هرچند
نویسه گردانی:
HRCND
هرچند /harčand/ ۱. هرقدر؛ هراندازه. ۲. (حرف) اگرچه: ◻︎ هرچند پیر و خستهدل و ناتوان شدم / هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم (حافظ: ۶۴۴). فرهنگ فارسی عمید هرقدر, هر اندازه. اگرچه نیز می گویند: اگرچه : (( گفتند که هرچند این خانه تست اما پادشاه در این خانه اقامت دارد)). یا هرچند بیشتر. هرچه بیشتر هر قدر بیشتر . یا هرچند زودتر. هرچه زودتر باندازهای که ممکن است زودتر. یا هرچند که. با اینکه : ( و هر چند که این از شمار آن دو گونه اتفاق که یاد کردیم نیست. )) یا هر چند گاه . بفواصل زمانی:(در هر چند گاه یک بار بدیدن ما می آید).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
هرچند. [ هََچ َ ] (حرف ربط مرکب ) رجوع به ذیل کلمه ٔ «هر» شود.
هر چند و همتاهای آن مانند: گرچه، اگر چه، هر اندازه با اینکه، با آنکه و گواینکه با واژه ی ولی و همتاهای آن مانند: اما، با این همه، معهذا، معذالک، لکن...