کشیدن سیگار
نویسه گردانی:
KŠYDN SYGAR
باد کشیدن ؛ هوا جذب کردن و بر اثر آن خراب شدن چون باد کشیدن پنیر کوزه . رجوع به ترکیب هوا کشیدن شود. (یادداشت مؤلف ).
- برکشیدن ؛ جذب کردن . جلب کردن . اجذاب .
- به خود کشیدن ؛ جذب کردن چیزی مایعی را در خود چون جذب کردن جامه خوی و عرق تن را یا جذب کردن آب خشک کن مرکب نوشته را یا جذب کردن سفال و اسفنج آب را. (یادداشت مؤلف ).
بدین ترتیب منظور از کشیدن بنگ و چرس و تریاک و کرک و پیپ و سیگار و چپق و سبیل و خرد و شَطَب و قلیان و کوزه و حقه و جز آن می تواند پیمودن و جذب کردن و بخود کشیدن دود یا همان تدخین عرب و اسموک انگلیسی و راوخ آلمانی و فیومی فرانسه و دِم روسی و دومان ترکی و دهوان اردو و یوکی کره ای و یان چینی و چیمدی ژاپنی و اَسَب اندونزیائی و جز آن باشد.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.