نسبی
نویسه گردانی:
NSBY
nesbi (= پیوندی. از نسبت) این واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: بانیشیک bâniŝik (مانوی: banniŝn + ی) **** فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
نسبی . [ ن َ س َ ] (ص نسبی ) منسوب به نسب . (ناظم الاطباء). || مقابل سببی .- قرابت نسبی ؛ خویشاوندی از طرف پدران ، چون برادری وعموزادگی .
نسبی . [ ن ِ بی ی / ن ِ ] (ع ص نسبی ) منسوب به نِسْبة. رجوع به نسبت و نسبة شود.- شرکت نسبی . رجوع به همین ترکیب ذیل مدخل شرکت شود.- ...
nesbi (دارای اندازه ی پذیرفتی) این واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: یاوان yâvân (اوستایی: yavant) **** فانکو آدینات 09163657861
هدف سن یابی نسبی این است که پدیدههای زمین شناسی را باهم مقایسه کرده و تعیین کنیم که کدامیک جوانتر و کدامیک قدیمیتر میباشد.
معیارهای تعیین سن نس...
این دو واژه عربی است و پارسی جایگزین، این است: بژنا بانیشیک bežnâ-bâniŝik (بژنا: صفت. «سغدی» + بانیش از مانوی: banniŝn + پسوند پهلوی «ایک»)***...
خطای نسبی . [خ َ ی ِ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) برحسب تعریف : نسبت بین خطای مطلق یک کمیت بمقدار واقعی آن کمیت خطای نسبی نامیده می شو...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
نصبی . [ ] (اِخ ) حسن بن موسی النصبی . او راست : کتاب الاغانی به حروف معجم که برای متوکل نوشته و بعضی چیزها که اسحاق بن ابراهیم ماهان و...
حسن نصبی . [ ح َس َ ؟ ] (اِخ ) رجوع به حسن بغدادی و ابن موسی شود.