مصور
نویسه گردانی:
MṢWR
(= تصویری، دارای تصویر) این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
پوتالور (پوتال از سنسکریت: پوتَّلَ= تصویر + اور)
روپاناک (روپا= تصویر؛ سنسکریت + «ناک»)
ژیتراگین (ژیترا از سنسکریت: چیترَ= تصویر + «آگین»)
وینِمَند (وینه= تصویر؛ کردی + «مند»)
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
مسور. [ م ِس ْ وَ ] (ع اِ) تکیه جای چرمین . (منتهی الارب ). متکای چرمین . (ناظم الاطباء). بالش از پوست . و رجوع به مسورة شود.
مسور. [ م ِس ْ وَ ] (اِخ ) ابن مَخْرمةبن نوفل بن اهیب القرشی الزهری ، مکنی به ابوعبدالرحمن و متولد سال دوم و مقتول به سال 64 هَ .ق . از ف...