هزار تو ماز شکنج لابیرنت
نویسه گردانی:
HZʼR TW MAZ ŠKNJ LABYRNT
لابیرنت. ا. (به انگلیسی: Labyrinth از یونانی: λαβύρινθος labyrinthos ) ماز (maze)، هزار تو ، هزارچم ، حلزونی و جز آن. ریشه این واژه در اساطیر یونان است. پادشاه کرت (crete) بنام مینوس (Minos) به دیدالوس (Daedalus) دستور داد تا برای مینوتور(Minotaur) که هیولایی نیمه انسان و نیمه گاو است آنچنان زندانی سازد که نتواند خود را از آن رهاند. در اجرای این فرمان، دیدالوس موفق به ساخت مجموع ای از راهروهای پیچ در پیچ شد و مینوتور را در آن زندانی کرد. بر این اساس امروزه هر شرایط بغرنج پیچیده ای که به کلافی سر در گم می ماند و بیرون آمدن از آن ساده نیست را لابیرنت می نامیم و یا به آن تشبیه می کنیم. مثال: We were lost in a labyrinth of underground chambers. در هزار توی حفره های زیر زمینی گم شده بودیم. بدیهی است که این واژه نیز مانند بسیاری واژه های دیگر کاربرد مجازی نیز دارد. مثل: I wish we could get out of this bureaucratic labyrinth. ای کاش می توانستیم از این چم و خم اداری (دیوانسالاری) نجات پیدا کنیم. صفت مشتق از این اسم labyrinthine و به معنی پیچ در پیچ، تو در تو ، پیچیده ، بغرنج و غامض است . مثل : Anybody may get lost in the labyrinthine subway passages. هر کسی ممکن است در راهروهای پیچ در پیچ مترو گم شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.