تیار سید
نویسه گردانی:
TYAR SYD
تیار:
آماده, مهیا, ساخته, مالش, لولهساختنتریاک
سید:
سرور, بزرگ, مهتر, آقا, سیائدجمع
( صفت ) 1 - سرور مهتر بزرگ آقا 2 - پیامبر اسلام ص . 3 - آن که از اولاد حضرت رسول باشد ( به واسطه حضرت فاطمه ) مقابل عام جمع : ساده اسیاد سیائد . یا سید جد کمر زده . نفرینی است که سیدی بد رفتار را کنند یعنی جدش ( رسول ص ) او را مجازات کند .
ابن سید
متشکل از دو کلمه تیار و سید
به معنی آماده باش ایستادن در مقابل سرور و آقا
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.