باز زدن
نویسه گردانی:
BAZ ZDN
باز زدن: آزار کردن؟؟ در ترجمه ازدجار
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
باززدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) راندن . دور کردن : روا نداریم که مهتری [ منوچهربن قابوس ] درخواهد که با ما [ مسعود ] دوستی پیوندد و ما او را ب...
سر باززدن . [ س َ بازْ، زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از اعراض کردن . (آنندراج ). ابا کردن . امتناع کردن . نافرمانی کردن . جموح . جماح . (دهار) (ترجما...