغییرشکل دادند. این کار بیشتر برای تحریک لورتز انجام گرفت تا او را تبدیل به دشمنی بیرحم تر و خونخوارتر کند. همچنین گفته شدهاست که لورتز به گونهای پرورش یافت تا سارومان را تنها ارباب خود بداند. لورتز را بزرگترین اوروک-های میدانستهاند. در کتاب، بورومیر به دست اوروک یا اوروکهای بی نامی کشته میشود. در کتاب ذکر شده که به بورومیر تیرهای بسیاری زده میشود، تا حدی که شبیه به یک خارپشت میشود. منتهی در فیلم بورومیر به دست لورتز که سه تیر به وی میزند کشته میشود. در این هنگام آراگورن فرا میرسد و در یک نبرد مختصر موفق به قطع سر لورتز میشود. در کتاب اوگلوک از ابتدا فرمانده اورکها در این نبرد است.
نام لورتز توسط جکسون و دستیار نویسنده اش ابداع شد. آنان این نام را از روی نام اورکی لوگبورز اقتباس شد.
مائوهور
نوشتار اصلی: مائوهور
وی اوروک-های آیزنگارد بود. در شب ۲۸ و ۲۹ فوریه ۳۰۱۹ دوران سوم، مائوهور گروهی از نیروهای کمکی را برای عبور از بیشه فنگورن هدایت میکرد تا به کمک اوگلوک بروند. گروه اوگلوک توسط دستهای از روهیریمها که تحت رهبری ائومر بودند، محاصره شده بودند. زمانیکه نیروهای مائوهور حمله بردند، برخی از روهیریمها برای رویارویی با آنان حرکت کردند و دیگران نیز نزدیک اردوگاه اوگلوک باقی ماندند. اسرای اوگلوک، یعنی مری و پیپین، توانستند از دست اورکها فرار کرده و وارد بیشه شوند. مائوهور و سربازانش یا کشته شدند و یا توسط روهیریمها متواری گشتند.
مورگاش
نوشتار اصلی: مورگاش
این اورک تنها در فیلم سینمایی و آن هم به صورت یک شخصیت غیررسمی ظاهر میشود. وی یکی از اورکهای مورانون بود که تحت فرماندهی گوتموگ در نبرد دشتهای پلهنور شرکت کرد. گوتموگ به او دستور میدهد تا دروازههای میناس تیریت را بشکند، اما او شروع به شکایت کردن میکند که دروازهها بسیار قطور و قوی هستند. بنابراین گوتموگ دستور میدهد تا برای شکستن دروازه از دژکوب استفاده کنند. او از حمله روهیریم نجات یافته و همراه با گوریتز به لنگرگاه فرار میکند. در آنجا آنها به دست ارتش مردگان که در حال پیاده شدن از کشتیهای دزدان دریایی بودند کشته میشوند.
موزگاش
نوشتار اصلی: موزگاش
موزگاش یکی از اورکهایی بود که تحت فرماندهی شاگرات در برج کیریت اونگول خدمت میکرد. وی در منازعهای بر سر جلیقه فرودو به دست شاگرات کشته شد.
رادبوگ
نوشتار اصلی: رادبوگ
رادبوگ به احتمال ریاد یکی از اورکهایی بود که تحت فرماندهی شاگرات در برج کیریت اونگول خدمت میکرد. وی در منازعهای بر سر جلیقه فرودو به دست شاگرات کشته شد.
شاگرات
نوشتار اصلی: شاگرات
شاگرات فرمانده اورکهای در برج کیریت اونگول بود که وظیفه نگهبانی از گذرگاهی به داخل موردور را بر عهده داشتند. در فیلم سینمایی، وی اورکی با چهرهای مایل به آبی تیره به تصویر کشیده شدهاست. پس از اینکه فرودو را بیهوش یافت، وی را در مرتفع ترین اتاق برج محبوس کرد. در منازعهای که بر سر جلیقه میتریل فرودو صورت گرفت، بسیاری از اورکهای گورباگ و شاگرات کشته شدند. شاگرات یکی از دو اورکی بود که از این دعوا جان سالم به در برد. او جلیقه میتریل و نیز شنل الفی و شمشیر سم را برداشت و به باراد-دور برد. این وسایل از سوی دهان سائورون به عنوان مدرکی مبنی بر دستگیری فرودو مورد استفاده قرار گرفت. شاگرات به خاطر غفلتش به دست سائورون کشته شد و یا در دروازه سیاه جان داد.
شارکو
نوشتار اصلی: شارکو
این اورک تنها در نسخه سینمایی ارباب حلقهها:دو برج (فیلم) و به عنوان رهبر وارگرانان سارومان دیده میشود. شارکو در زبان خادمان سارومان به معنای "پیرمرد" است و یا به این معناست که او ارشد بقیه بودهاست. هرچند در کتاب شارکو به خود سارومان اطلاق میشود.
