امکان
نویسه گردانی:
ʼMKAN
این واژه تازى (اربى) است و میتوان بجاى آن از این جایگزین هاى پارسى بهره جست شایش Shayesh (پهلوى: شاییشْنْ : احتمال ، امکان ، شایدى بودن) ، شایستار Shayestar (پهلوى: احتمال ، امکان ، قابلیت) ، بَویدیهْ Bavidih (پهلوى: احتمال ، امکان) ، شایِتیهْ Shayetih
(احتمال ، امکان) ، پیواب Pivab- غنیاتQaniat- لگینLegin-شیمانهShimaneh- لوانیگLevanig(کردى: احتمال، امکان)
واژه های همانند
۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
امکان . [ اِ ] (ع مص ) بیضه دادن و زیر بال گرفتن ملخ و سوسمار بیضه را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). تخم گذاشتن یا گرد کردن ملخ...
امکان اخس . [ اِ ن ِ اَ خ َس س ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (قاعده ...) قاعده ای است . که صدرا در مقابل قاعده ٔ امکان اشرف وضع کرده است . (از فر...
امکان اخص . [ اِ ن ِ اَ خ َص ص ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به ممکن و ممکن اخص و امکان خاص شود.
امکان پذیر. [ اِ پ َ ] (نف مرکب ) قابل امکان . ممکن . (فرهنگ فارسی معین ).
امکان خاص . [ اِ ن ِ خاص ص ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عبارت است از سلب ضرورت از دو طرف (وجود و عدم ) مانند نویسنده بودن انسان که نویسندگی ...
امکان عام . [ اِ ن ِ عام م ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عبارت است از سلب ضرورت از یک طرف ، مانند سوزان بودن آتش که حرارت و سوزندگی برای آت...
بررسی شرایط و لوازم انجام کار
امکان ذاتی . [ اِن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح فلسفه ) بنا بر قول ملاصدرا امکان ذاتی مخصوص به مبدعات است یعنی آنهارا فقط امکانی ذا...
عالم امکان . [ ل َ م ِاِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنچه غیر ذات خداست .
امکان پذیری . [ اِ پ َ ] (حامص مرکب ) قابلیت امکان . ممکنیت . (فرهنگ فارسی معین ).