اجازه ویرایش برای همه اعضا

گل

نویسه گردانی: GL
گَل با فتحه «گ» در زبان مازنی به موش گفته می شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۳۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۰۸ ثانیه
گل عقرب . [ گ ُ ل ِ ع َ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) به اصفهانی اسم سطاریون است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به سطاریون شود.
گل عباس . [ گ ُ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان بهنام پازکی بخش ورامین شهرستان تهران واقع در 5هزارگزی شمال ورامین و 4هزارگزی شمال راه آ...
گل سفید. [ گ ُ ل ِ س َ / س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از گل سرخ که سفید و خوشبوی میباشد، چنانکه در هندوستان گل سبوتی گویند. (آنندراج ...
گُل قاصِدَک که بنام‌های هند بابری، خبرآرو و کاسنی بری نیز معروف است گیاهی است علفی و دائمی که ساقه آن به ارتفاع ۴۰ سانتی متر می‌رسد. این گیاه دارای ر...
کل مهندی [گل حنا!] بضم کاف و لام و کسر میم و سکون ها و خفای نون و کسر دال مهمله و یا ماهیت آن کلی است در هند و بنکاله کثیر الوجود و در باغات و باغچها ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
شیرینی دانمارکی. بعد از هیاهوئی که بر اثر افراطی گری نسبت به مسلمانان در دانمارک بر پاشد در ایران نام این شیرینی و قنادی هایش گل محمدی شد. نام کشور ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.