اسناگا
نوشتار اصلی: اسناگا (اورک)
اسناگا اورکی بود که با گریشناخ همراه شد تا اطمینان حاصل کند، لورتز و گروه وی مأموریت بازگرداندن حلقه یگانه به سارومان را به درستی انجام میدهند.
اوفتاک
نوشتار اصلی: اوفتاک
اوفتاک یکی از سربازان شاگرات در برج کیریت اونگول بود. او به دست شلوب عنکبوت افتاد و پس از مسموم شدن به فراموشی سپرده شد. با این وجود، دوستان اورک وی وقتی او را پیدا کردند، هیچ کاری برای نجات وی انجام ندادند، چون دیدند که او از سقف آویزان است و نمیخواستند شلوب را عصبانی کنند.
اوگلوک
نوشتار اصلی: اوگلوک
اوگلوک یکی از اوروک-هایهای سارومان و رهبر اوروکهایی است که به یاران حلقه حمله بردند و مری و پیپین را به اسارت گرفتند. گروه وی به دست ائومر از روهیریم متلاشی شد و خود اوگلوک نیز به دست ائومر از پای در آمد. در فیلم سینمایی اینگونه بیان شدهاست که اوگلوک از دست سواران روهیریمی فرار کرده و بعدها همراه با ۱۰٫۰۰۰ اوروک-های در نبرد هلمزدیپ ظاهر میشود.
اورکها در زبانهای تالکین
تالکین میگوید یکی از دلایلی که واژه "اورک" را بر "گابلین" ترجیح داد شباهت آن با زبانهای ساختگی وی بودهاست. علاوه بر این، بسیاری از کلمههای الفی و انسانی در مورد اورک، شبیه به واژه انگلیسی میباشد.
ریشه کوئنیایی بدوی که واژه اورک از آن مشتق شده، کلمه روکو است (روکو به هر نوع دیو یا موجود اهریمنی گفته میشود که باعث ترس الفها میشدهاست)
کوئنیایی اورکو (orco) (ج. اورکور)؛ کوئنیایی تبعیدی اورکو (urko) (ج. اورکور و اورکوی)
سینداری اورخ (orch/Orch) (ج. یرخ (yrch/Yrch) ، اورخوت (Orchoth/orchoth) )، گلامهوث
نولدورین اوری (uri)
آدونایک اورکو (urku) ، اورکهو (urkhu)
وسترون اورکا (orca)
زبان سیاه اوروک (uruk)
خوزدول روخس (Rukhs) (ج. روخاس) (Rakhās)
زبان دروآدان گورگون (gorgûn)
اورکها و گابلینها
نوشتار اصلی: گابلین
در کتاب هابیت، تالکین واژه گابلین را به جای واژه اورک به کار میگیرد. اما در کتاب ارباب حلقهها وی کلمه "اورک" را به طور مکرر استفاده میکند، هر چند اشارات متعددی به گابلینها میشود.
"گابلین" یک واژه انگلیسی است در حالیکه کلمه "اورک" یک واژه انگلیسی کهن میباشد، زبانی تالکین از آن برای ارائه زبان روهیریک استفاده کرد. با این وجود، این دو کلمه هیچ تفاوتی با هم ندارند و این دو نام در زبانهای متفاوت دارای رابطه یکسانی مثل واژه dog در انگلیسی و hund در زبان آلمانی دارد که هر دو به معنای سگ میباشند.
در نسخههای ابتدایی هابیت و پیش نویسهای اولیه ارباب حلقهها، در سرتاسر داستان واژه "گابلین" برای اورکهای معمولی و واژه "هابگابلین" برای اورکهای بزرگتر و شرورتر استفاده میشد. زمانیکه واژه اورک به عنوان جایگزین گابلین توسط تالکین ابداع شد، کلمه "اوروک-های" نیز جایگزین واژه هابگابلین شد.
منابع
«Orc». مشارکتکنندگانِ دانشنامهٔ تخصصی ارباب حلقهها. بایگانی شده از نسخهٔ اصلی در تاریخ ۱ شهریور ۱۳۹۰.
«Orcs». مشارکتکنندگانِ دانشنامهٔ تخصصی تالکینگیتوی. بایگانی شده از نسخهٔ اصلی در تاریخ ۱ شهریور ۱۳۹۰.
[نهفتن]
ن • ب • و
نژادهای آردا
نژادهای نیک
والار • مایار • الفها • انسانها • دورفها • هابیتها • انتها • عقابها
نژادهای شر
اورکها • ترولها • اژدهایان • اوروک-های • وارگها • آدمگرگیها • گابلینها • عنکبوتها
ردههای صفحه: نوشتارهای برگزیده | نژادها | اورکها
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.