اجازه ویرایش برای همه اعضا

تی

نویسه گردانی: TY
نوک و نک در گویش کازرونی. مانند: تی چاقو(ع.ش)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۹۱ ثانیه
پک تی نی برانش . [ پ ِ ] (فرانسوی ، اِ) ۞ شعبه ای از نواعم گاستِروُپد که اعضاء تنفسی آنها دارای برگه ها و وُریقه های مضرّس است .
پی تی لی خوردن . [ خُوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) (در تداول مردم قزوین ) پیچ خوردن پا. پیت خوردن پا. پیچیدن پا.
خارس می تی لنی . [رِ ل ِ ] (اِخ ) ۞ یکی از راویان است که می گوید: کالیس تن را پس از اینکه توقیف کردند هفت ماه در زندان بماند، تا وی را...
‬سوخو پک فا (به روسی: ПАК ФА) یک هواپیمای جنگنده نسل پنجم است که توسط شرکت هواپیمایی متحد در روسیه طراحی و ساخته می‌شود. شرکت سوخو پیمانکار اصلی ساخت ...
برش نگاری رایانه ای یا رایان برش نگاری
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: پتمو patmu (پهلوی)، تیپر tiper (کردی).***فانکو آدینات 09163657861
طی . [ طَی ی ] (ع مص ) ۞ درنوردیدن . درنوشتن نامه را. یقال : طوی الصحیفة طیاً. (منتهی الارب ). پیچیدن . (آنندراج ). درپیچیدن . لوله کردن . نو...
طی . [ طَ ] (اِخ )نامش جلهم بن اددبن زیدبن یشحب صالح بن افحشدبن سام بن نوح . نیای قبیله ٔ طی و نسبت بدان طائی است و گویند ازین قبیله سه...
طی . [ طَی ی ] (اِخ ) ابن حسن بن اتش صنعانی انباری . محدث است .
طی ٔ. [ طَی ْی ِءْ ] (اِخ ) تیره ٔ (حی ّ) دوم از قبیله ٔ کهلان (کلمه ٔ مزبور مأخوذ از ریشه ٔ «طاءة» بر وزن طاعة باشد که بمعنی دور در شدن در چراگ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۷ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.