دولت
نویسه گردانی:
DWLT
1ـ دولت: همه ی دستگاه های اداره کننده ی یک کشور؛ و این زمانی است که مثلا گفته می شود دولت آمریکا یا دولت ژاپن و... یعنی رژیم آن کشورها. (https://www.cnrtl.fr/definition/gouvernement) همتای پارسی این واژه ی عربی، رایناک râynâkاست که در پهلوی râyenâk بوده است. 2 ـ دولت (قوه مجریه). که در این صورت به بخشی از دولت، دولت گفته می شود.***همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: هانوین hAnvin (اوستایی: hAnmvin) 3 ـ دولت (ثروت، دارایی). همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: پارِن pAren (اوستایی: pArendi). (پهلوی: )**** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۳۶ مورد، زمان جستجو: ۲.۸۳ ثانیه
دولت خانه . [ دَ / دُو ل َ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) نام یکی از قصور صفویه در اصفهان است که به عالی قاپو شهرت یافته است . (یادداشت مؤلف ). و رجوع ...
دولت خانه . [ دَ / دُو ل َ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) مرکز دهستان دولت خانه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان قوچان . واقع در24هزارگزی باختر قوچان دارای 287 تن سکنه...
دولت مدار. [ دَ / دُو ل َ م َ ] (ص مرکب ) مقبل . کسی که اقبال و بخت با او همراه باشد. (ناظم الاطباء). که مدار دولت و سعادت بر اوست .
صاحب دولت . [ ح ِ دَ / دُو ل َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) مقبل . خوش بخت . بختیار : که از بی دولتان بگریز چون تیرسرا در کوی صاحب دولتان گیر. نظامی ....
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
گونهای از دولت که برای صلح جهانی تهدید کننده به حساب میاید.این دولتها دارای ویژگی هایی مانند تمامیت خواهی، محدود کنندگی حقوق بشر، پشتیبانی از ت...
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، این است: لیژانِ هانوین ližâne hânvin؛ (کردی: ližana + اوستایی: hânmvin). فانکو آدینات09163657861
دُولَت مَعَین یکی از قدیمیترین دولتهای عربی است که در یمن برپا شدهاست، وآغاز این دولت تقریباً از سال ۱۳۰۰ قبل از میلاد تا انقراض آن در سال ۶۳۰ قبل ا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
دولت منزل . [ دَ / دُو ل َ م َ زِ ] (اِ مرکب ) دولت سرا. دولت خانه . خانه ٔ دولت و سعادت و نعمت . || در زبان محاوره تعبیری به ادب از خانه ٔ...