اجازه ویرایش برای همه اعضا

بطلمیوس

نویسه گردانی: BṬLMYWS
این واژه معرب واژه ى یونانى پْتُلِمیوس است و به پارسى پهلوى پَتَلموش Patalmush مى گویند. شایسته ایرانیان نیست که واژگان یونانى - رومى یا هندى را معرب و از غربال تازیان بیان کنند اگر واژه ى یونانى باید در پارسى به کار رود شایسته است به شیوه و منش ایرانیان
و زبان پارسى باشد و نه تازى! ایرانیان در بیان پ ژ گ چ ناتوان نیستند و این واج ها برعکس تازیان جزو گوشت و خون زبان شکرریزشان هست، ایرانیان ت را به ط بدل نمى کنند و بیشتر این نام ها و واژگان پیش از ورود تازیان نیز در ایران شناخته شده بوده و به کار مى رفته است
، بنابراین درست است که بگوییم و بنویسیم : پَتَلموش-پَتْلمیوس Patalmush - Patlamius پیساگوراس Pisagoras(نه فیثاغورثx) ----------- اِکلیدِس Eklides (نه اقلیدسx) سُکرات Sokrat (نه سقراطx) اَرَستو Arastu (نه ارسطوx) آرتیمیس Artimis (نه ارطاماسیاx) اَنگلیون اِنگیل
Engil-Angelion (انجیلx) اُرگانونOrganon (نه ارغنونx) اتلس Atlas (نه اطلسx) اَپیون Apion (نه افیونx) اَکاکیا Akakia (نه اقاقیاx) اِکْلیم Eklim (نه اقلیمx) اُکیانوس Ocianus (نه اقیانوسx) کُنستانتینوپول Konstantinopol (نه قسطنطنیهx) کِیسَر Keysar (پهلوى: این
واژه پارسى ست) نه قیصرx فِرون Feron (نه فرعونx) آندیوک Andivak (پهلوى) یا اَنتاکیاAntakia (نام شهرى باستانى در روم شرقى) (نه انطاکیهx)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
بطلمیوس پنجم . [ ب َ ل َ س ِ پ َ ج ُ ] (اِخ ) اپیفان ۞ . اپیفانیس ، بمعنی ماجد، با افتخار (203-181 ق .م ). ۞ از 205 تا 181م . زندگی میکرد. (از ...
بطلمیوس ثانی . [ ب َ ل َ س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) لقبی بوده که به دانشمند بزرگ بقصد بزرگ داشت و تجلیل اطلاق میشده چنانکه خاقانی در ش...
بطلمیوس ثانی . [ ب َ ل َ س ِ ] (اِخ ) لقب ابوعلی بن هیثم . رجوع به ابن هیثم و تتمه ٔ صوان الحکمه ص 77، و روضات الجنات چ 1 ص 134 شود.
بطلمیوس ثانی . [ ب َ ل َ س ِ ] (اِخ ) لقب غیاث الدین جمشید. رجوع به غیاث الدین جمشید و حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 21 شود.
بطلمیوس هشتم . [ ب َ ل َ س ِ هََ ت ُ ] (اِخ ) ۞ سوتر دوم . لاتیرا (بار اول 116-107 ق .م .و نوبت دوم 88-80 ق .م .). وی پسر بطلمیوس هفتم است . ...
بطلمیوس هفتم . [ ب َ ل َ س ِ هََ ت ُ ](اِخ ) اورگت دوم . اورژت دوم = اوپاتر ۞ . برادر بطلمیوس فیلومتر (145-116 ق .م .). از 149 تا 117 ق .م ۞ ....
نظام بطلمیوس . [ ن ِ م ِ ب َ ل َم ْ ] (ترکیب اضافی ) نظریه ٔ مرکزیت زمین و سکون آن . رجوع به بطلمیوس شود.
قانون بطلمیوس . [ ن ِ ب َ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قانونی است که در «المجسطی » ضبط شده . این قانون از هیئت دانهای اسکندریه است که حسا...
بطلمیوس چهارم . [ ب َ ل َ س ِ چ َ/ چ ِ رُ ] (اِخ ) فیلوپاتر ۞ زیرا وی متهم به مسموم ساختن پدر بود و از این رو به طنز وی را فیلوپاتر (محب ال...
بطلمیوس قلوذی . [ ب َ ل َ س ِ ق َ ] (اِخ ) ۞ حکیمی بوده یونانی . (برهان ). منجم معروف و مشهور که درمائه ٔ دویم میلادی در مصر متولد گردید. ای...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.