اجازه ویرایش برای همه اعضا

تنگ

نویسه گردانی: TNG
[تَ] با فتح ت و سکون ن و گ به معنای نزدیک - کنار - پهلو - بسیار نزدیک به هم بودن - در میان - در فاصله نزدیک - نزد - کم دورند

تنگ یکدیگر نشستن : بسیار نزدیک هم نشستن
تنگ دوستان : نزدیک و کنار دوستان
تنگ هم رفتن : نزدیک و پهلو به پهلوی هم رفتن
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۲ ثانیه
تنگ سودا. [ ت َ س َ / سُو ] (ص مرکب ) خلاف گشاده دل . کسی که در داد و ستد سختگیر باشد. بدمعامله : مرد تاجر گشاده دل بایدتنگ سودا کشد زیان فراخ ...
تنگ سولک . [ ت َ ل َ ] (اِخ ) تنگی است در کوههای بختیاری که نقوش برجسته ای از عهد اشکانیان در آنجا یافته اند. رجوع به تاریخ صنایع ایران شو...
تنگ سیاه . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان طرهان است که در بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران...
تنگ روزی . [ ت َ ] (ص مرکب ) درویش و مسکین و بی چیز و پریشان . (ناظم الاطباء). تنگدست . تنگ عیش . تنگ معاش . تنگ بخت . تنگ زیست . (از آنندراج ) : ...
تنگ دهان . [ ت َ دَ ] (ص مرکب ) آنکه دهان تنگ دارد. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). معشوق . (فرهنگ رشیدی ). از اسمای محبوب است . (آنندراج ). دارند...
تنگ روده . [ ت َ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان و بخش قیروکارزین است که در شهرستان فیروزآباد واقع است و 329 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ا...
تنگ رواق . [ ت َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بویراحمد سرحدی است که در بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ ج...
تنگ رشید. [ ت َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان سوسن است که در بخش ایزه ٔ شهرستان اهواز واقع است و 108 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ...
تنگ رنبه . [ ت َ رَم ْ ب َ ] (اِخ ) ناحیه ای در دارابگرد که قلعه ٔ استوار رنبه در آن واقع است . رجوع به فارسنامه ٔ ابن البلخی چ لیسترانج و نی...
تنگ گیری . [ ت َ ] (حامص مرکب ) امساک و کم خرجی . (ناظم الاطباء). کنایه از سخت گیری . (آنندراج ): اقتار، حظلان ؛ تنگ گیری در نفقه بر اهل و عیال...
« قبلی ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ صفحه ۱۲ از ۲۳ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.